رسوس
اوریپید
غلامرضا شهبازی
بیدگل
دسته بندی: نمایشنامه-و-فیلم-نامه
| کد آیتم: |
1992184 |
| بارکد: |
9786223131141 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
84 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
نمايشنام? «رسوس» اثر اوريپيد
تراژدياي کلاسيک، برگرفته از بخشي از حماس? «ايلياد» هومر. نمايشنام? «رسوس» اوريپيد، مانند آثار ديگر اين تراژدينويس چيرهدست يونان باستان و آثار ديگر تراژدينويسهاي بزرگ آن عصر، الهام گرفته از يک داستان حماسي و اساطيري پيش از خود است.
اوريپيد نمايشنام? «رسوس» را براساس سرود دهم منظوم? حماسي «ايلياد» هومر نوشته است. دربار? نمايشنام? «رسوس» گفته ميشود که اين نمايشنامه، تنها تراژدي بهجا مانده از يونان باستان است که داستان آن بيواسطه از سرود دهم «ايلياد» اخذ شده است.
نمايشنام? «رسوس» اگرچه تراژدياي بسيار کهن است اما، مثل هم? آثار بزرگ کلاسيک، تاريخ مصرف ندارد و اثري همچنان خواندني و الهامبخش است. اين نمايشنامه، که از قرن پنجم پيش از ميلاد بهجا مانده و کوتاهترين نمايشنام? باقيمانده از آن دوره است، جزو ده نمايشنام? محبوب اوريپيد در دور? باستان متأخر است.
نمايشنام? «رسوس» بر چند نويسند? بعد از خود تأثير گذاشته که از جمل? آنها ميتوان به ويرژيل، در سرود نهم کتاب «انهايد»، اشاره کرد.
مروري بر نمايشنام? «رسوس»
اوريپيد در تراژدي «رسوس»، چنانکه پيشتر نيز اشاره شد، به سرود دهم منظوم? «ايلياد» هومر نظر دارد. داستان نمايشنام? «رسوس» در طول جنگ تروا رخ ميدهد و در شبي که اوديسه و ديومدس مخفيانه به اردوگاه تروا راه پيدا ميکنند. اين حکايت در سرود دهم کتاب «ايلياد» نقل شده و اوريپيد آن را از آن کتاب گرفته و وارد تراژدي خود کرده است. البته اوريپيد در تراژدي «رسوس» تغييراتي در حکايت «ايلياد» داده و آن را طابقالنعلبالنعل وارد کتاب خود نکرده است و مواجههاي خلاقانه با حکايت نقل شده در کتاب هومر داشته است.
تراژدي «رسوس» داستان توطئه و خيانت و ترفند و دليري و تقدير و جنگ است و شمهاي از ترفندبازي اوديسه را مينماياند و همچنين به مسائل بنيادين آدمي ميپردازد. اين نمايشنامه، اثري ماجراجويانه با فضايي غريب است که خواندنش، با اينهمه زمان که از خلق آن گذشته، هنوز ميتواند طعم يک تراژدي با طراحي ماهرانه را به خواننده بچشاند و نيز الهامبخش داستاننويسها و نمايشنامهنويسهاي امروزي باشد.
در بخشي از نمايشنام? «رسوس» ميخوانيد:
«همسرايان: گوش کن، هکتور!
يونانيان همهجا آتش به پا کردهاند، آنهم درست در دل شب. ميتواني طنابها و لنگرهاي تمامي کشتيهايشان را از اينجا ببيني و همه دارند گرد خيم? آگاممنون ميچرخند. آنجا هياهويي برپاست. گويي چشمبهراه خبرهايي بزرگاند. من هرگز اين ناوگان را چنين وحشتزده نديدهام.
من نزد تو آمدهام نه براي اينکه دلم براي سرزنش تو تنگ شده باشد، ترسم از خوابيست که براي ما ديدهاند!
هکتور: آه! گزارشي کمابيش هراسآور! بااينهمه، درست بهموقع آمدهايد.
گويي آرگوسيها ميخواهند از من بگريزند، ميخواهند پا به فرار بگذارند، حتي هنگامي که زير نگاه مناند. برآناند در پناه تاريکي سوار بر کشتيهاشان از سرزمين ما بگريزند. اکنون ميدانم اينهمه آتش براي چيست!
آه، خدايان! خوراکم را از من ربودهايد همچون شيري که شکارش را از او بربايند. خوراکي از تماميِ سپاه آرگوس – با اين زوبين!
اگر پرتوهاي خورشيد ناپديد نشده بودند، دست از جنگ نميکشيدم تا زوبين شکوهمندم تمامي کشتيهاشان را آتش ميزد و تمامي خيمههاشان را در هم ميشکست و اين دست مرگبار، خون انبوهي از ايشان را بر زمين ميريخت! بيگمان، دلم مرا بدين کار برميانگيخت! من بر آن بودم که با شتابي که خدايان به من بخشيده بودند پيش روم و در شب هم دست از کشتار نکشم اما غيبگويان، مردان خردمندمان که شيو? خدايان ميدانند، مرا مجاب کردند تا روز نو چشم به راه بمانم آنگاه هيچيک از مردم آخايي را نگذارم که جان به در بَرَد.»
دربار? اوريپيد، نويسند? نمايشنام? «رسوس»
اوريپيد، متولد يکي از سالهاي ده? 480 پيش از ميلاد در بخش شرقي آتن، نمايشنامهنويس بزرگ کلاسيک يوناني بود. او، در کنار سوفوکل و آيسخولوس، يکي از سه تراژدينويس عصر طلايي نمايشنامهنويسي يونان است. از اوريپيد بهعنوان نمايشنامهنويسي نوآور و سنتشکن و نامتعارف ياد ميشود.
نمايشنامههاي «الکترا»، «زنان تروا»، «مدهآ» و «اورستس» از جمله آثار اوريپيد هستند.
دربار? ترجم? فارسي نمايشنام? «رسوس»
نمايشنام? «رسوس» با ترجم? غلامرضا شهبازي در نشر بيدگل منتشر شده است.
غلامرضا شهبازي، متولد 1352 در نهاوند، بازيگر تئاتر و تلويزيون و مترجم ايراني است. او داراي ليسانس ادبيات نمايشي، فوق ليسانس سينما و دکتراي تاريخ هنر از دانشگاه هنر تهران است.
شهبازي، علاوه بر بازيگري در تئاتر و تلويزيون و ترجمه، تدريس در دانشگاه هنر و دانشگاه سوره و نيز بازيگري در سينما را نيز در کارنام? کاري خود دارد.
شهبازي رتب? اول بازيگري مرد براي نمايش «مراسمي براي يک دوست» را در سومين دور? نمايشنامهخواني مولوي و رتب? اول کارگرداني براي نمايش «صداي انسان» در چهارمين دور? نمايشنامهخواني مولوي را به دست آورده است.
از ترجمههاي غلامرضا شهبازي ميتوان به کتابهاي «تکگوييهاي کلاسيک براي زنان»، «الکترا»، «مدهآ»، «تکگوييهاي کلاسيک براي مردان» و «سيکلوپس» اشاره کرد.