کارمیلا
نویسنده: شریدان لو فانو
مترجم: محمود گودرزی
ناشر: برج
دسته بندی: ادبیات انگلیس
825,000 ریال
کتاب «کارمیلا» اثر شریدان لو فانو
از داستانهای اولیه خونآشام در تاریخ ادبیات که به خصوص به خاطر حضور خونآشام زن شهرت بسیاری دارد. کتاب «کارمیلا» رمانی گوتیک است که در سال 1872 به قلم نویسنده ایرلندی، شریدان لو فانو منتشر شد.
شریدان لو فانو با نوشتن کتاب «کارمیلا» جایگاه مهمی در ادبیات گوتیک و ژانر وحشت دارد. فیلمها و سریالهای زیادی هم بر اساس کتاب «کارمیلا» ساخته شده است. در واقع فهرست آثار ادبی، سینمایی و تلویزیونی که به شکل مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر داستان «کارمیلا» بودهاند فهرست مفصلی است.
رمان «کارمیلا» تاثیر زیادی بر نویسندگان پس از خود گذاشته است. توجه به این نکته که این کتاب بیست و پنج سال پیش از رمان مشهور «دراکولا» نوشته شده وجوه دیگری از اهمیت تاریخی آن را نمایان میکند.
خوانندگان نوجوان و بزرگسال ادبیات داستانی و به خصوص علاقهمندان به ادبیات ژانر گوتیک و وحشت لذت زیادی از خواندن این رمان خواهند برد.
مروری بر کتاب «کارمیلا»
شریدان لو فانو در کتاب «کارمیلا» زنان را در موقعیتی برابر با مردان قرار داده است و این فراتر از نقشی است که در دوران ویکتوریایی برای زنان قابل بودند. هم راوی داستان زن است و هم خونآشامی که در رمان حضور دارد زن است. همچنین ویژگیهای این خونآشام زن متفاوت از خونآشامهای مردی است که در دیگر داستانهای این ژانر روایت شدهاند.
خونآشام رمان «کارمیلا»، ویژگیهایی متضاد دارد. او از یکسو دارای سویههای شر است اما از سوی دیگر با قربانیانش هم ارتباط برقرار میکند. برخی منتقدان او را نماد نیمه تاریک وجود بشر نامیدهاند.
راوی کتاب «کارمیلا» دختر جوانی است که با خونآشامی به نام کارمیلا روبهرو است. داستان با شرحی از دوران کودکی راوی شروع میشود. او میگوید که ما در اشتایرمارک در قلعهای متروک، بدوی و پرتافتاده زندگی میکنیم. این دختر جوان پدری انگلیسی دارد و خودش هم نامی انگلیسی دارد اگرچه هرگز انگلستان را ندیده است. پدرش در در خدمت ارتش اتریش بوده و با تکیه به مستمری و داراییهای موروثیاش خود را بازنشسته کرده و این اقامتگاه اربابرعیتی را همراه ملک کوچکی که در آن قرار دارد، در ازای مبلغی ناچیز خریده است. این ملک روی بلندی کوچکی میان جنگلی برپا شده و جادهای، بسیار قدیمی و باریک، از مقابل پلِ متحرکش میگذرد.
قلعهای که دختر جوان و پدرش در آن زندگی میکنند هم بسیار تماشایی است و هم در عینحال بسیار دورافتاده. بر فرار تمام مناظری که در این مکان قرار دارد، این قلعه نمای خود را با پنجرههای متعدد، برجها و نیایشگاه گوتیکش به نمایش میگذارد. راوی داستان «کارمیلا» داستانی را شرح میدهد که سالها پیش در این قلعه رخ داده بود. داستانی مربوط به شش سالگیاش که اگرچه سالهای از آن میگذرد اما این اتفاق تاثیری سهمگین بر ضمیر دختر باقی گذاشته است. راوی شرح میدهد که: «بیشتر از شش سال نداشتم که یک شب از خواب بیدار شدم و پس از آنکه از بستر به اطرافم نگریستم، خدمتکار مهدکودک را ندیدم. پرستارم نیز آنجا نبود و خودم را تنها میپنداشتم. نمیترسیدم، چون از آن کودکانی بودم که عامدانه از داستانهای اشباح بیخبر میمانند، از قصههای جن و پری و تمام مَتلهایی که باعث میشوند سروصورتمان را با شنیدن صدای ناگهانی جیرجیرِ در بپوشانیم یا وقتی سوسوی شمعی که در شُرف خاموششدن است سایهی پایهی تختی را در فاصلهای نزدیکتر به چهرههایمان، روی دیوار به رقص درمیآورد. وقتی آنطور که تصور میکردم دیدم که از من غافل بودهاند، ناراحت شدم و آن را اهانتی به خود تلقی کردم و آه و نالهای سردادم که مقدمهی خروشیدنهایی جگرخراش بود، اما ناگاه در کمال حیرت دیدم که چهرهای جدی اما بسیار زیبا از کنار تخت به من مینگرد، چهره زنی جوان که دستهایش را زیر لحاف گذاشته بود و کمکم زانو میزد. با حیرتی شادمانه به او نگاه کردم و از نالیدن دست کشیدم. با دستهایش نوازشم کرد، روی تخت کنارم خوابید و لبخندزنان مرا بهسوی خود کشید؛ بیدرنگ تسکینی دلنشین حس کردم و دوباره به خواب فرورفتم».
این اتفاق که چیزی بین رویا و واقعیت به نظر میرسد، مقدمه حوادث وحشتآور بعدی است که در کتاب «کارمیلا» خواهیم خواند. شریدان لو فانو در این کتاب ویژگیهای اصلی داستان گوتیک را به کار گرفته است. در این رمان با شخصیتی ماوراء طبیعی، محیطی دورافتاده و نیمهمتروک در قلعهای قدیمی، فضایی پر رمز و راز و عناصر شوم و خرافی روبرو هستیم.
اما کتاب «کارمیلا» از جنبههای دیگری هم قابل توجه است. همانطور که اشاره شد شریدان لو فانو در این اثر نگاه غالب دوران ویکتوریایی درباره زنان را به چالش کشیده است. در این اثر زنان داراییهای تحت مالکیت مردان نیستند و نیازی به تکیه کردن دایمی به مردان و سرپرستی آنها ندارند. همچنین تصویری که در این رمان از مردان به دست داده شده با تصویر کلیشهای از مردان در آن دوره در تضاد است.
درباره شریدان لو فانو نویسنده کتاب «کارمیلا»
جوزف شریدان لو فانو، نویسنده کلاسیک ایرلندی، در سال 1814 در خانوادهای قدیمی و با اصالت در دوبلین به دنیا آمد. او پس از تحصلات مقدماتی، برای تحصیل در رشته حقوق وارد کالج ترینیتی شد و پس از پایان تحصیل به عنوان وکیل مشغول به کار شد. پس از مدتی اما وکالت را رها کرد به سراغ روزنامهنگاری رفت و نشان داد که در این حرفه چقدر توانا است. لو فانو در روزنامهای با عنوان «پورسل پِیپیرز» داستانهایی ماوراءالطبیعی منتشر کرد و تواناییهایش در داستاننویسی را هم نشان داد. در میان سالهای 1845 تا 1873، لو فانو چهارده رمان منتشر کرد که از میان آنها «عمو سایلس» و «خانه کنار قبرستان» شهرت بیشتری یافتهاند. افزون بر این، داستانهای کوتاه بسیاری با موضوع اشباح برای نشریه «دوبلین یونیورسیتی مگزین» نوشت که از سال 1861 تا 1869 سردبیریاش را به عهده داشت. در میان آثار لو فانو رمانهای تاریخی هم دیده میشود اما اهمیت و شهرت اصلی او به خاطر رمانهای سبک گوتیک است که تاثیر زیادی از خود برجا گذاشتند.
درباره ترجمه کتاب «کارمیلا»
کتاب «کارمیلا» با ترجمه محمود گودرزی در نشر برج منتشر شده است.
محمود گودرزی، متولد 1356 در شیراز، مترجم است. او در رشته زبان و ادبیات فرانسوی تحصیل کرده و از میانه دهه هشتاد به ترجمه ادبی و ترجمه آثار سینمایی مشغول است. «مرگ الیویه بکای و داستانهای دیگر»، «نانتاس»، «کارمیلا»، «اتاق قرمز»، «گذرگاه تاریک»، «پولین»، «زن سیاهپوش» و «کولاک» عناوین برخی از ترجمههای گودرزی هستند.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات انگلیس |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 160 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک