دن کیشوت 2 جلدی
Don Quixote
میگل د سروانتس
محمد قاضی
ثالث
دسته بندی: ادبیات-آمریکای-لاتین
| کد آیتم: |
116653 |
| بارکد: |
9789647230964 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
رقعی |
| نوبت چاپ: |
20 |
| تعداد صفحات: |
1413 |
| سال انتشار: |
1401 |
کتاب «دُن کيشوت» اثر ميگل دِ سروانتس
رماني براي هم? قرون و اعصار. کتاب «دُن کيشوت»، با عنوان اصلي Don Quijote de la Mancha، از قديميترين رمانهاي جهان، يکي از شاهکارهاي رماننويسي و از آن دست آثار ادبي است که هميشه تَر و تازه باقي ميمانند و تأثيرشان را بر بسياري از آثار ادبي، از ديرباز تا امروز، ميتوان ديد.
سروانتس در کتاب «دُن کيشوت»، ضمن خلق رماني کُميک در ژانر پيکارسک و هجو جزمانديشيها و رسوم پوسيد? زمانهاش، به عمق تناقضها و کشمکشهاي بشري نقب ميزند و با خلق دو کاراکترِ بينظير، که الگويي براي بسياري از زوجهاي داستانيِ بعد از خود شدهاند، تضاد ميان آرمانخواهي و رؤياها و آرزوهاي بزرگ را با زندگي عادي و معمولي و ملموس و نيز همنشيني چنين تضادي را ماهرانه به نمايش ميگذارد.
کتاب «دُن کيشوت» را اغلب، اولين رمان مدرن جهان دانستهاند. اين کتاب، چنانکه اشاره شد، تأثير زيادي بر ادبيات پس از خود گذاشته است. از جمله شخصيتهاي داستاني مشهور ادبيات جهان که با الهام از شخصيت دُن کيشوت، شخصيت اصلي کتاب «دن کيشوت»، آفريده شدهاند ميتوان به پرنس ميشکينِ رمان «ابله» داستايوسکي و اِما بوواري رمان «مادام بوواري» گوستاو فلوبر اشاره کرد. همچنين گراهام گرين در رمان کُمدي «عاليجناب کيشوت» شخصيت دُن کيشوت را به قرن بيستم آورده و او را با مختصاتي امروزي بازسازي کرده است. شخصيت اصلي اين رمان، خود را از نوادگان دن کيشوت معرفي ميکند.
در ادبيات ايران، شخصيت داييجان در رمان کُمدي «داييجان ناپلئون» ايرج پزشکزاد بسيار به دُن کيشوت شبيه است. همچنين در منظوم? «مرد و مرکب» مهدي اخوان ثالث، از کتاب «از اين اوستا»، ميتوان نشاني از دُن کيشوت را يافت.
کتاب «دُن کيشوت» دستماي? انواع اقتباسهاي نمايشي و موسيقايي و سينمايي و... هم بوده است. براساس اين رمان انيميشن ساخته شده، سالوادور دالي مجسمهاي از شخصيت دُن کيشوت ساخته، گوستاو دوره براي کتاب «دُن کيشوت» تصويرسازي کرده و نقاشاني چون پيکاسو و دوميه، نقاشيهايي با الهام از دُن کيشوت کشيدهاند.
کتاب «دن کيشوت» شامل دو بخش است و متن اصليِ بخش اول آن اولين بار در سال 1605 و متن اصلي بخش دومش اولين بار در سال 1615 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «دن کيشوت»
سروانتس در کتاب «دن کيشوت» هجو و شوخي و کمدي را با تراژدي ميآميزد و شخصيت اصلي رمانش، يعني دن کيشوت، را در موقعيتهايي قرار ميدهد که هم خندهدار است و هم در جاهايي حس شفقت خواننده را برميانگيزد.
کتاب «دن کيشوت» ماجراي مردي است که از فرطِ خواندنِ کتابهاي شواليهاي دچار توهم ميشود و خود را شواليه ميپندارد و به همراه يک روستايي عامي، به نام سانچو پانزا، به در و دشت ميزند تا جهان را از ظلم و بيعدالتي نجات دهد. زوج دن کيشوت و سانچو از زوجهاي فراموشنشدني و مثاليِ تاريخ ادبيات داستانياند و شخصيتهاي بسياري با الگوي آنها در متون داستاني پديد آمدهاند.
ميتوان گفت در عالم ادبيات داستاني هيچکس نيست که چيزي از دن کيشوت يا سانچو و چهبسا در مواردي از هردوِ آنها به ارث نبرده باشد.
دن کيشوت سلطان بيتاجوتخت عرص? وهم است و سردمدارِ بيچونوچراي هم? ديوانگيها و بلاهتهاي شورمندانه و مضحکي که ميتوان از يک شخصيت اصيل داستاني انتظار داشت. او خود را دلاوري ميپندارد که موظف است جهان را از شرّ و پليدي پاک کند و تعلقاش به دنيايي مفقود و بيربطياش به واقعيت موجود، هم مضحک مينماياندش و هم اندوهبار. او نماد و نمون? مثالي آدمهايي است که در دنيايي غير از دنياي واقعي سِير ميکنند و در عوالمِ وهم و خيال، خود را دلاوراني ميپندارند که موظفاند جهان و بشريت را از تباهي نجات دهند.
در مقابل دن کيشوت، نوکر و همراه او، سانچو پانزا، مظهر رندي و سرخوشي و سادگي و واقعبيني يک آدم عامي است. سانچو آدمي است که به واقعيت ملموس زندگي چسبيده و با هوش و رندياي عوامانه چيزهايي را ميبيند که دن کيشوتِ دلبسته به عوالم دليري و سلحشوري و آرمانخواهي از ديدن آنها عاجز است. نمود سانچو را در آثار ادبي بعد از کتاب «دن کيشوت» ميتوان در شخصيتهايي چون ژاک در رمان «ژاک قضا و قدري و اربابش» دني ديدرو و شوايک در رمان «شوايک» ياروسلاو هاشک مشاهده کرد.
کتاب «دن کيشوت» دستماي? انواع تعبير و تفسيرها بوده است. بعضي شخصيت دُن کيشوت در اين رمان را شخصيتي کُميک ميبينند و بعضي تراژيک و بعضي، هم کميک و هم تراژيک. داستايوسکي کتاب «دن کيشوت» را يکي از غمانگيزترين رمانهاي دنيا ميداند و کارلوس فوئنتس در جُستاري با عنوان «سروانتس، يا نقدِ خواندن»، که در کتاب «خودم با ديگران» منتشر شده، دُن کيشوت را شخصيتي نو و در عين حال باستاني توصيف ميکند و معتقد است دنياي نو زماني آغاز ميشود که دُن کيشوت در سال 1605 «دهکده خود را ترک ميگويد، به ميان دنيا ميرود و کشف ميکند که جهان به آنچه او دربارهاش خوانده شباهتي ندارد.»
کتاب «دن کيشوت» نه فقط در شخصيتپردازي، که در شيو? قصهگويي و روايتگري نيز در زمان? خود اثري پيشرو به حساب ميآيد.
سروانتس در کتاب «دن کيشوت» ماهرانه تقابل ارزشهاي در حال منسوخ شدن و ارزشهاي در حال پديدار شدن را در زمان? خود به نمايش ميگذارد و از اين لحاظ، کتاب «دن کيشوت» يکي از دستاوردهاي ادبي مهم و ماندگار آغاز عصر مدرن است.
دربار? ميگل دِ سروانتس، نويسند? کتاب «دن کيشوت»
ميگل دِ سروانتس ساآودرا (mi??el de ?e???antes saa??e??a)، متولد 1547 و درگذشته به سال 1616، داستاننويس، نمايشنامهنويس و شاعر اسپانيايي است. عمد? شهرت سروانتس بهخاطر کتاب «دن کيشوت» است. با اينکه بيشتر عمر سروانتس در فقر و گمنامي گذشت اما امروزه او بهعنوان بزرگترين نويسند? اسپانياييزبان در دنيا شناخته ميشود و خالق رماني که از معروفترين و تأثيرگذارترين آثار ادبي جهان است.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «دن کيشوت»
اگرچه از کتاب «دن کيشوت» ترجمههاي فارسي مختلفي منتشر شده اما معروفترين و مهمترين ترجم? فارسي اين رمان، ترجم? محمد قاضي است که چاپ فعلي آن در دو جلد در نشر ثالث منتشر شده است.
ترجم? محمد قاضي از کتاب «دن کيشوت» از نمونههاي مثالزدنيِ ترجم? ادبي در ايران است. قاضي در ترجم? اين رمان هرچه از ذخاير ادبيات فارسي، زبان محاوره، فرهنگ عامه و طنز ادبي که در چنته داشته روي دايره ريخته است.
محمد قاضي، متولد 1292 در مهاباد و درگذشته به سال 1376، از بهترين مترجمان ايراني است. قاضي فارغالتحصيل رشت? قضايي از دانشکد? حقوق دانشگاه تهران و بازنشست? وزارت دارايي بود. او مدتي هم، بعد از بازنشستگي، با کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان همکاري کرد. کارنام? کاري قاضي، بهعنوان مترجم، کارنام? متنوع و پرباري است. از ترجمههاي او ميتوان به کتابهاي «دکامرون»، «زورباي يوناني»، «سمرقند»، «سپيددندان»، «داستان کودکي من»، «شازده کوچولو»، «ناپلئون»، «مسيح بازمصلوب»، «جزير? پنگوئنها»، «سادهدل»، «نان و شراب» و «قرباني» اشاره کرد.
رتب? کتاب «دن کيشوت» در گودريدز: 3.89 از 5.