ظرافت جوجه تیغی
نویسنده: موریل باربری
مترجم: مرتضی کلانتریان
ناشر: آگاه
دسته بندی: ادبیات فرانسه
2,760,000 ریال
رمان «ظرافت جوجهتیغی»، اثر موریل باربری
کتابی برای عاشقان کتاب و بهویژه آنها که علاقهمند به رمان و هنر و فلسفهاند. «ظرافت جوجهتیغی»، با عنوان اصلی L'Élégance du hérisson، رمانی است از موریل باربری که در آن مسائل و دغدغههایی فلسفی در قالب یک رمان خوشخوان بیان شده و همچنین به باورهای رایج و عادتشده اجتماعی از زاویهای متفاوت و خلاف عادت نگاه شده است. موریل باربری در رمان «ظرافت جوجهتیغی»، از خلال شرح روزمرگیهای یک زن معمولی که سرایدار یک هتل خصوصی است و مواجهۀ او با مردی که زندگی این زن را به نحو پیشبینیناپذیری دگرگون میکند، موضوعاتی فلسفی و اجتماعی را به زبانی شیرین و قصهوار پیش میکشد.
متن اصلی رمان «ظرافت جوجهتیغی» نخستین بار در سال 2006 به زبان فرانسه منتشر شد. این رمان، که دومین رمان موریل باربری است، بسیار مورد استقبال قرار گرفت و فروش بالایی داشت. باربری به خاطر رمان «ظرافت جوجهتیغی» در سال 2007 جایزه اتحادیه ناشران فرانسوی را گرفته است.
مروری بر رمان ظرافت جوجهتیغی
رمان «ظرافت جوجهتیغی» درباره پیرزن سرایداری است به نام رُنه میشل که برخلاف تصور طبقاتی رایج جامعۀ پیرامونش از یک سرایدار، آدمی سخت هنردوست و اهل مطالعه است و سلایق فرهنگی و هنریاش هم خاص و نخبهگرایانه است. او البته این موضوع را از دیگران مخفی نگه داشته و نمیگذارد کسی از ساکنان ساختمانی که او سرایدار آن است به حقیقت درونش پی ببرد. رُنه، در مقام یکی از دو راوی رمان «ظرافت جوجهتیغی»، با طنزی نیشدار و کنایی راجع به محیطی که در آن زندگی میکند و باورهای کلیشهای درباره سلسلهمراتب اجتماعی حرف میزند و روزمرگیها و تأملات خود را بیان میکند. او زنی تنهاست و تنهایی را ترجیح میدهد و چندان اهل ارتباط برقرار کردن با دیگران نیست. او زنی است که میکوشد حریمی را بین خود و دیگران نگه دارد. به همین دلیل در ظاهر خشک و ناخوشایند مینماید. رُنه میشل زنی اهل تفکر است. او زیاد کتاب میخواند و ذهنش انباشته از پرسشها و تردیدها و اندیشههای فلسفی گوناگون است.
رمان «ظرافت جوجهتیغی» اما راوی دیگری هم دارد. این راوی مردی از ساکنان همان ساختمانی است که رنه سرایدار آن است. این مرد شبی رنه و دیگر اهالی ساختمان را به شام دعوت میکند و این مهمانی به نقطۀ عطفی در زندگی رُنه بدل میشود و دگرگونیهایی را در زندگی او پدید میآورد. عنوان «ظرافت جوجهتیغی» هم به اظهار نظر همین راوی دوم راجع به رُنه میشل برمیگردد. او درباره خانم میشل میگوید: «خانم میشل ظرافت جوجهتیغی را دارد: از بیرون پوشیده از خار، یك قلعهی واقعی نفوذناپذیر، ولی احساسم به من میگوید كه از درون او به همان اندازهی جوجهتیغی ظریف است، حیوان كوچك بیحال، بهشدت گوشهگیر و بیاندازه ظریف.»
موریل باربری در رمان «ظرافت جوجهتیغی» در قالب داستان رُنه تأملات و پرسشهایی فلسفی را در باب جهان و انسان و هستی و جامعه و مفاهیمی چون ایمان، تردید، آرمان، معنای هستی و ... پیش کشیده است.
رمان «ظرافت جوجهتیغی» اینگونه آغاز میشود: «امروز صبح، پالییر کوچولو، که معمولاً هرگز با من حرف نمیزند، اعلام کرد:
- مارکس دیدگاهم را نسبت به جهان کاملاً دگرگون کرده است.
آنتوان پالییر، وارث خوشبخت یک خانواده کارخانهدار، پسر یکی از هشت کارفرمای من است، آخرین باد گلوی سرمایهداری بزرگ ـ باد گلویی که فقط در اثر سکسکههای پاک و سالم بهوجود میآید ـ ، سرشار از شادیِ کشفی که کرده، بهطور غیر ارادی، بیآنکه حتا تصور کند که بتوانم چیزی از آن سر در بیاورم، آن را برایم نقل میکند: تودههای زحمتکش از اثر مارکس چه میتوانند بفهمند؟ خواندنش دشوار، زبانش فرهیخته، نثرش دقیق، و فلسفهاش بسیار پیچیده است.
در اینجاست که به طرز احمقانهای خودم را لو میدهم و به این ابله سبزقبا میگویم:
- باید ایدئولوژی آلمانی را بخوانید.
برای درک مارکس و برای درک اینکه چرا مارکس برخطاست، باید ایدئولوژی آلمانی را خواند. این اثر پایۀ اصلی ستون مردمشناسیای است که بر آن همۀ فراخوانیها بهسوی جهانی نو بنا شده و بر تارک آن این یقین بیچون و چرا قرار داده شده است: انسانها، که مشتاقاند به آرزوهای خود برسند، باید در چارچوب نیازهایشان خود را محدود سازند. در جهانی که در آن آرزوهای دور و دراز لگام زده شده باشند، تشکیلات اجتماعی تازهای که از مبارزههای طبقاتی پاک شده باشد و سرکوبیها و سلسلهمراتب زیانمند اجتماعی در آن وجود نداشته باشد، میتواند بهوجود آید.
- آنکس که بذر آرزو میپاشد، سرکوبی درو میکند.
این حرف را چنان زیر لب زمزمه کردم که تصور میکنم فقط گربهام آن را شنیده باشد.
ولی آنتوان پالییر، که سبیل نفرتآور و نوخاستهاش ملاحتی به قیافهاش نمیبخشد، حیران از حرفهای عجیب من، با تردید نگاهم میکند. مثل همیشه، ناتوانی آدمها، از قبول آنچه موجب میشود چارچوب عادتهای ذهنیشان درهم شکسته شود، به دادم میرسد و نجاتم میدهد: یک سرایدار ایدئولوژی آلمانی نمیخواند و در نتیجه قادر نیست تز یازدهم راجع به فوئرباخ را نقل کند. علاوه بر این، یک سرایدار که مارکس میخواند، بهطور یقین، بهسوی براندازی گام بر میدارد و خود را به شیطانی که ث ـ ژ ـ ت نام دارد فروخته است. اینکه مارکس را برای اعتلایِ روحی و خشنودی خاطرش بخواند، ناشایستگی آشکاری است که هیچ بورژوایی نمیتواند آن را بپذیرد.
در حالیکه در را به رویش میبندم و امیدوارم که نابهجا بودن دو جملهای که از زبانم پریده بود در زیر خروارها پیشداوریهای هزارانساله مدفون شده باشد، زیر لب میگویم:
- سلام مرا به مادرتان برسانید.»
درباره موریل باربری، نویسنده رمان ظرافت جوجهتیغی
موریل باربری (Muriel Barbery)، متولد 1969 در مراکش، داستاننویس مراکشیالاصل فرانسوی و معلم فلسفه است. باربری در مدرسۀ عالی فونتنی سن ـ کلود فلسفه خوانده و تاکنون چهار رمان در انتشارات معروف گالیمار منتشر کرده است.
درباره ترجمۀ فارسی رمان ظرافت جوجهتیغی
رمان «ظرافت جوجهتیغی» با ترجمۀ مرتضی کلانتریان در انتشارات آگاه منتشر شده است. مرتضی کلانتریان، متولد 1311 در تنکابن و درگذشته به سال 1398، حقوقدان، قاضی، وکیل و از مترجمان مطرح و نامآشنای ایرانی بود. کلانتریان آثار مهمی را از ادبیات داستانی جهان و نیز آثاری را در زمینۀ حقوق و فلسفه و سیاست و علوم اجتماعی به فارسی ترجمه کرد.
از ترجمههای او میتوان به «سیمای زنی در میان جمع»، «وجدان زنو»، «نقطهیِ ضعف»، «افسانۀ پدران ما»، «دیدار به قیامت»، «قرارداد اجتماعی»، «بررسی یک پرونده قتل»، «رسالهای کوچک در باب فضیلتهای بزرگ»، «رؤیا و تاریخ؛ امریکا در دو قرن»، «فلسفه حقوق» و «نقش زور در روابط بینالملل» اشاره کرد.
رتبۀ رمان «ظرافت جوجهتیغی» در گودریدز: 3.78 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات فرانسه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | گالینگور |
تعداد صفحه: | 360 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک