نیکولا کوچولو بابا خیکی شده

نیکولا کوچولو، مجموعه داستان‌های مصور اثر رنه گوسیوی است که در اصل به زبان فرانسه نوشته شد. ماجراهای نیکولا که دبستانی‌است جالب و هیجان‌انگیز است. نیکولا و دوستانش با خلق رویدادهای بامزه و گاهی وحشتناک حتی بزرگترها را هم می‌خنداند. چنانکه پشت جلد کتاب نوشته شد: برای کودکان هفت ساله تا پیرمردهای هفتاد ساله.
در داستان بابا خیکی شده می‌خوانیم:
از مامانم پرسیدم: مامان می‌توانم فردا عصر دوستان مدرسه را دعوت کنم که بیایند خانه‌ی ما با هم بازی کنیم؟
مامان جواب داد: نه، دفعه‌ی آخری که دوستانت آمدند، مجبور شدیم دو تا از شیشه‌های پنجره‌ی اتاق پذیرایی را عوض کنیم و اتاقت را دوباره رنگ بزنیم.
من ناراحت شدم. درست بود، اما آخرش که چی؟ وقتی دوستانم برای بازی کردن به خانه می‌آمدند خیلی خوش می‌گذشت، اما من هیچوقت حق نداشتم دعو تشان کنم. همیشه همین طور بود، هروقت می‌خواستم تفریح کنم، نمی‌گذاشتند. آ نوقت من گفتم: اگر نتوانم دوستانم را دعوت کنم، دیگر نفس نمی‌کشم این حقه‌ای بود که چند بار، وقتی چیزی می‌خواستم، زده بودم، اما وقتی کوچک بودم بیش‌تر از الان به درد می خورد. بعد بابا رسید و گفت: نیکولا! این اداها چیه؟ بعد من دوباره شروع کردم به نفس کشیدن و گفتم که اگر نگذارند دوستانم را دعوت کنم، از خانه می‌روم و پشیمان می‌شوند.
بابا گفت: باشد، نیکولا. می توانی دوستانت را دعوت کنی. اما بهت اخطار می‌کنم: اگر کوچک‌ترین چیزی توی خانه بشکند، تنبیه می‌شوی. برعکس، اگر همه چیز به خیر گذشت، تو را می برم بستنی بخوری. باشد؟ پرسیدم: با شکلات و توت فرنگی؟
بابا جواب داد: بله.
من داد زدم: موافقم. مامان اصلاً خوشحال نشد، اما بابا بهش گفت که من پسر بزرگی هستم و به وظایفم عمل میکنم. آنوقت مامان گفت که باشد، به جهنم، حالا می‌بینیم. من بابا و مامان را بوسیدم، چون خیلی باحال هستند. همه‌ی بچه‌ها آمدند.