النگوی یاقوت
نویسنده: آلکساندر کوپرین
مترجم: حمیدرضا آتش برآب
ناشر: کتاب پارسه
دسته بندی: ادبیات روسیه
2,242,500 ریال
رمان النگوی یاقوت اثر آلکساندر کوپرین
یک رمان کوتاه خواندنی از ادبیات اوایل قرن بیستم روسیه. رمان النگوی یاقوت ، با عنوان اصلی Гранатовый браслет، از آثار شاخص و تحسینشدۀ آلکساندر کوپرین، نویسندۀ روسِ اواخر قرن نوزدهم و نیمۀ اول قرن بیستم، است.
کتاب النگوی یاقوت یک رمان عاشقانۀ رئالیستی و روانشناختی تلخ و تراژیک است؛ رمانی که کوپرین در آن اوج مهارت و ظرافت خود در تصویر کردن عشق و پیچیدگیها و احساسات و عواطف انسانی را به نمایش گذاشته است. این رمان همچنین رمانی دربارۀ قدرت موسیقی است.
کتاب النگوی یاقوت را ولادیمیر نابوکوف و ماکسیم گورکی ستودهاند.
نابوکوف در ستایش رمان النگوی یاقوت میگوید: «النگوی یاقوت کوپرین گواه روشنی است بر مهارت نویسنده در کشف دینامیک پیچیدۀ وجد و وسواس آدمی، جنبهای که آن را به یک اثر ادبی ماندگار بدل کرده است.»
و ماکسیم گورکی کتاب النگوی یاقوت را اینگونه با وجد ستایش میکند: «وه، چه کار بینظیری است این النگوی یاقوت... الحق که حیرتانگیز است! من از ته دل خوشحالم؛ و باید به کوپرین تبریک گفت! این یک جشن واقعی است! ادبیاتِ ناب آغاز شده!»
کوپرین النگوی یاقوت را براساس ماجرایی واقعی نوشته و خود دربارۀ آن گفته است که «هرگز چیزی پاکتر از این ننوشتهام.»
متن اصلی کتاب النگوی یاقوت اولین بار در سال 1911 به چاپ رسیده است. این رمان دستمایۀ اقتباسهای سینمایی و تئاتری هم قرار گرفته است.
مروری بر رمان النگوی یاقوت
آلکساندر کوپرین در رمان النگوی یاقوت داستان تلخ و تراژیک عشق ناکام مردی معمولی و فرودست به زنی اشرافی را روایت میکند. النگوی یاقوت نه یک عاشقانۀ سانتیمانتال، بلکه اثری ژرف درباب عشق و روابط و احساسات پیچیدۀ آدمی است. کوپرین در این رمان، با ریزبینی و ظرافت، ژرفای احساسات انسانی را میکاود و تلاطمهای عاطفی را موشکافانه و با نگاهی روانشناختی روایت میکند.
النگوی یاقوت یک رمان عمیقاً انسانی است که، در عین سادگی، پیچیدگیها و رنجها و تلخکامیهای آدمی را به نمایش میگذارد و ورطهای را ترسیم میکند که میان انسانها وجود دارد و نمیگذارد یک انسان از عمق احساس انسانی دیگر نسبت به خودش باخبر شود و این احساس را درک کند.
رمان النگوی یاقوت همچنین نیروی عشق را مینمایاند و پیوند این نیرو را با موسیقی، آنچنانکه در این رمان میبینیم موسیقی بتهوون چگونه زبان عشق میشود.
در بخشی از رمان النگوی یاقوت میخوانید: «شاهزادهخانم ویِرا، که آن عشق پُرشورش به شوهر کمکم به یک دوستی استوار و صادقانه و واقعی تبدیل شده بود، با همۀ توان به شاهزادهشِئین کمک میکرد تا مبادا ورشکست شود. برای همین – طوریکه همسرش متوجه نشود – خود را از داشتن خیلیچیزها محروم و تا میتوانست در هزینهها صرفهجویی میکرد.
ویِرا نیکالایِونا حالا داشت در باغ میگشت و با قیچی، آرام و بااحتیاط، چند شاخه گل برای تزئین میز ناهار میچید. تپههای گُلِ خالیشده، شکل نامنظمی پیدا کرده بودند. غنچههای میخک پُرپَر، برای آخرینبار گل میدادند. بوتههای شببو، پوشیده با گل و غلافهای باریک سبز، که بوی کلم میدادند و بوتههای گل سرخ هم – برای سومینبار در سال – غنچه میدادند؛ اما گلهاشان بهقدری ریز و کمپَر بود که دیگر هیچ شباهتی به گلهای قبلی نداشتند. درعوض، بوتههای کوکب و مینا و اشرفی، با زیبایی سرد و مغرورشان، پُرگل بودند و به هرسویی عطر غمناک علفهای پائیزی را در فضای سبک میپراکندند. بوتههای دیگر، بعد از عشقبازیهای باشکوه و مادرانگیهای فراوان تابستانی، آرام تخمهای بیشمار خود را برای حیاتی دوباره، بر زمین میافشاندند.»
دربارۀ آلکساندر کوپرین، نویسندۀ رمان النگوی یاقوت
آلکساندر ایواناویچ کوپرین (Александр Иванович Куприн)، متولد 1870 و درگذشته به سال 1938، داستاننویس، نمایشنامهنویس و روزنامهنگار اهل روسیه بود. کوپرین یکی از نویسندگان صاحبسبک و چیرهدست روسیه است و علاوه بر نوشتن رمانهایی شاخص، در شکوفایی داستان کوتاه روسی نیز نقشی مهم داشته است.
در وصف جایگاه کوپرین در داستاننویسی همین بس که آنتون چخوف بزرگ دربارهاش میگوید: «شیوۀ قصهپردازی کوپرین استادانه است؛ زیرا جوهر سرشت انسانی را در کمال دقت و ریزبینی به تصویر میکشد.»
پیرنگ استادانه، غنای مضمون و ایمان و عشق به انسان و کندوکاو در اعماق روح آدمی از ویژگیهای داستانهای آلکساندر کوپرین هستند. زندگی نظامی یکی از مضامین اصلی آثار اوست.
گفتنیست که اهمیت کوپرین در ادبیات روسیه تا بدانجاست که سیارکی به نام او نامگذاری شده است.
آثار کوپرین فراوان دستمایۀ اقتباس سینمایی قرار گرفتهاند.
از آثار مشهور آلکساندر کوپرین، بهجز رمان النگوی یاقوت، میتوان به رمانهای «دوئل» و «گودال» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی رمان النگوی یاقوت
رمان النگوی یاقوت با ترجمه و مقدمۀ حمیدرضا آتشبرآب و بهانضمام مقالهای با عنوان «کوپرین من» از نیکالای روشین و دو مطلب دربارۀ ترجمههای مشهور این رمان و اقتباسهای تئاتری و سینمایی از آن، در و بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است. این رمان قبلاً، با همین ترجمه، در انتشارات هرمس به چاپ رسیده بود.
حمیدرضا آتشبرآب، متولد 1356 در اهواز، مترجم ایرانی و پژوهشگر زبان و ادبیات روسی است. آتشبرآب در دانشگاه دولتی مسکو تحصیل کرده و تاکنون آثار زیادی را از ادبیات روسیه، از زبان روسی، به فارسی ترجمه کرده است.
ترجمههای آتشبرآب از ادبیات روسیه عمدتاً شاهکارهای ادبی قرن نوزدهم، یعنی آثار متعلق به عصر طلایی ادبیات روسیه، و نیز ادبیات اوایل قرن بیستم روسیه را در بر میگیرند.
از ترجمههای حمیدرضا آتشبرآب از ادبیات روسیه میتوان به کتابهای «سوارکار مفرغی»، «دوبروفسکی»، «جنایت و مکافات»، «قمارباز»، «یادداشتهای زیرزمینی»، «مرگ ایوان ایلیچ»، «یادداشتهای شیطان»، «یادداشتهای اینجانب»، «زندگی واسیلی»، «خندۀ سرخ» و «مرشد و مارگاریتا» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات روسیه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | گالینگور |
تعداد صفحه: | 184 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک