وی
Viy
نیکلای گوگول
عبدالمجید احمدی
چشمه
دسته بندی: ادبیات-روسیه
| کد آیتم: |
1993304 |
| بارکد: |
9786220112365 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
5 |
| تعداد صفحات: |
92 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
پالتوئی |
رمان «وي» اثر نيکلاي گوگول
يک رمان کوتاه کلاسيک در ژانر وحشت. رمان «وي» (???) رمانيست کوتاه از نيکلاي گوگول، نويسند? بزرگ عصر طلايي ادبيات روسيه.
گوگول، که استاد گروتسک و طنز سياه و بههم آميختن وهم و فانتزي و واقعيت است، در رمان «وي» نيز اين مهارت خود را استادانه به نمايش گذاشته و داستاني از قلمروِ وحشت و جهان اشباح و موجودات خيالي خلق کرده و از خلال اين داستان بخشي از جامع? روسي? قرن نوزدهم را هم، بهشيوهاي که خاصِ اغلب داستانهاي اوست، نقد کرده است.
رمان کوتاه «وي»، بهدليل نگاه نقادانهاي که در آن هست، از آثار جنجالي نيکلاي گوگول است.
گوگول در رمان «وي» از فولکلور و باورهاي خرافي مردم روسيه بهرهاي خلاقانه گرفته است.
متن اصلي رمان «وي» اولين بار در سال 1835 منتشر شده است. براساس اين رمان و با الهام از يکي از هيولاهاي آن، که «وي» نام دارد و عنوان رمان هم از نام او گرفته شده، فيلم و انيميشن و بازي ويدئويي و موبايلي هم ساخته شده است.
مروري بر رمان «وي»
نيکلاي گوگول در رمان «وي» داستان مردي به نام خما را روايت ميکند که دانشجوي الهياتِ مدرس? علوم ديني در کييف است. خما به روستايي ميرود تا براي دختري دمِ مرگ دعا بخواند. دختر، که فرزند يکي از افسران عاليرتب? هنگ کازاک است، وقتي داشته از گردش در جنگل به خانه برميگشته تا سرحد مرگ کتک خورده و در حال احتضار است. او خواسته است که خما هم دعاي قبل از مرگ را برايش بخواند و هم پس از مرگش تا سه روز برايش دعا بخواند و طلب آمرزش کند. خما براي انجام اين خواست? دختر به روستاي محل سکونت او ميرود اما در آنجا با ماجراهايي هولناک مواجه ميشود و با اشباح و جادوگران و هيولاها و موجوداتي خيالي، از جمله با «وي» که يکي از موجوادت خياليِ رمان است. دربار? «وي» گفتهاند که اين موجود يک موجود خيالي ساختهوپرداخت? تخيل شخصِ گوگول است و ردي از آن در افسانهها و باورهاي عاميانه وجود ندارد، اما گوگول خود در ابتداي رمان «وي» توضيحي دربار? اين موجود خيالي داده که چنين مينمايد که او را از فولکلور روسيه وام گرفته است. اين توضيح را اما تمهيدي ادبي از جانب گوگولِ رند و شوخطبع دانستهاند.
توضيح گوگول دربار? «وي» از اين قرار است: «وي موجودي است عظيمالجثه و ساختهوپرداختهي ذهن عوامالناس. ساکنين مالوروسي او را فرمانرواي گورزادها ميدانند (کوتولههايي افسانهاي که از گنج و جواهرات محافظت ميکنند و محل زندگيشان زير زمين است). وي پلکهاي سنگيني دارد که تا خود زمين ميرسند. کل اين داستان در واقع يک افسانهي عاميانه است. من نخواستم هيچچيزش را تغيير دهم و تقريباً به همان شکل سادهاي که شنيدم برايتان تعريف ميکنم.»
رمان «وي» يک رمان ترسناک و نقادانه است. گوگول در اين رمان واقعيت را به وهم ميآميزد و اشباح و موجودات خيالي ترسناکي را، که برآمده از خرافهها و افسانههاي عاميان? مردم روسيهاند، به متن جهان واقعي احضار ميکند و، از خلال قصهاي ترسناک و دلهرهآور که آميخته به گروتسک و طنز سياه خاص داستانهاي اوست، تصويري نقادانه از روسي? زمان خود بهدست ميدهد.
رمان «وي» دستماي? انواع تفسيرها، از جمله تفسيرهاي روانشناختيِ فرويدي و يونگي، قرار گرفته است.
در بخشي از رمان «وي» ميخوانيد: «دختر مرده گفت "وي رو بياريد! بريد دنبال وي!"
و ناگهان کليسا ساکت شد. از راه دور صداي زوزهي گرگ به گوش رسيد و خيلي زود صداي قدمهاي سنگيني آمد. خما زيرچشمي نگاهي انداخت و ديد که دارند انساني تنومند را نزديک او ميآورند که پنجهي پاهايش مثل خرس به درون متمايل بود. روي تمام بدنش خاک سياه نشسته بود. دستها و پاهايش، مثل ريشههاي قطور و محکم درختان، پوشيده از خاک و برجسته بودند. بهسختي قدم برميداشت و دمبهدقيقه ميافتاد. پلکهايش چنان بلند بود که به زمين ميرسيد. خما وحشتزده متوجه شد که چهرهي اين هيولا فلزي است. زير بغلش را گرفته بودند و او را هدايت ميکردند و دقيقاً به جايي آوردند که خما ايستاده بود.
وي با صدايي جهنمي گفت "پلکهام رو بالا ببريد. چيزي نميبينم!" و همهي موجودات حاضر با عجله آمدند تا پلکهاي او را بلند کنند و بالا ببرند.
ندايي دروني به فيلسوف گفت "نگاهش نکن." اما نتوانست جلوِ خودش را بگيرد و نگاه کرد.
وي فرياد زد "ايناهاش!" و انگشت فلزياش را به سوي فيلسوف نشانه رفت و همهي موجوداتي که در صحنه حاضر بودند به او حملهور شدند.»
دربار? نيکلاي گوگول، نويسند? رمان «وي»
نيکلاي واسيليويچ گوگول، متولد 1809 و درگذشته به سال 1852، داستاننويس و نمايشنامهنويس اوکرايني بود. اوکراين در زمان گوگول جزوي از امپراتوري روسيه بود و به همين دليل گوگول يکي از سردمدارانِ عصر طلايي ادبيات روسيه بهحساب ميآيد.
از گوگول بهعنوان يکي از نخستين نويسندگاني که در آثارش از تکنيک گروتسک استفاده کرده است ياد ميشود. او در تعدادي از آثارش به نقد طنزآميز جامع? روسي و فساد اداري گسترده در امپراتوري روسيه پرداخته است.
گوگول از نويسندگان بسيار تأثيرگذار بر ادبيات روسيه و جهان است. از جمله نويسندگان بزرگي که از او تأثير گرفتهاند ميتوان به فيودور داستايفسکي و فرانتس کافکا اشاره کرد.
قصههاي کوتاه «شنل» و «دماغ»، نمايشنام? «بازرس» و رمان «نفوس مُرده» از جمله آثار مطرح نيکلاي گوگول هستند.
آثار گوگول دستماي? انواع اقتباسها هم قرار گرفتهاند که از جمل? آنها ميتوان به اقتباس سينمايي گريگوري کوزينتسف و لئونيد ترابرگ از قص? «شنل» و اقتباسي انيميشني از قص? «دماغ» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي رمان «وي»
رمان «وي» با ترجم? عبدالمجيد احمدي، همراه با مقدمهاي دربار? اين رمان و در معرفي نيکلاي گوگول، در نشر چشمه منتشر شده است.
عبدالمجيد احمدي، متولد 1363، مترجم ايراني است. از ترجمههاي او ميتوان به کتابهاي «جنگ چهرهي زنانه ندارد»، «زمان دستدوم»، «يک اتفاق شرمآور»، «يادداشتهاي يک ناشناس»، «التهاب مغز»، «کودکي ليووِرس»، «پسران رويين» و «استنطاق: مشروح بازجوييهاي داستايفسکي در زندان تزار» اشاره کرد.