مرگ خوش
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: احسان لامع
ناشر: نگاه
دسته بندی: ادبیات فرانسه
975,000 ریال
کتاب «مرگ خوش» اثر آلبر کامو
داستانی از آلبر کامو که او در نوشتنش بیش از هرکس دیگری تحتتاثیر نیچه بوده است. کتاب «مرگ خوش» جزو آثار اولیه کامو به شمار میرود و او در این داستان به سراغ اراده معطوف به خوشبختی رفته است.
آلبر کامو رمان «مرگ خوش» را در جوانی و در حالی که تنها بیست و پنجسال داشت نوشت. او در داستان این کتاب بیشترین خاطرات خود را از سفرش به منطقه بلکو، اروپاى مرکزى و بهویژه ایتالیا به تصویر کشیده است.
کتاب «مرگ خوش» اگرچه معمولا جزو شاهکارهای کامو به شمار نمیرود اما این رمان هم از نظر ادبی و هم به لحاظ اندیشهای که کامو در آن مطرح کرده حایز اهمیت و خواندنی است.
کتاب «مرگ خوش» تنها اثری از کامو است که پس از مرگ نابههنگام او منتشر شد.
منتقدان رمان «مرگ خوش» را پیشزمینهای برای نوشتن شاهکار کامو یعنی رمان «بیگانه» دانستهاند. در این داستان کامو نیز همچون «بیگانه» و دیگر شاهکارهای کامو با حضور مرگ روبرو هستیم.
مروری بر کتاب «مرگ خوش»
آلبر کامو در کتاب «مرگ خوش» بر روی مفاهیم بنیادینی همچون مرگ، زندگی و میل به خوشبختی دست گذاشته است.
آنطور که در مقدمه ترجمه فارسی کتاب «مرگ خوش» هم اشاره شده، کامو در این رمان چهره دیونیزیوس و مقوله اراده معطوف به خوشبختی را نشان میدهد که عصیان قهرمان داستان خود را با اندیشه خلاف زمانه نیچه، تغذیه مىکند. کامو به دنبال خوشبختى است و خوشبختى در گرو داشتن پول و ثروت، و این که انسان فقیر نباشد. اما نیچه انسان فقیر را ناتوان و توانگر را بخشاینده مىداند. نیچه مىنویسد: آن کس که از زندگى فقیر است، آن کس که ناتوان است زندگى را نیز بیچاره و گدا مىکند. توانگر از زندگى، زندگى را توانگر مىکند. آن یکى انگل زندگى است و این یکى بخشاینده و فزاینده زندگى. کامو نیز جایى در «مرگ خوش» مىنویسد: «هر آدمى احساس اراده و خوشبختى کند مستحق ثروتمند شدن است».
داستانی که کامو در کتاب «مرگ خوش» روایت کرده شباهتی هم به رمان «جنایت و مکافات» داستایفسکی دارد. قهرمان اصلی داستان «مرگ خوش» مرد افلیجى را به قتل مىرساند تا اموالش را تصاحب کند و به خوشبختى دست پیدا کند. در رمان داستایفسکی نیز، راسکلنیکوف پیرزنى را به خاطر تصاحب اموالش به قتل مىرساند تا به خوشبختى دست یابد.
نثری که کامو در رمان «مرگ خوش» به کار گرفته نثری قابل توجه است. بر خلاف رمان «بیگانه» که نثرى ساده و روان دارد، کامو در نوشتن کتاب «مرگ خوش» در پی سبک نوشتارى خاصی بوده است. کامو در «مرگ خوش» به نوعى به هنرنمایى پرداخته و از همه توانش در به کارگیرى واژگان و جملات، حتی تصویرپردازى، گفتارهاى درونى و فلسفى استفاده کرده است.
مترجم کتاب «مرگ خوش» در یادداشت ابتدایی اثر نوشته که در این داستان شاهد شباهتها و تفاوتهاى آشکارى نسبت به دیگر آثار کامو هستیم. شباهت بسیار واضح آن با دیگر آثار کامو از جمله «طاعون»، «بیگانه»، «سوءتفاهم» و «کالیگولا» در این است که «مرگ خوش» حول محور مرگ مىچرخد: در «طاعون» انسانها بر اثر بیمارى مىمیرند، در «بیگانه» فرد عربى کشته مىشود، در «سوءتفاهم» برادرى به قتل مىرسد و در «کالیگولا» مردم بىجهت قربانى مىشوند.
اما تفاوت بارز «مرگ خوش» با این آثار کامو در این است که شخصیتهای داستانهای دیگر به پوچى مىرسند، اما مورسو، شخصیت اصلى داستان «مرگ خوش» بعد از قتل زاگرو، به دنبال خوشبختى مىرود، به زندگىاش معنا مىبخشد و به ظاهر خوشبخت مىمیرد.
احسان لامع کتاب «مرگ خوش» را از روی نسخه انگلیسی اثر به فارسی برگردانده است و در یادداشت ابتداییاش نوشته که «با اطلاع از سختىها و دشوارىهاى ترجمه چنین اثرى که مسلما تجربهى زیادى را مىطلبد، و به این دلیل که اثر نایاب دیگرى از این نویسنده بزرگ را به علاقهمندانش عرضه کنم دست به ترجمه آن زدم، و تا جایى که توانستم از متن اصلى دور نشدم. هر ترجمهاى هرچند زیبا نمىتواند ارزش متن اصلى را داشته باشد اما در حد توان امانتدار بودم. کشمکش بر سر امانتدارى شکافىاست میان زبان مبدأ و مقصد که همواره در تئورى و روش ترجمه، مشکلساز باقى خواهد ماند».
در بخشی از کتاب «مرگ خوش» میخوانیم: «مورسو پاکت را با دست چپ و تپانچه را با دست راست برداشت. سپس کمى مکث کرد و تپانچه را زیر بغل چپش فرو برد و پاکت را باز کرد. کاغذ بزرگى در آن بود، و دستخط کج زاگرو، بالاى آن به چشم مىخورد: مىخواهم از دست نیمهجان خود خلاص شوم. این مشکلى پیش نمىآورد-به حد کافى پول براى تسویهحساب با کسانى که تابهحال مراقب من بودهاند، هست. لطفا بقیه پول را در راه بهبود شرایط انسانهاى محکومى صرف کنید که در سلولهاى زندان به انتظار اعدام بهسرمىبرند. هرچند مىدانم این توقع زیادى است. مورسو بى آن که احساساتى شود، کاغذ را تا کرد و در پاکت گذاشت. در همان لحظه دود سیگار به چشمش رفت و ذرهاى خاکستر روى پاکت افتاد. پاکت نامه را تکاند و آن را روى میز، در جایى که اطمینان داشت جلب توجه خواهد کرد، گذاشت. سپس به طرف زاگرو، که حالا به پاکت نامه خیره بود و انگشتهاى کوتاهش کتاب را در خود نگه داشته بودند، برگشت. مورسو خم شد و کلید گاوصندوق داخل گنجه را چرخاند و اسکناسهاى بستهبندى شده در کاغذ روزنامهها را که فقط تهشان دیده مىشد برداشت. همچنان که تپانچه زیر بغلش بود، با دست دیگرش چمدان را پر کرد.»
درباره آلبر کامو نویسنده کتاب «مرگ خوش»
آلبر کامو، رماننویس، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار و روشنفکر فرانسوی-الجزایری، در سال 1913 از پدری الجزایری و مادری اسپانیایی به دنیا آمد. تمام کودکیاش را با مادر در یک محله فقیرنشن الجزیره سپری کرد چرا که پدرش در سال 1914 کشته شده بود. فقر این دوران تاثیر مهمی بر کامو گذاشت و به درک او از جهان پیرامون کمک بزرگی کرد. کامو خیلی زود شروع به نوشتن کرد و به عنوان بازیگر هم مشغول کار شد. او عضو حزب کمونیست هم شد اما تنها یک سال در حزب ماند و از آن خارج شد. کامو زندگی کوتاه اما پرباری داشت و به عنوان یکی از نویسندگان و روشنفکران شاخص قرن بیستم شناخته میشود. در کارنامه او نمایشنامه، داستان و آثاری با درونمایه فلسفی دیده میشود. در سال 1959 کامو بر اثر تصادف از دنیا رفت. او برنده جایزه نوبل ادبی هم شده بود. «سقوط»، «کالیگولا»، «اسطوره سیزیف» «طاعون»، «بیگانه»، «سوءتفاهم» و «نوادگان خورشید» برخی از آثار کامو هستند که به فارسی ترجمه شدهاند.
درباره ترجمه کتاب «مرگ خوش»
کتاب «مرگ خوش» با ترجمه احسان لامع در نشر نگاه منتشر شده است.
احسان لامع، متولد 1356، مترجم ایرانی است. او کتابهایی در زمینههای ادبیات داستانی، تاریخ و روانشناسی ترجمه کرده است. «خاطرات مسکو»، «تفسیر خواب»، «زن پلید»، «خورشید همچنان میدمد» و «من گورکنها را صدا میزنم» برخی از عناوینی است که او به فارسی برگردانده است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات فرانسه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 144 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک