نیکولا کوچولو و گاو بازی
نویسنده: رنه گوسینی ، ژان ژاک سامپه
مترجم: ناهید طباطبایی
ناشر: کتاب پارسه
دسته بندی: داستان کودک
108,750 ریال
نیکولا کوچولو، مجموعه داستانهای مصور اثر رنه گوسیوی است که در اصل به زبان فرانسه نوشته شد. ماجراهای نیکولا که دبستانیاست جالب و هیجانانگیز است. نیکولا و دوستانش با خلق رویدادهای بامزه و گاهی وحشتناک حتی بزرگترها را هم میخنداند. چنانکه پشت جلد کتاب نوشته شد: برای کودکان هفت ساله تا پیرمردهای هفتاد ساله.
در بخشی از داستان نیکولا کوچولو و گاوبازی میخوانید:
امروز وقتی برای زنگ تفریح به حیاط رفتیم، از خیابان صدای زنگوله شنیدیم ((دینگ، دینگ)) آنوقت همگی دویدیم دم نردهها، چون بین حیاط و خیابان نرده هست و روی نرده تکههای بزرگی از آهن سیاه رنگ گذاشتهاند، برای این که مردم نتوانند ببینند که ما چه کار میکنیم. ما همگی از نردهها بالا رفتیم و بیرون را نگاه کردیم؛ یک بستنی فروش با ماشین کوچک سفیدش آن جا بود.
ژفروئا گفت: هی! بستنیهات چند است؟
بستنی فروش جواب داد: قیفی دارم، قیفی دوتایی، قیفی سه تایی، لیوانی کوچک و لیوانی بزرگ. وقتی قیمتش را به ما گفت، روفوس پرسید قیفی نصفه چند است. اما فرصت نشد جوابش را بشنویم، چون باباغوری، ناظممان، دوا ندوان سر رسید. باباغوری داد زد: فوری از این نرده ها بیایید پایین. خوب م یدانید که بالا رفتن از ای نها ممنوع است.
آ نوقت کلوتر که می تواند خیلی احمق باشد به او توضیح داد که بستنی فروش آمده.
باباغوری گفت: بستنی فروش؟ بستنی خوردن توی مدرسه ممنوع است. وقتی رفتید بیرون، بخرید، اگر پدر و مادرهایتان اجازه میدهند، اما این جا نه. روشن شد؟ توی خیابان زنگولهی بستنی فروش دوباره به صدا درآمد:
))دینگ، دینگ.((
باباغوری از نردهها بالا رفت و به بستنی فروش گفت که برود. ما شنیدیم که بستنیفروش گفت: نخیر، حرف اضافی هم نزن.
اگر بخواهم، همین جا می ایستم! تو حق نداری مرا مجبور کنی بروم! فکر میکنی کی هستی؟
باباغوری داد زد: برای آخرین بار بهت اخطار می کنم که بروی!
بستنی فروش پرسید: و اگر نروم، چه کار میکنی؟ تنبیهام میکنی؟ میدانی، من خوب ناظمها را می شناسم! ازشان نمی ترسم!
باباغوری از نردهها آمد پایین، حسابی عصبانی و قرمز شده بود.
او به ما گفت: درست توی چشمهای من نگاه کنید، همگی، حرفم را دوباره تکرار نمیکنم، در زنگ تفریح بالارفتن از نردهها و خوردن بستنی اکیداً ممنوع است! این را خود آقای مدیر گفتهاند. حالا اگر ببینم کسی نافرمانی میکند، فراموش نمیکنم! دوستان فهمیدهی من، درود بر شما! حالا بروید و جای دیگری بازی کنید.
دسته بندی: | کودک |
موضوع اصلی: | کودک |
موضوع فرعی: | داستان کودک |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 112 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک