کارمیلا
شریدان لو فانو
محمود گودرزی
برج
دسته بندی: ادبیات-انگلیس
| کد آیتم: |
18383 |
| بارکد: |
9786227280715 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
جیبی |
| نوبت چاپ: |
13 |
| تعداد صفحات: |
160 |
| سال انتشار: |
1400 |
کتاب «کارميلا» اثر شريدان لو فانو
از داستانهاي اوليه خونآشام در تاريخ ادبيات که به خصوص به خاطر حضور خونآشام زن شهرت بسياري دارد. کتاب «کارميلا» رماني گوتيک است که در سال 1872 به قلم نويسنده ايرلندي، شريدان لو فانو منتشر شد.
شريدان لو فانو با نوشتن کتاب «کارميلا» جايگاه مهمي در ادبيات گوتيک و ژانر وحشت دارد. فيلمها و سريالهاي زيادي هم بر اساس کتاب «کارميلا» ساخته شده است. در واقع فهرست آثار ادبي، سينمايي و تلويزيوني که به شکل مستقيم و غيرمستقيم تحت تاثير داستان «کارميلا» بودهاند فهرست مفصلي است.
رمان «کارميلا» تاثير زيادي بر نويسندگان پس از خود گذاشته است. توجه به اين نکته که اين کتاب بيست و پنج سال پيش از رمان مشهور «دراکولا» نوشته شده وجوه ديگري از اهميت تاريخي آن را نمايان ميکند.
خوانندگان نوجوان و بزرگسال ادبيات داستاني و به خصوص علاقهمندان به ادبيات ژانر گوتيک و وحشت لذت زيادي از خواندن اين رمان خواهند برد.
مروري بر کتاب «کارميلا»
شريدان لو فانو در کتاب «کارميلا» زنان را در موقعيتي برابر با مردان قرار داده است و اين فراتر از نقشي است که در دوران ويکتوريايي براي زنان قابل بودند. هم راوي داستان زن است و هم خونآشامي که در رمان حضور دارد زن است. همچنين ويژگيهاي اين خونآشام زن متفاوت از خونآشامهاي مردي است که در ديگر داستانهاي اين ژانر روايت شدهاند.
خونآشام رمان «کارميلا»، ويژگيهايي متضاد دارد. او از يکسو داراي سويههاي شر است اما از سوي ديگر با قربانيانش هم ارتباط برقرار ميکند. برخي منتقدان او را نماد نيمه تاريک وجود بشر ناميدهاند.
راوي کتاب «کارميلا» دختر جواني است که با خونآشامي به نام کارميلا روبهرو است. داستان با شرحي از دوران کودکي راوي شروع ميشود. او ميگويد که ما در اشتايرمارک در قلعهاي متروک، بدوي و پرتافتاده زندگي ميکنيم. اين دختر جوان پدري انگليسي دارد و خودش هم نامي انگليسي دارد اگرچه هرگز انگلستان را نديده است. پدرش در در خدمت ارتش اتريش بوده و با تکيه به مستمري و داراييهاي موروثياش خود را بازنشسته کرده و اين اقامتگاه اربابرعيتي را همراه ملک کوچکي که در آن قرار دارد، در ازاي مبلغي ناچيز خريده است. اين ملک روي بلندي کوچکي ميان جنگلي برپا شده و جادهاي، بسيار قديمي و باريک، از مقابل پلِ متحرکش ميگذرد.
قلعهاي که دختر جوان و پدرش در آن زندگي ميکنند هم بسيار تماشايي است و هم در عينحال بسيار دورافتاده. بر فرار تمام مناظري که در اين مکان قرار دارد، اين قلعه نماي خود را با پنجرههاي متعدد، برجها و نيايشگاه گوتيکش به نمايش ميگذارد. راوي داستان «کارميلا» داستاني را شرح ميدهد که سالها پيش در اين قلعه رخ داده بود. داستاني مربوط به شش سالگياش که اگرچه سالهاي از آن ميگذرد اما اين اتفاق تاثيري سهمگين بر ضمير دختر باقي گذاشته است. راوي شرح ميدهد که: «بيشتر از شش سال نداشتم که يک شب از خواب بيدار شدم و پس از آنکه از بستر به اطرافم نگريستم، خدمتکار مهدکودک را نديدم. پرستارم نيز آنجا نبود و خودم را تنها ميپنداشتم. نميترسيدم، چون از آن کودکاني بودم که عامدانه از داستانهاي اشباح بيخبر ميمانند، از قصههاي جن و پري و تمام مَتلهايي که باعث ميشوند سروصورتمان را با شنيدن صداي ناگهاني جيرجيرِ در بپوشانيم يا وقتي سوسوي شمعي که در شُرف خاموششدن است سايهي پايهي تختي را در فاصلهاي نزديکتر به چهرههايمان، روي ديوار به رقص درميآورد. وقتي آنطور که تصور ميکردم ديدم که از من غافل بودهاند، ناراحت شدم و آن را اهانتي به خود تلقي کردم و آه و نالهاي سردادم که مقدمهي خروشيدنهايي جگرخراش بود، اما ناگاه در کمال حيرت ديدم که چهرهاي جدي اما بسيار زيبا از کنار تخت به من مينگرد، چهره زني جوان که دستهايش را زير لحاف گذاشته بود و کمکم زانو ميزد. با حيرتي شادمانه به او نگاه کردم و از ناليدن دست کشيدم. با دستهايش نوازشم کرد، روي تخت کنارم خوابيد و لبخندزنان مرا بهسوي خود کشيد؛ بيدرنگ تسکيني دلنشين حس کردم و دوباره به خواب فرورفتم».
اين اتفاق که چيزي بين رويا و واقعيت به نظر ميرسد، مقدمه حوادث وحشتآور بعدي است که در کتاب «کارميلا» خواهيم خواند. شريدان لو فانو در اين کتاب ويژگيهاي اصلي داستان گوتيک را به کار گرفته است. در اين رمان با شخصيتي ماوراء طبيعي، محيطي دورافتاده و نيمهمتروک در قلعهاي قديمي، فضايي پر رمز و راز و عناصر شوم و خرافي روبرو هستيم.
اما کتاب «کارميلا» از جنبههاي ديگري هم قابل توجه است. همانطور که اشاره شد شريدان لو فانو در اين اثر نگاه غالب دوران ويکتوريايي درباره زنان را به چالش کشيده است. در اين اثر زنان داراييهاي تحت مالکيت مردان نيستند و نيازي به تکيه کردن دايمي به مردان و سرپرستي آنها ندارند. همچنين تصويري که در اين رمان از مردان به دست داده شده با تصوير کليشهاي از مردان در آن دوره در تضاد است.
درباره شريدان لو فانو نويسنده کتاب «کارميلا»
جوزف شريدان لو فانو، نويسنده کلاسيک ايرلندي، در سال 1814 در خانوادهاي قديمي و با اصالت در دوبلين به دنيا آمد. او پس از تحصلات مقدماتي، براي تحصيل در رشته حقوق وارد کالج ترينيتي شد و پس از پايان تحصيل به عنوان وکيل مشغول به کار شد. پس از مدتي اما وکالت را رها کرد به سراغ روزنامهنگاري رفت و نشان داد که در اين حرفه چقدر توانا است. لو فانو در روزنامهاي با عنوان «پورسل پِيپيرز» داستانهايي ماوراءالطبيعي منتشر کرد و تواناييهايش در داستاننويسي را هم نشان داد. در ميان سالهاي 1845 تا 1873، لو فانو چهارده رمان منتشر کرد که از ميان آنها «عمو سايلس» و «خانه کنار قبرستان» شهرت بيشتري يافتهاند. افزون بر اين، داستانهاي کوتاه بسياري با موضوع اشباح براي نشريه «دوبلين يونيورسيتي مگزين» نوشت که از سال 1861 تا 1869 سردبيرياش را به عهده داشت. در ميان آثار لو فانو رمانهاي تاريخي هم ديده ميشود اما اهميت و شهرت اصلي او به خاطر رمانهاي سبک گوتيک است که تاثير زيادي از خود برجا گذاشتند.
درباره ترجمه کتاب «کارميلا»
کتاب «کارميلا» با ترجمه محمود گودرزي در نشر برج منتشر شده است.
محمود گودرزي، متولد 1356 در شيراز، مترجم است. او در رشته زبان و ادبيات فرانسوي تحصيل کرده و از ميانه دهه هشتاد به ترجمه ادبي و ترجمه آثار سينمايي مشغول است. «مرگ اليويه بکاي و داستانهاي ديگر»، «نانتاس»، «کارميلا»، «اتاق قرمز»، «گذرگاه تاريک»، «پولين»، «زن سياهپوش» و «کولاک» عناوين برخي از ترجمههاي گودرزي هستند.