فلسفه جسمانی 2 جلدی

فلسفه جسمانی
مروری انتقادی بر فلسفه غرب، از منظر علوم شناختی. جورج لیکاف و مارک جانسون در کتاب فلسفه جسمانی: ذهن جسمانی و چالش آن با اندیشه غرب با تأکید بر سه مفهوم برگرفته از علوم و زبانشناسیِ شناختی، یعنی جسمانیت، ناخودآگاهِ شناختی و استعاره شناختی یا استعاره مفهومی، به بازخوانی تاریخی و مفهومی فلسفه غرب پرداخته و آن را از منظر علوم شناختی به چالش کشیده‌اند. لیکاف و جانسون در این کتاب، ضمن نشان دادن کاستی‌ها و حفره‌های فلسفه غرب، این نظریه را مطرح می‌کنند که با اتکا بر سه مفهوم پیش‌گفته می‌توان بر این کاستی‌ها غلبه کرد و به پرسش‌های فلسفی پاسخی درست‌تر داد.
آنها معتقدند که ذهن اساسا جسمانی و اندیشه عمدتا ناآگاهانه است و مفاهیم انتزاعی هم عمدتا استعاری‌اند. بنا به آنچه لیکاف و جانسون سعی دارند تبیین کنند فهم ما از جهان و تفکرمان درباره هستی را مغز و بدن ما شکل داده و ما در محدوده جسم و مغزمان است که می‌توانیم بیندیشیم و بنا بر این فلسفه‌ورزی یک عمل جسمانی و معطوف و وابسته به بدن و مغز است. در این کتاب توضیح داده شده که نظام شناختی ما چگونه به صورت ناآگاهانه عمل می‌کند و تجربه‌های جسمانی و نیز تجربه‌های اجتماعی و فرهنگی ما چگونه به مغز و ذهن ما شکل می‌دهند و مفاهیم چگونه از این رهگذار پدید می‌آیند و تعبیر و درک ما از جهان را می‌سازند.
فلسفه جسمانی: ذهن جسمانی و چالش آن با اندیشه غرب در دو جلد و با ترجمه جهانشاه میرزابیگی و مقدمه عبدالله نصری در انتشارات آگاه منتشر شده است.