جمعه را گذاشتم برای خودکشی - پنج تک نگاری درباره ی دیدن و زیستن
پیمان هوشمندزاده
چشمه
دسته بندی: داستان-کوتاه-ایرانی
| کد آیتم: |
1522834 |
| بارکد: |
9786220105572 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
5 |
| تعداد صفحات: |
100 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب جمعه را گذاشتم براي خودکشي: پنج تکنگاري دربارهي ديدن و زيستن نوشت? پيمان هوشمندزاده
تکنگاريهايي عکاسانه درباره زندگي و انسان. کتاب جمعه را گذاشتم براي خودکشي: پنج تک نگاري دربارهي ديدن و زيستن نوشتههاييست ماحصل تلاقي عکس، تجرب? شخصي، داستان، خاطره و تأملاتي درباره زندگي و خلقوخوي آدمها.
پيمان هوشمندزاده در تکنگاريهاي کتاب جمعه را گذاشتم براي خودکشي گويي از پشت لنز دوربين عکاسي به لحظات زندگي و مفاهيم پشت اين لحظات و وجه نمادين و استعاري زندگي روزمره مينگرد و ميکوشد، با دقت در اشياء و موقعيتها و احساسات و نيز باريکشدن در جزئيات رفتاري آدمها، از آنچه عادي و بديهي انگاشته ميشود آشناييزدايي کند و جور ديگر به امور آشنا بنگرد.
کتاب جمعه را گذاشتم براي خودکشي پيمان هوشمندزاده روايتگر تجربههاي نويسنده، به عنوان يک عکاس، است. تجربههايي از جنس همانها که هوشمندزاده پيشتر در کتاب «لذتي که حرفش بود» نيز به آنها پرداخته بود.
در کتاب جمعه را گذاشتم براي خودکشي کلمات با عکس گره خوردهاند و عکس و تصوير، محملي شده است براي نقل و روايت و تأمل و در مورادي بازبيني گذشته.
مروري بر کتاب جمعه را گذاشتم براي خودکشي
کتاب جمعه را گذاشتم براي خودکشي، چنانکه در عنوان فرعياش آمده، شامل پنج تکنگاري است. اين تکنگاريها عبارتند از: «شخصيت»، «لبخنج»، «اطمينان»، «چراغقوه»، «حلقهي جيم».
در تکنگاريهاي کتاب «جمعه را گذاشتم براي خودکشي» نويسنده، با ارجاع به عکس و عکاسي و خاطرات و تجربههاي خودش در اين باب و نقل حکايتها و خاطراتي متناسب با موضوع هر تکنگاري و لحني که جاهايي به طنز و شوخطبعي آميخته است، از موضوعاتي چون ميل آدمي به متفاوتبودن با ديگران و اينکه هيچکس شبيه ديگري نيست، از طنز، از اطمينان و آنچه باعث اطمينان است، از مُد، از عشق و از زن سخن ميگويد.
کتاب «جمعه را گذاشتم براي خودکشي» آميزهاي از عکس و روايت است؛ آميزهاي از ادبيات و خاطره و تصوير. در اين کتاب اما عکس جايي ويژه دارد و اصليترين ميانجي طرح مفاهيميست که نويسنده در تکنگاريهايش به آنها پرداخته و تأملات خود را دربارهشان بيان کرده است.
همچنين آشناييزدايي از امورِ بهظاهر عادي و ديدن بهقصد بيرونکشيدن امور از پشت غبار عادت و تکرار و متمايز و برجستهکردن هر چيز که چهبسا در نگاه اول به ديد نميآيد، از ويژگيهاي تکنگاريهاي کتاب «جمعه را گذاشتم براي خودکشي» است.
کتاب «جمعه را گذاشتم براي خودکشي» همچنين کندوکاويست در خاطرات و تجربهها و تلخيها و شيرينيهاي زندگي بهقصد کشف معناهايي که در پشت آنهاست و بيان اين معناها.
در بخشي از تکنگاري «شخصيت» از کتاب «جمعه را گذاشتم براي خودکشي» ميخوانيد: «تيپها شخصيتهايي هستند قابل پيشبيني، ولي در زندگي کسي قابل پيشبيني نيست. تيپها يک وضعيت را با خود حمل ميکنند. وضعيتي که همهي عناصرش زنجيروار به هم متصل هستند. ما با تيپها به دليل تکرار بيش از اندازهشان آشناييم. در نتيجه، ابتدا و انتهاي اين وضعيت را ميشناسيم و فرقي نميکند از کجاي اين زنجير وارد شويم چرا که کل داستان را از قبل ميدانيم.
تيپ ساختهي دست نويسندهها و کارگردانهاي سينما و تئاتر است. ساختهي دست تنبلها، آنهايي که دوست دارند همهچيز در شصت دقيقه خلاصه شود. همهچيز يک لقمه شود و تمام. اما در زندگي واقعي تيپ وجود ندارد. ما در عکاسي تيپ نداريم، همه شخصيتاند.
تيپ تلهي بزرگيست که در واقعيت نميبينيم. در اصل همهي پولدارها عين هم نيستند. هر خسيسي با خسيس ديگر فرق دارد. هر کسي ويژگيهايي دارد مختص به خودش. تيپها دروغهايي هستند براي خلاصه کردن جهان. ساخته ميشوند براي ذهنهاي کندي که حوصلهي کشف کردن ندارند.
آدمها در يک بازهي رفتاري گسترده در حرکت و در تغييرند. کسي ثابت نميماند. ما ربات نيستيم که به ازاي جميع مقادير ايکس جواب ثابتي داشته باشيم. تغيير ميکنيم. در زمانها و مکانهاي مختلف رفتارهاي مختلفي داريم. و، مهمتر از همه، همهي ما بدون استثنا خاص هستيم. ما در عکس فقط يکي از آن حلقههاي زنجير را ميبينيم، يکي از بينهايت حلقه را، و چون دوست داريم که معماي عکس زودتر حل شود آن حلقه را به تيپها متصل ميکنيم. ما در برابر دوربينِ يک غريبه يکي ميشويم و در برابر دوربينِ خواهرمان يکي ديگر.»
کتاب «جمعه را گذاشتم براي خودکشي: پنج تکنگاري دربارهي ديدن و زيستن» در نشر چشمه منتشر شده است.
درباره پيمان هوشمندزاده، نويسنده کتاب جمعه را گذاشتم براي خودکشي
پيمان هوشمندزاده، متولد 1348 در تهران، عکاس، داستاننويس و جُستارنويس ايراني است. هوشمندزاده تحصيلکرده عکاسي از دانشگاه آزاد اسلامي است. او از مؤسسان جايزه «شيد»، جايزه مستقل عکاسي اجتماعي ايران، و نيز از مؤسسان آژانس عکس است.
هوشمندزاده کارش را در حوزه عکاسي با نشريات و آژانسهاي عکس آغاز کرد. او نمايشگاههاي عکس گروهي و انفرادي زيادي در ايران و کشورهاي مختلف دنيا گذاشته و در نمايشگاه بينالمللي عکس کودک تهران برنده مدال طلا شده است. از کارهاي معروف او در عکاسي ميتوان به مجموع? قهوهخانههاي گمرک اشاره کرد.
از هوشمندزاده کتابهايي هم در حوزه داستان بزرگسال و نوجوان منتشر شده که کتابهاي «ها کردن»، «شاخ»، «روي خط چشم»، «ج» و «وقت گل نِي» از جمل? آنهاست.
رتب? کتاب «جمعه را گذاشتم براي خودکشي» در گودريدز: 3.26 از 5.