اختناق ایران
مورگان شوستر
حسن افشار
ماهی
دسته بندی: تاریخ-ایران
| کد آیتم: |
143361 |
| بارکد: |
9789649971216 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
8 |
| تعداد صفحات: |
374 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «اختناق ايران» نوشت? مورگان شوستر
خاطرات تلخ مورگان شوستر از هشت ماه اقامت در ايرانِ آشفته و ويرانِ اواخر عصر قاجار. کتاب «اختناق ايران»، با عنوان اصلي The Strangling of Persia، روايت تلاش ناکام مورگان شوستر براي روبهراه کردن نظام مالي و اقتصادي ايران در دوراني است که پنج سال از انقلاب مشروطه و تشکيل نظام پارلماني در ايران ميگذشت.
ويليام مورگان شوستر يک مستشار امريکايي بود که در سال 1290 خورشيدي (1911 ميلادي) به ايران آمد تا، بهعنوان خزانهدار کل دولت ايران، به امور مالي و اقتصادي اين کشور سروساماني بدهد. او براي به انجام رساندن اين کار تلاش کرد اما عواملي چون بيقانوني و فساد مالي و سنگاندازيها و اولتيماتوم روسها که حضور شوستر در ايران را مخلّ منافع خود ميديدند دستآخر او را وادار کرد که بعد از هشت ماه، نوميد از اينکه بتواند کاري از پيش ببرد، ايران را ترک کند. شوستر از ايران رفت و کتاب «اختناق ايران» را دربار? آنچه در ايران ديده و بر او گذشته بود نوشت.
کتاب «اختناق ايران» کتابي است با روايتي جذاب و جزئينگرانه که جاهايي با رمان پهلو ميزند و از خلال اين روايت جذاب و رمانگونه و البته واقعي، حقايقي تلخ را دربار? ايران اواخر دور? قاجار بيان ميکند.
متن اصلي کتاب «اختناق ايران» اولين بار در سال 1912 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «اختناق ايران»
مورگان شوستر در کتاب «اختناق ايران» نه بهعنوان يک سياح و توريست که به ايران اواخر دور? قاجار سفر کرده و در اين کشور گشتي زده بلکه در مقام راوياي خارجي که مدتي را بهواسط? شغلش از نزديک با مسائل ايرانِ آن روزگار درگير شده است به نقل خاطرات خود از ايران ميپردازد.
کتاب «اختناق ايران» تصويري است از مقطعي از تاريخ معاصر ايران که اين کشور پنج سالي بود که در ظاهر در تحقق آرمان مشروطه توفيق يافته بود اما هنوز به مشکلات و بحرانهايي عميق در ساختار قدرت دچار بود و استبداد و فساد و زدوبندهاي مالي همچنان بر آن حکم ميراند و نقشي تعيين کننده در اين کشور ايفا ميکرد. محمدعليشاهِ تاجوتخت از کف داده در پي بازگشت به رأس قدرت و بازپسگيري تاجوتخت بود، شاهزادهاي خود را شاه ميخواند، شاهزادهاي ديگر از پرداخت ماليات طفره ميرفت، عدهاي پولِ غيرقانوني طلب ميکردند و روسها که حضور شوستر را برنميتافتند و احساس ميکردند منافعشان در ايران به خطر افتاده است، قلدرمآبانه در کار او اخلال ميکردند. در چنين اوضاع آشفته و نابساماني، شوستر با حمايت گروهي از سياستمداران ميهنپرست سعي داشت نظام مالي? ايران را اصلاح کند و تغييراتي اساسي در آن بدهد اما دستآخر ناکام ايران را ترک کرد و تجرب? تلخ خود از دوران حضور در ايرانِ گرفتار فساد و هرجومرج را در کتاب «اختناق ايران» روايت کرد.
شوستر در کتاب «اختناق ايران» همچنين به تلاش آن دسته از نمايندگان مشروطهخواه و وطندوست و دلسوز مجلس شوراي ملي اشاره ميکند که سرفرازي و پيشرفت ايران را ميخواستند و براي تحقق اين خواست تلاش ميکردند اما فساد و اختناق ريشهدار در ايران و مداخل? روسها نميگذاشت کاري از پيش ببرند.
کتاب «اختناق ايران» تصويري از نظام سياسي و اقتصادي بيقانون و آشفته و بينظمونسق ايران در عصر قاجار به دست ميدهد. شوستر در اين کتاب، هم از کساني که ميخواستند اين اوضاع آشفته تغيير کند ميگويد و هم از آنها که هر تغييري را مخلّ منافع خويش ميديدند و از هيچ کارشکنياي دريغ نميکردند و فقط به فکر پُر کردن جيب خود بودند.
لحن شوستر در کتاب «اختناق ايران» جاهايي آميخته به طنزي تلخ است و روايت او گاه جزئينگريهاي يک قصهنويس چيرهدست و رند و باريکبين را تداعي ميکند.
کتاب «اختناق ايران» از ديباچه، پيشدرآمد، دوازده فصل و شش پيوست تشکيل شده است.
وضع سياسي و مالي ايران در ابتداي ورود مورگان شوستر به ايران، برنام? عمومي که براي تجديد سازمان مالي کشور اتخاذ شد، تلاش محمدعليشاهِ ساقط شده از سلطنت براي بازپسگيري تاجوتخت و توطئهها و تباني روسها در اين راه، اولتيماتوم روسها به ايران، بلواي نان و نظام مالياتي ايران از جمله موضوعاتي هستند که در کتاب «اختناق ايران» از آنها سخن رفته است.
شوستر همچنين در کتاب «اختناق ايران» با لحني ستايشآميز از بيداري زنان ايراني و مبارزهشان با استبداد در دوران انقلاب مشروطه و نيز در روزگاري که او خود در ايران بوده است مينويسد. در بخشي از کتاب «اختناق ايران» که به بيداري زنان ايران اختصاص دارد ميخوانيد: «در تمام طول پنج سالِ بعد از انقلابِ بدون خونريزي 1906/ 1285 عليه ستمکاري و بيدادگري مظفرالدينشاه، آتش هيجان و گاه غضب در چشمان زنان محجب ايراني زبانه کشيده بود و آنها در مبارزه براي آزادي و مظاهر امروزياش برخي از مقدسترين رسوم ديرينهي دامنگير زن در ايران را زير پا گذاشته بودند.
من اين فرصت را به دست آورده بودم که جلوههاي فراواني از عزم و نفوذ زنان مسلمان را به چشم ببينم.
ما در اروپا و امريکا به مشاهدهي نقش روزافزون زنان غربي در اقتصاد و علم و ادب و سياست خو کردهايم، اما اگر زنان محجبي را در خاورميانه ببينيم که يکشبه معلم و روزنامهنگار ميشوند و باشگاه براي زنان داير ميکنند و سخنران در امور سياسي ميشوند چه ميگوييم؟ اگر ببينيم در سرزميني که تا چندي پيش استبداد کهن در آن نفسها را بريده بوده است زنان به ترويج مترقيترين آرا در مشرقزمين ميپردازند چه فکر ميکنيم؟ آنها اين شوق مشارکت در بازسازي سياسي و اجتماعي کشور خود و اين اعتقاد راسخ به نهادهاي سياسي و اجتماعيِ ما را از کجا آوردهاند؟ در اينکه به هر صورت به وجود آمده و باقي مانده است شکي نيست؛ اما در کنار آن، قوهي تشخيصي هم پيدا شده است که عليالقاعده پس از سالها تجربهي عملي به دست ميآيد.
زنان ايراني نمونههاي چشمگيري از توانايي اذهان بيآلايش در جذب سريع افکار تازه به جهان عرضه کردهاند و با شور مجاهدي که رسالتي در برابر خويش ميبيند بيدرنگ دستبهکار تحققبخشيدن به آرمانهاي خود شدهاند.
من اين بخت را داشتم که در کوتاهزماني پس از ورودم به ايران اعتماد مجلس شوراي ملي را به دست آورم، نهادي که نمايندهي اميدها و آرزوهاي تودهي عظيم ملت ايران بود. سپس پي بردم که کسان ذينفوذ ديگري هم پنهاني با حسادت، ولي با چشمان پرمهر، مراقب کار مناند. در تهران همه ميدانستند که دهها محفل زنانهي کمابيش سرّي وجود دارد که از تشکيلاتي مرکزي پيروي ميکنند. رهبران اين جمعيت را تا امروز نه نامشان را شنيده و نه چهرهشان را ديدهام، ولي صدها بار به اشکال گوناگون پي بردم که هزاران فرد ميهنپرست از جنس لطيف کمک و حمايتم ميکنند.
خوب است چند نمونه بياورم. يک روز صبح در تابستان گذشته در دفترم نشسته بودم که گفتند يک کارمند ايراني خزانهداري کار مهمي با شما دارد. در مشرقزمين اطلاعات از هر منبع عجيب و دور از انتظاري ممکن است برسد؛ بنابراين نبايد ردش کرد. جواني داخل شد. قبلاً نديده بودمش. به فرانسوي گفتوگو کرديم و او بعد از اينکه اجازه خواست آزادانه حرفش را بزند با عذرخواهي بسيار گفت مادر من که از دوستداران شماست از من خواسته به شما بگويم که به همسرتان بگوييد به خانهي فلان اشرافزاده که دعوتش کرده است نرود، چون از دشمنان مشروطه است و رفتن همسر شما به خانهي او باعث بدگماني ايرانيها به شما ميشود. من تشکر کردم، ولي خودم از اين دعوت خبر نداشتم و بعد که باخبر شدم به توصيه عمل کردم. گفتم دوباره جوان ايراني را آوردند و پرسيدم مادرت اين دعوت خصوصي از همسر مرا از کجا فهميده؟ گفت در محفلي سرّي که عضو آن است مطرح شده و دربارهاش بحث کردهاند و تصميم گرفتهاند به شما در موردش هشدار بدهند.»
دربار? مورگان شوستر، نويسند? کتاب «اختناق ايران»
ويليام مورگان شوستر (William Morgan Shuster)، متولد 1877 و درگذشته به سال 1960، وکيل، کارمند دولتي و ناشر امريکايي بود. شهرت او بيشتر بهخاطر همان دوران هشتماههاي است که بهعنوان خزانهدار کل دولت ايران در اين کشور مشغول به کار بود؛ همان دوراني که شوستر کتاب «اختناق ايران» را دربار? آن نوشت.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «اختناق ايران»
کتاب «اختناق ايران» با ترجمه و مقدم? حسن افشار در نشر ماهي منتشر شده است.
حسن افشار، متولد 1332، مترجم ايراني است. او در حوزههاي تاريخ، ادبيات، فلسفه، علوم سياسي و هنر ترجمه ميکند.
از ترجمههاي حسن افشار ميتوان به کتابهاي «صلحي که همهي صلحها را بر باد داد: فروپاشي امپراتوري عثماني و شکلگيري خاورميانهي معاصر»، «جنگ صليبي اول: فراخوان از شرق»، «فن سينما و بازيگري در سينما»، «سه رسالهي پيشانقدي»، «سفيد بينوا»، «آيروني»، «سياستورزي در ايران عصر صفوي: قدرت، ديانت، بلاغت»، «شب بيپايان»، «سلام اول: تاريخ انقلاب امريکا»، «انديش? تاريخي در يونان باستان: از هومر تا عصر هراکليوس» و «جنگهاي ايران و يونان» اشاره کرد.
گفتني است که، چنانکه حسن افشار در مقدمهاش بر ترجم? فارسي کتاب «اختناق ايران» توضيح داده است، اين کتاب يکبار هم قبلاً و بلافاصله بعد از انتشارش به زبان اصلي، توسط يک ايراني وطندوست به نام ابوالحسن موسوي شوشتري جزائري، که بهناچار و بهجبرِ اوضاع نابسامان سياسيِ زمانهاش از ايران به دکن در هندوستان مهاجرت کرده بوده، به فارسي ترجمه شده است.