مردی با کبوتر
L' homme a la colombe: roman
رومن گاری
لیلی گلستان
ثالث
دسته بندی: ادبیات-فرانسه
| کد آیتم: |
140963 |
| بارکد: |
9789643809522 |
| سال انتشار: |
1404 |
| نوبت چاپ: |
14 |
| تعداد صفحات: |
122 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «مردي با کبوتر» اثر رومن گاري
داستاني هزلآميز درباره سازمان ملل که نقش اين سازمان را در حل مسايل جهاني به چالش کشيده است. رومن گاري براي مدتي در وزارت خارجه فرانسه مشغول به کار بود و در اين ميان چند سالي هم از طرف اين کشور عضو هيئت نمايندگان سازمان ملل متحد بود. او در سال 1958 و در حالي که در اين سمت بود کتاب «مردي با کبوتر» را با نام مستعار فوسکو سينيبالدي نوشت.
کتاب «مردي با کبوتر» نگاهي انتقادي و طنزآمير به سازمان ملل متحد دارد و شايد چون رومن گاري در آن زمان در اين سازمان حضور داشت تصميم گرفت که اين داستانش را با نام مستعار منتشر کند. اما درباره رومن گاري اين نکته را هم بايد در نظر داشت که او بعدها هم اين کار را با نامهاي مستعار ديگري چون شاتان بوگا و اميل آژار انجام داد و از اينرو شايد اين احتمال را هم بتوان داد که رومن گاري در کتاب «مردي با کبوتر» انتشار اثر با نام مستعار را آزمايش کرد و به نتيجه رسيد و از اين رو اين کار را ادامه داد.
نکته قابل توجه اين که رومن گاري در سالهاي حياتش افشا نکرد که نويسنده کتاب «مردي با کبوتر» بوده است. در ميان دستنوشتههاي به جا مانده از رومن گاري نسخه بازنويسي شده کتاب «مردي با کبوتر» که او با دست تصحيح کرده بود پيدا ميشود و از اينرو ميتوان حدس زد که شايد او ميخواسته روزي نسخه اصلي آن را منتشر کند. کتاب «مردي با کبوتر» بر اساس همين نسخه منتشر شده است.
مروري بر کتاب «مردي با کبوتر»
سازمان ملل متحد عنواني پرطمطراق دارد اما به دليل مناسبات قدرت در جهان معاصر نتوانسته عملکردي همپاي عنواني که يدک ميکشد داشته باشد و در موارد متعددي سازمان قدرتهاي جهاني بوده است و نه سازمان ملل براي برقراري امنيت و صلح جهاني. رومن گاري که چند سالي در اين سازمان مشغول به کار بوده در کتاب «مردي با کبوتر» داستاني طنزآميز و «پر از مطايبه و مسخره» درباره اين سازمان نوشته است.
در سالهاي اخير سازمان ملل بيش از هر زمان ديگري نقش و توانايياش در حل مسايل جهاني را از دست داده است و از اينرو آنچه رومن گاري در کتاب «مردي با کبوتر» روايت کرده امروز ملموستر از زمان انتشار اثر حس ميشود.
ليلي گلستان، مترجم فارسي کتاب «مردي با کبوتر»، در يادداشت کوتاهش در ابتداي اين کتاب به همين نکته اشاره کرده و نوشته که اين کتاب «قصهاي است درباره سازمان ملل: آدمهايش، اهدافش، راهکارهايش و عملکردهايش. به نوعي افشاگري است و در نتيجه خندهدار. براي اين چاپ تازه، بعد از مدتها آن را بازخواني کردم و خيلي بيش از بار اول که خواندمش، خنديدم. چون قصه در طي اين سالها بيشتر و بيشتر به واقعيت امروز نزديک شده است. کتاب پر است از استعاره، و خواندنش دقت ميطلبد.»
رومن گاري در کتاب «مردي با کبوتر» اگرچه بر روي واقعيتي تلخ در جهان معاصر انگشت گذاشته اما شيوه روايت و طنز ظريف او در اين کتاب باعث شده که هنگام خواندن کتاب جابهجا لبخند بزنيم و از طنز داستان لذت ببريم.
به طور کلي طنزي ظريف در اغلب داستانهاي رومن گاري ديده ميشود و کتاب «مردي با کبوتر» نيز نمونهاي خوب از طنز درخشان اوست. در آغاز اين داستان و در توصيف سالن بزرگ مجمع عمومي سازمان ملل گفته شده که دو نقاشي ديواري ديده ميشود. يکي از اين نقاشيها تخممرغهاي خاگينه را نشان ميدهد و ديگري آقا خرگوشه را؛ سمبلهايي دوسويه از گرسنگي تسکينيافته و سادهلوحي شگرف ملتها. همچنين پشت کرسي خطابهها، سپرهاي مسي عظيمي ديده ميشود که رو به سالن دارند و به مجمع عمومي فضايي نگران کننده ميدهند و نشانگر نوعي عظمت روحيه جنگجويياند. همچنين رنگهاي سبز و آبي صندليها و ميزها نيز در وجود آمدن نوعي فضاي ضد و نقيض، تنش و نفاق کمک ميکند و نزد طبايع سليم، به محض ورود، باعث مختصري دندانقروچه ميشود.
«مردي با کبوتر» از داستانهاي قابل توجه رومن گاري است که به زبانهاي متعددي ترجمه شده است و از آنجا که در ابتدا با نامي مستعار منتشر شد حکايتي جالب در تاريخ ادبيات معاصر جهان دارد.
درباره رومن گاري نويسنده کتاب «مردي با کبوتر»
رومن گاري، نويسنده، فيلمنامهنويس، کارگردان، خلبان و ديپلمات فرانسوي، در سال 1914 در ليتواني متولد شد. مادرش زني نيمهاشرافي و بازيگر تئاتر فرانسوي مسکو بود. خود رومن گاري در جايي گفته بود که «يک قطره خون فرانسوي ندارم اما فرانسه در رگهايم جاري است.» مادرش به فرانسه علاقه زيادي داشت و ميخواست به فرانسه برود تا فرزندش آنجا متولد شود اما کمي دير به صرافت سفر افتاده بود و رومن در ميانه راه در لهستان به دنيا آمد و تا چهاردهسالگي نيز آنجا ماند. مادر رومن گاري زني بود کمنظير که در ورشو و بعد در نيس چندباري خياطخانههايي راه انداخت و به ثروت رسيد و ورشکست شد. او به پسرش گفته بود که تو نويسندهاي فرانسوي خواهي شد و به سفارت فرانسه خواهي رسيد و نشان لژيوندونور را دريافت خواهي کرد. رومن گاري در چهاردهسالگي وارد فرانسه شد و تحصيلات متوسطهاش را در نيس گذراند و سپس در پاريس درس حقوق خواند و در دوران خدمت سربازي در مدرسه هواپيمايي مربي تيراندازي شد. رومن گاري در جنگ جهاني دوم به نيروي هوايي پيوست. در سال 1945 به خدمت وزارت خارجه فرانسه درآمد و براي چند سال سخنگوي فرانسه در سازمان ملل بود و سپس کاردار سفارت در بوليوي و سرکنسول فرانسه در امريکا شد. رومن گاري در 1961 از مشاغل رسمي کنارهگيري کرد و به مدت شش سال از طرف نشريات امريکايي به دور دنيا سفر کرد و مقالههايي براي اين نشريات نوشت. به عنوان نويسنده و کارگردان دو فيلم ساخت: «پرندگان ميروند در پرو ميميرند» در 1968 و «بکس» در 1971. اما در کارنامه رومن گاري رمان و داستان مهمترين جايگاه را دارد. او جوايز معتبري براي کتابهايش دريافت کرد و از مشهورترين آنها ميتوان به «خداحافظ گاري کوپر»، «پرندگان ميروند در پرو بميرند»، «ليدي ال»، «ميعاد در سپيدهدم»، «سگ سفيد»، «تربيت اروپايي»، «ريشههاي آسمان» و «زندگي در پيشرو» اشاره کرد. رومن گاري در سال 1980 با شليک گلولهاي به زندگي خود پايان داد. در يادداشتي که کنارش پيدا شد، نوشته بود: «ديگر کاري در اين دنيا نداشتم... به من خوش گذشت، متشکرم و خداحافظ!»
درباره ترجمه کتاب «مردي با کبوتر»
کتاب «مردي با کبوتر» با ترجمه ليلي گلستان در نشر ثالث منتشر شده است.
ليلي گلستان، متولد 1323 در تهران، مترجم و نگارخانهدار ايراني است. گلستان به خاطر ترجمههاي مستمر از ادبيات فرانسويزبان در سال 1393 جايزه شواليه ادب و هنر فرانسه را دريافت کرد. «بيگانه»، «زندگي، جنگ و ديگر هيچ»، «اگر شبي از شبهاي زمستان مسافري»، «زندگي در پيش رو» و «گزارش مرگ» برخي از ترجمههاي ليلي گلستان هستند.