قمار باز
نویسنده: فیودور داستایفسکی
مترجم: صالح حسینی
ناشر: نیلوفر
دسته بندی: ادبیات روسیه
2,025,000 ریال
قمارباز
فیودور داستایفسکی
صالح حسینی
ناشر: نیلوفر
کتاب «قمارباز» اثر فیودور داستایفسکی
رمانی مربوط به دوره پختگی فیودور داستایفسکی که در میان آثار او از شهرت و اعتبار زیادی هم برخوردار است. داستایفسکی رمان «قمارباز» را تقریبا همزمان با یکی از شاهکارهایش یعنی «جنایت و مکافات» نوشت و در آن به توصیف سرخوشی و سرافکندگی اعتیاد به قمار پرداخت.
داستایفسکی مضامین برخی از آثارش را از حوادث روز میگرفت. در کتاب «قمارباز» کموبیش همین کار را کرده است چرا که در آن دوره شکل زندگی و وضعیت کار کردن روسها در اروپا موضوعی بود که در نشریات پترزبورگ مورد توجه قرار گرفته بود. او در این رمانش به زندگی یک خانواده روس که به اروپا مسافرت کردهاند توجه کرده است.
در میان آثار داستایفسکی کتاب «قمارباز» اثر شاخصی است و در ایران هم مترجمان برجستهای به سراغ ترجمه آن رفتهاند. یکی از این ترجمهها توسط صالح حسینی انجام شده که نشر نیلوفر آن را منتشر کرده است.
مروری بر کتاب «قمارباز»
فیودور داستایفسکی در برههای از زندگیاش با فقر شدیدی روبرو بود و برای رهایی از این وضعیت قراردادی با یک دلال حوزه نشر با نام ستلوفسکی امضا میکند که طبق آن میبایست یک کتاب را در زمانی که در قرارداد تعیین شده بود به ناشر تحویل میداد در غیر اینصورت حق انتشار تمام آثار او در اختیار ناشر قرار میگرفت. کتاب «قمارباز» همین اثر است که داستایفسکی در زمانی کوتاه و البته با استخدام یک تندنویس توانست بنویسند و به ناشر زیادهخواه تحویل دهد. این تندنویس بعدتر همسر داستایفسکی شد.
در واقع میتوان گفت که کتاب «قمارباز» با کمک گریگوریونا اسنیتکینا به موقع تمام شد و داستایفسکی پس از آن با او ازدواج کرد و او توانست محیط امنی برای کار داستایفسکی فراهم کند.
رمان «قمارباز» اگرچه با سرعت نوشته شد اما از نظر ارزش ادبی و نیز شیوه شخصیتپردازی اثری قابل توجه است. این داستان چند شخصیت قابل توجه دارد از جمله زن زیبای سلطهجویی که با مهارت تمام به تصویر کشیده شده است. داستایفسکی در روایت رمان «قمارباز» از عنصر طنز هم استفاده کرده است.
ماجراهای کتاب «قمارباز» به زندگی یک خانواده روس در اروپا مربوط است. ژنرالی ورشکسته سرپرستی این خانواده را بر عهده دارد. شخصیت اصلی داستان نیز معلم سرخانه این خانواده است. داستایفسکی در کتاب «قمارباز» روند زوال این خانواده و خود راوی را به تصویر کشیده و این زوالی است که با قمار درآمیخته است.
در آغاز رمان «قمارباز» با ترجمه صالح حسینی میخوانیم: «بعد از دو هفته غیبت، آخرالامر برگشتهام. حالا دیگر سه روز است که دوستانم آمدهاند اینجا، رولتنبرگ. با خود مىاندیشیدم که لابد مشتاقانه انتظارم را مىکشند، منتها اشتباه مىکردم. از جناب ژنرال مگو که ذرهاى بار خاطر نداشت و چند دقیقهاى از سر بندهنوازى با من حرف زد و بعد بنده را خدمت خواهرش فرستاد. از قرار معلوم، سر راهشان به ترتیبى پول و پلهاى قرض کرده بودند. تازه به نظرم هم رسید که جناب ژنرال تا اندازهاى دستپاچه است. ماریا فیلیپوفنا گویا سرش خیلى شلوغ بود و به زحمت جواب سلامم را داد. ولى پول را از من گرفت، شمرد و به همه حرف و حدیث من گوش داد. منتظر آمدن مزنتسوف به صرف شام بودند، همینطور هم یارو فرانسوى و یک آقاى انگلیسى. طبق معمول، تا اندک پولى در خانه پیدا مىشد، بساط مهمانى برقرار مىشد. خوب دیگر، رسم در مسکو چنین است. پولینا الکساندروفنا، تا مرا دید، پرسید مگر سفر قندهار رفته بودى، و تا من آمدم جواب بدهم گذاشت و رفت. معلوم است که مخصوصا این کار را کرد. ما بایست با هم، هر طور شده، بىرودربایستى حرف بزنیم. آخر افتادهایم سر زبانها».
درباره فیودور داستایفسکی نویسنده کتاب «قمارباز»
فیودور داستایفسکی در یازدهم نوامبر 1821 در مسکو متولد شد. پدرش گرچه تباری اشرافی داشت اما در این زمان دیگر از درجه اعتبار افتاده بود. او یک جراح نظامی بود که از ارتش استعفا داده و در زمان تولد فیودور، دکتر بیمارستان مارینسکی در مسکو برای فقرا شده بود. مادر داستایفسکی، ماریا نخائوا، دختر بازرگان متمولی بود که او نیز تا حدی مقام و موقعیت خود را از دست داده بود. فیودور به همراه برادر بزرگتر و خواهرهای کوچکترش در محوطه بیمارستان مارینسکی و در بخش الحاقی به ساختمان اصلی بیمارستان رشد کرد. او در انزوا رشد کرد و تا مدتها در خانه درس خواند و با سلطه پدری مستبد روبهرو بود. در سیزدهسالگی به مدرسهای خصوصی در مسکو رفت و در شانزده سالگی او را به مدرسه مهندسی نظامی در سنپترزبورگ فرستادند. داستایفسکی در این دوره با اشتیاق آثار شاخص نویسندگان مختلف را خواند و سلیقه ادبیاش شکل گرفت و به خصوص علاقه زیادی به گوگول پیدا کرد. در سال 1843 داستایفسکی از مدرسه نظامی فارغالتحصیل شد و بعد از یک سال خدمت اجباری، با کنارهگیری از مقام نظامیاش به نویسندگی روی آورد. اولین رمان او با عنوان «مردم فقیر» یا «بیچارگان» در 1846 منتشر شد و شهرت و مقبولیت زیادی برایش به همراه آورد. داستایفسکی زندگی پرفراز و نشیبی داشت و استبداد تزاری دامن او را هم گرفت. با درگرفتن شورشهای انقلابی در سراسر اروپا در 1848، موج تازهای از سرکوب به روسیه هم رسید و در نتیجه آن داستایفسکی در 1849 بازداشت شد و به چهار سال حبس با اعمال شاقه و تبعید محکوم شد. داستایفسکی پس از رهایی رمانهای متعددی نوشت که برخی از آنها در شمار شاخصترین شاهکارهای ادبیات جهانی به شمار میروند. او در طول شصت سال زندگیاش یعنی تا بیستوهشتم ژانویه 1881، نه تنها به یکی از مهمترین چهرههای ادبیات روسیه بلکه به قلهای در ادبیات جهانی بدل شد و در زمان حیاتش به شهرتی عام دست پیدا کرد. «جنایت و مکافات»، «ابله»، «برادران کارامازوف»، «قمار باز»، «جوان خام» و «نیه توچکا» عناوین برخی از آثار ترجمه شده داستایفسکی به فارسی است.
درباره ترجمه کتاب «قمارباز»
کتاب «قمارباز» با ترجمه صالح حسینی در نشر نیلوفر منتشر شده است.
صالح حسینی، متولد 1325 در کرمانشاه، مترجم، منتقد ادبی و مدرس دانشگاه است. او از دانشگاه جرج واشینگتن مدرک دکتری زبان انگلیسی دریافت کرده و پس از بازگشت به ایران به عنوان مترجم و مدرس دانشگاه مشغول کار شد و از آغاز دهه شصت به انتشار ترجمههایش پرداخت. از او آثاری در زمینه نظریه ترجمه و نقد ادبی نیز منتشر شده است. «به سوی فانوس دریایی»، «خشم و هیاهو»، «برخیز ای موسی»، «دل تاریکی» و «1984» برخی از ترجمههای صالح حسینی هستند.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات روسیه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 237 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک