یک اتفاق مسخره جیبی
نویسنده: فیودور داستایفسکی
مترجم: میترا نظریان
ناشر: ماهی
دسته بندی: ادبیات روسیه
525,000 ریال
یک اتفاق مسخره
فیودور داستایفسکی
میترا نظریان
ناشر: ماهی
کتاب «یک اتفاق مسخره» اثر فیودور داستایفسکی
داستانی هجوآمیز از فیودور داستایفسکی که نشان دهنده مرحلهای از سیر تفکر او است. کتاب «یک اتفاق مسخره» در دورهای بحرانی نوشته شد و رد این بحران در این اثر قابل مشاهده است.
داستایفسکی بسیاری از آثارش را اولینبار در نشریات منتشر کرد و کتاب «یک اتفاق مسخره» نیز به همین شکل به چاپ رسید. این داستان اولینبار در سال 1862 در نشریه «ورمیا» به چاپ رسید.
داستانی که داستایفسکی در کتاب «یک اتفاق مسخره» نوشته است به نوعی پایان یک دوره از کار او است به این معنا که پس از این اثر داستایفسکی شیوههای تازهای از داستاننویسی را آزمود.
کتاب «یک اتفاق مسخره» که توسط میترا نظریان به فارسی برگردانده شده با عنوان «یک اتفاق شرمآور» هم ترجمه شده است.
مروری بر کتاب «یک اتفاق مسخره»
سالهای 1861 و 1862 از دورههای پرتلاطم در تاریخ تفکر روسی است. در این زمان شور و شوق لیبرالی که با اعلام آزادی سرفها به اوج خود رسیده بود به مرور فروکش کرد. در پاییز 1861 دانشجویان اقداماتی ضد حکومت انجام دادند که سرکوب شدند و برخی از آنها به سیبری فرستاده شدند. آشوبهای سیاسی در روسیه ادامه یافت تا اینکه داستایفسکی در ژوئن 1862 به نخستین سفر خارجیش رفت. داستایفسکی کمی پس از بازگشتش به روسیه کتاب «یک اتفاق مسخره» را در نشریه «ورمیا» منتشر کرد که آشکارا ردی از زمانهاش را در خود دارد.
کتاب «یک اتفاق مسخره» داستانی است با روایتی هجوآمیز و داستایفسکی در روایت آن از عنصر طنز بهره گرفته است. او در این داستان ماجرایی را شرح میدهد که در آن رئیس بخش یک اداره در مراسم ازدواج یکی از کارمندان زیردستش شرکت میکند. او با این کار نوعدوستی و فروتنیاش را نشان میدهد اما ظاهرا این کار او چندان خالی از غرض نیست و او به این واسطه میخواهد خودش را هم به نمایش بگذارد.
در روایت طنزآمیزی که داستایفسکی در کتاب «یک اتفاق مسخره» به تصویر کشیده، حضور جناب مدیر در مراسم ازدواج کارمندش همراه با نتیجه مدنظر نیست چرا که به جای آنکه حضورش شادی به همراه بیاورد موجب وحشت میشود. عروس و داماد و مهمانها از این اتفاق غیرقابل پیشبینی ترسخورده و دستپاچه میشوند و ماجرا بغرنجتر میشود وقتی که جناب مدیر در نوشیدن زیادهروی میکند و مست میشود و این بیش از پیش مایه تشویش مهمانها و عروس و داماد میشود.
برخی منتقدان بر این باورند که داستایفسکی در کتاب «یک اتفاق مسخره» به شکلی صریح نوعدوستی لیبرالها را دست انداخته و به هجو آنها پرداخته است. از اینرو میتوان رد تحولات اجتماعی روسیه در آن سالها را در این اثر داستایفسکی مشاهده کرد.
داستایفسکی پس از انتشار کتاب «یک اتفاق مسخره» تا یک سال و اندی اثری داستانی ننوشت و در ماههای پس از انتشار این کتاب درگیر ماجرایی احساساتی شد. کتاب «یک اتفاق مسخره» را آخرین اثری دانستهاند که داستایفسکی تحت تاثیر نویسنده محبوبش، گوگول، نوشته بود.
در بخشی از رمان «یک اتفاق مسخره» میخوانیم: «اجازه بدهید چند کلمهاى درباره او بگوییم: ابتدا کارمندى دونپایه با حقوقى ناچیز بود. چهل و پنج سال تمام بىوقفه جان کند و امروز را به فردا رساند و همواره نیک مىدانست پلههاى ترقى را تا کجا خواهد پیمود. صاحبمنصبى عالىرتبه بود و دو ستارهى درخشان بر سینه داشت، اما هیچ ستارهاى در چشمانش نمىدرخشید و میانهاى با خیالپردازى و رؤیابافى نداشت. خاصه بیزار بود از اینکه حرف خود را در هر زمینهاى به کرسى بنشاند و نظر شخصىاش را ابراز کند. او همچنین آدم شریفى بود، یعنى تاکنون پیش نیامده بود عملى خلاف شرافت از او سر بزند. عزببودنش به سبب خودخواهى و خودپرستىاش بود. مردى بود بسیار باهوش و زیرک، اما خوش نداشت عقل و فهمش را به رخ بکشد. مخصوصا از شلختگى بیزار بود، همچنین از شادى افسارگسیخته، و این دومى را نوعى شلختگى اخلاقى مىدانست. حالا، در واپسین سالهاى عمر، در نوعى رفاه و آسایش شیرین و کاهلانه فرو رفته بود، در انزوایى خودخواسته. گاه به مهمانى افراد بلندمرتبهتر از خود مىرفت، اما از همان سالهاى جوانى نفرت داشت که مهمانى به منزلش بیاید. این اواخر، اگر مشغول ورقبازى نبود، به همنشینى با ساعت اتاق ناهارخورىاش بسنده مىکرد. تمام شب، آرام و بىتشویش، چرتزنان در صندلى راحتى خود فرو مىرفت و به صداى ساعت گوش مىسپرد که زیر سرپوشى شیشهاى، بالاى بخارى دیوارى، تیکتاک مىکرد. ظاهرش بسیار شایسته و معقول بود. همیشه صورتش را اصلاح مىکرد و جوانتر از سنش به نظر مىرسید».
درباره فیودور داستایفسکی نویسنده کتاب «یک اتفاق مسخره»
فیودور داستایفسکی در یازدهم نوامبر 1821 در مسکو متولد شد. پدرش گرچه تباری اشرافی داشت اما در این زمان دیگر از درجه اعتبار افتاده بود. او یک جراح نظامی بود که از ارتش استعفا داده و در زمان تولد فیودور، دکتر بیمارستان مارینسکی در مسکو برای فقرا شده بود. مادر داستایفسکی، ماریا نخائوا، دختر بازرگان متمولی بود که او نیز تا حدی مقام و موقعیت خود را از دست داده بود. فیودور به همراه برادر بزرگتر و خواهرهای کوچکترش در محوطه بیمارستان مارینسکی و در بخش الحاقی به ساختمان اصلی بیمارستان رشد کرد. او در انزوا رشد کرد و تا مدتها در خانه درس خواند و با سلطه پدری مستبد روبهرو بود. در سیزدهسالگی به مدرسهای خصوصی در مسکو رفت و در شانزده سالگی او را به مدرسه مهندسی نظامی در سنپترزبورگ فرستادند. داستایفسکی در این دوره با اشتیاق آثار شاخص نویسندگان مختلف را خواند و سلیقه ادبیاش شکل گرفت و به خصوص علاقه زیادی به گوگول پیدا کرد. در سال 1843 داستایفسکی از مدرسه نظامی فارغالتحصیل شد و بعد از یک سال خدمت اجباری، با کنارهگیری از مقام نظامیاش به نویسندگی روی آورد. اولین رمان او با عنوان «مردم فقیر» یا «بیچارگان» در 1846 منتشر شد و شهرت و مقبولیت زیادی برایش به همراه آورد. داستایفسکی زندگی پرفراز و نشیبی داشت و استبداد تزاری دامن او را هم گرفت. با درگرفتن شورشهای انقلابی در سراسر اروپا در 1848، موج تازهای از سرکوب به روسیه هم رسید و در نتیجه آن داستایفسکی در 1849 بازداشت شد و به چهار سال حبس با اعمال شاقه و تبعید محکوم شد. داستایفسکی پس از رهایی رمانهای متعددی نوشت که برخی از آنها در شمار شاخصترین شاهکارهای ادبیات جهانی به شمار میروند. او در طول شصت سال زندگیاش یعنی تا بیستوهشتم ژانویه 1881، نه تنها به یکی از مهمترین چهرههای ادبیات روسیه بلکه به قلهای در ادبیات جهانی بدل شد و در زمان حیاتش به شهرتی عام دست پیدا کرد. «جنایت و مکافات»، «ابله»، «برادران کارامازوف»، «قمار باز»، «جوان خام» و «نیه توچکا» عناوین برخی از آثار ترجمه شده داستایفسکی به فارسی است.
درباره ترجمه کتاب «یک اتفاق مسخره»
کتاب «یک اتفاق مسخره» با ترجمه میترا نظریان در نشر ماهی منتشر شده است.
میترا نظریان، متولد 1348، مترجم ایرانی است. او تاکنون تعدادی از رمانهای کلاسیک روسی و نیز آثاری در زمینه هنر به فارسی برگردانده است. «خواب عموجان»، «دکتر ژیواگو»، «یک اتفاق مسخره»، «آخرین تزار» و مجموعه آثاری ذیل عنوان کلی «مکتب هنرهای تجسمی» از جمله ترجمههای او است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات روسیه |
زبان: | فارسی |
قطع: | جیبی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 96 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک