ناکجا آباد
واقعیت و افسانه و تاریخ؛ رمان ناکجا آباد ، نوشته جعفر مدرس صادقی، داستان دلال عتیقهای است که از طرف مادرش مأمور میشود طلبی را از خانوادهای ساکنِ شهرستان وصول کند. مرد به این قصد به شهرستان میرود، اما هنگام برگشت به تهران سر از شهری کهن و تاریخی در میآورد که ساکنان آن متعلق به ایران باستاناند و در همان روزگار ماندهاند. از اینجا به بعد واقعیت به تاریخ و افسانه و فانتزی پیوند میخورد و دنیای قدیم و جدید، ضمن در آمیختن با یکدیگر، مقابل هم قرار میگیرند.
در بخشی از این رمان میخوانید: «دارا منتظر ماند تا یک بار دیگر توپ بیفتد روی زمین. دوید دنبال توپ و آن را برداشت و خواست پرت کند، ولی منصرف شد و دودستی گرفت، چون که آن که آمده بود دنبال توپ، دختر بود. دودستی داد به او و به چشمهای مشکی بادامیش نگاه کرد و خندید. دختر هم خندید و کمی مکث کرد. دارا گفت " من هم بازی بلدم. "
دختر، هاج و واج، نگاهی به او انداخت و توپ را گرفت و دوید.
دارا سرخ شد. پهلوی اردشیر نشست. بغض کرده بود. اردشیر گفت: " اینها زبان ما را نمیفهمند. نفهمید چی گفتی."
دارا رو کرد به اردشیر. اردشیر شوخی نمیکرد. پرسید: " مگر اهل این سرزمین نیستند؟"
اردشیر گفت: " بله. مال همین سرزمینند. ولی مال زمان ما که نیستند. مال دو هزار سال بعد از ما هستند...»
ناکجا آباد را نشر مرکز منتشر کرده است.
درباره نویسنده: جعفر مدرس صادقی (- 1333)، داستاننویس، مترجم و ویراستار ایرانی.
رتبه گودریدز: 43/3 از 5.
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 256 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک