گذرگاه تاریک
دیوید گودیس
محمود گودرزی
برج
دسته بندی: ادبیات-آمریکا
| کد آیتم: |
1992713 |
| بارکد: |
9786225696112 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
232 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
رقعی |
رمان «گذرگاه تاريک» اثر ديويد گوديس
يک رمان جناييِ نوآر دربار? مردي که بيجرم و بيجنايت متهم به قتل شده است. رمان «گذرگاه تاريک»، با عنوان اصلي Dark Passage، رمانيست دربار? مردي که قانون و پليس او را بيحيثيت کردهاند؛ رماني که در آن، از خلال يک داستان مهيج جنايي و پر از تعليق، تصويري از جامعهاي تباه بهدست داده ميشود که در آن انساني بيگناه مجبور ميشود براي اعاد? حيثيتِ از دست رفتهاش، بهرغم مِيليش، دست به خشونت بزند چون قانون و پليس پشت او نيستند.
براساس رمان «گذرگاه تاريک» فيلمي به همين نام و با بازي همفري بوگارت و لورن باکال، بازيگران مشهور سينماي کلاسيک امريکا، ساخته شده است؛ فيلمي بهکارگرداني دلمر ديوز که ويژگي شاخص آن استفاده از نماي ديدگاه در فيلمبرداري، يعني گرفتن نماها از منظر شخصيت اصلي، در يکسوم ابتدايي فيلم است.
رمان «گذرگاه تاريک» دستماي? اقتباسي تلويزيوني نيز قرار گرفته است.
متن اصلي رمان «گذرگاه تاريک» اولين بار در سال 1946 منتشر شده است.
مروري بر رمان «گذرگاه تاريک»
وينسنت پاري، شخصيت اصلي رمان «گذرگاه تاريک»، کارمند آرام و بيآزارِ يک مؤسس? اوراق بهادار در سانفرانسيسکو است. او اهل خشونت نيست و دنبال دردسر هم نميگردد. وينسنت با زنش اختلاف داشته است. او و زنش رابط? خوبي باهم نداشته و هيچکدام هم به يکديگر وفادار نبودهاند اما اينها بهمعناي آن نيست که وينسنت زنش را کشته است اگرچه قتل زنِ وينسنت طوري طراحي و صحنهسازي شده که وينسنت قاتل بهنظر برسد. او متهم به قتل همسرش ميشود. شواهد عليه وينسنت است. تلاش وکيل او براي اثبات بيگناهياش به جايي نميرسد و وينسنت، بهجرم قتل، حبس ابد ميگيرد و به زندان سانکوئنيتن فرستاده ميشود.
وينسنت پاري مرديست با گذشتهاي سخت. او يتيم بوده و بخشي از نوجوانياش در يک مرکز بازپروري گذشته است. خُردهخلافهايي در سوابقش هست و به خدمت سربازي هم نرفته چون از خدمت معاف شده است. بااينحال دادگاه، وقتي او را بهاتهام قتل زنش محاکمه ميکند، پاي خدمتنرفتنش را هم وسط ميکشد و به آن هم گير ميدهد. روزنامهها همين قضيه را دست ميگيرند و مينويسند که وينسنت يک فراري از خدمت است.
خلاصه اينکه همهچيز عليه وينسنت است و او بايد باقي عمرش را در زندان بگذراند. اما در ادام? رمان «گذرگاه تاريک» ميبينيم که وينسنت از زندان فرار ميکند و اين تازه آغاز ماجراست. او درصدد است که قاتل زنش را پيدا و از خودش اعاد? حيثيت کند. در اين ميان پاي ماجرايي عاشقانه هم وسط ميآيد. زني، به نام آيرين، وينسنت را بعد از فرار از زندان پناه ميدهد و از چشم پليس مخفي نگه ميدارد. عشقي بين وينسنت و آيرين درميگيرد اما وينسنت اول بايد قاتل زنش را پيدا کند و جستجوي قاتل از يکسو و لزوم مخفيماندن از چشم پليس و شناختهنشدن موقعيتي پيچيده و غريب را براي وينسنت رقم ميزند. از طرفي يک زن ديگر، به نام مج، هم هست که براي وينسنت دردسر درست ميکند.
سرانجامِ وينسنت پاري در رمان «گذرگاه تاريک» چه خواهد شد؟ اين را با خواندن کامل اين رمان مهيج درخواهيد يافت.
ديويد گوديس در رمان «گذرگاه تاريک» ما را با خود در يک جامع? شهري تباه و پر از جرم و جنايت و خشونت و بيعدالتي ميگرداند.
در بخشي از رمان «گذرگاه تاريک» ميخوانيد: «بعد از يک ساعت، تپهها جاي خود را به گسترهاي ديگر از سبز روشن دادند. جادهاي نبود، خانهاي نبود، هيچ. پاري از سبز روشن گذشت، رفت سمت سبز تيره. منطقهاي با درختان انبوه بود و او سعي کرد حدس بزند آن طرفش چيست. به عقب نگاه کرد، ميدانست تقسيمات زميني راهنماي خوبي خواهند بود و نخواهند گذاشت دور خودش بچرخد. وارد جنگل شد.
بيش از يک ساعت در جنگل بود. سريع حرکت ميکرد. بعد رنگ زرد روشن زيادي ديد که از ميان سبز تيره راهش را باز ميکرد. معنياش اين بود که بهزودي از آن سر جنگل بيرون ميآمد. از حالا نوار زرد مايل به سفيدي ميديد و ميدانست که جاده است.
کنار جاده به درختي تکيه داد و منتظر ماند. ميخواست کاميون يا اتومبيلي ببيند و درعينحال ميترسيد چنين چيزي ببيند. همانطور سيگار روشننشده را ميمکيد. به آن طرف جاده نگاه کرد و ادامهي جنگل را ديد. خيلي خب، کاش اتومبيلي بيايد. کاش اتفاقي بيفتد.
حدود چهل دقيقه هيچ اتفاقي نيفتاد. بعد صدايي شنيد که به اين سمت جاده ميآمد و متعلق به اتومبيلي بود. لحظهاي دچار ترسي غريزي شد و رويش را برگرداند تا باز بپرد توي جنگل. فوران روحيهي قماربازي ترسش را کنار زد و دويد و رفت وسط جاده. اتومبيل را ديد که بهسمتش ميآمد.»
دربار? ديويد گوديس، نويسند? رمان «گذرگاه تاريک»
ديويد لوب گوديس (David Loeb Goodis)، متولد 1917 و درگذشته به سال 1967، داستاننويس و فيلمنامهنويس امريکايي بود. شهرت او بهخاطر داستانهاي جناييِ نوآرش بود.
کارگران فقير، آدمهايي که بهناحق به آنها اتهام زده شده، فراريها و قاتلها شخصيتهاي اصلي آثار جنايي گوديس هستند.
از آثار ديويد گوديس ميتوان به رمانهاي «به پيانيست شليک کن»، «زخميها و کشتهها»، «عقبنشيني از فراموشي» و «جمع? سياه» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي رمان «گذرگاه تاريک»
رمان «گذرگاه تاريک» با ترجم? محمود گودرزي در نشر برج منتشر شده است.
محمود گودرزي، متولد 1356، مترجم ايراني است. او فارغالتحصيل کارشناسي ادبيات فرانسه از دانشگاه تهران است. از گودرزي ترجمههاي مختلفي از ادبيات داستاني کلاسيک و مدرن جهان منتشر شده که بعضي از آنها عبارتند از: «کانديد يا خوشباوري»، «سفرهاي گاليور»، «پيير و ژان»، «ژنرال ارتش مرده»، «دراکولا»، «شکار و تاريکي»، «اتاق قرمز»، «شاهين مالت»، «بَري ليندون»، «به پيانيست شليک کن» و «عُقاب».
گودرزي همچنين آثاري را در زمين? کتاب کودک و نوجوان، زندگينامه و ادبيات نمايشي به فارسي ترجمه کرده است که از آن جمله ميتوان به کتابهاي «سندباد (سفر به سوي خطر)»، «محمد علي: سلطان رينگ»، «گابريل گارسيا مارکز»، «جرم داريم تا جرم» و «وودي آلن» اشاره کرد.