زن پلید
ایرن نمیروفسکی
احسان لامع
نیلوفر
دسته بندی: ادبیات-فرانسه
| کد آیتم: |
1992430 |
| بارکد: |
9786227720686 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
206 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
رمان «زن پليد» نوشت? ايرن نميروفسکي
رماني روانشناختي، جنايي و معمايي دربار? هراس از پيري و از دست دادن جذابيت جواني. رمان «زن پليد» داستان اضطرابهاي تا سرحد جنون زنيست که ميخواهد هميشه زيبا و جوان و جذاب بماند.
ايرن نميروفسکي در رمان «زن پليد» تراژدي زنانگي و جذابيت زنانه را، در معنايي کليشهاي که جهان مردسالار از اين مفهوم جا انداخته است، روايت ميکند.
رمان «زن پليد» کندوکاوي است در ژرفاي زني که براي مقبول بودن و مقبول ماندن در جهاني مردانه و غرق در کليشههاي جنسيتي به هر دستاويزي چنگ ميزند و فکر پيري همچون کابوسي هميشگي او را همهجا و در لحظهلحظ? زندگياش تعقيب ميکند.
رمان «زن پليد» همچنين رماني است که تقابل دنياي جوان و دنياي سالخورده را به نمايش ميگذارد و داستان جواناني را روايت ميکند که قرباني خودخواهيها و اميال و جاهطلبيهاي سالخوردگان شدهاند و درصدد برآمدهاند زندگي هدر شدهشان را از سالخوردگاني که زندگيشان را تباه کردهاند پس بگيرند.
رمان «زن پليد» رماني است که شخصيتکاويِ ماهران? رمانهاي روانشناختي و جذابيت و کشش رمانهاي معمايي را باهم دارد.
گفتنيست که نام اصلي اين رمان، چنانکه احسان لامع در مقدمهاش بر ترجم? فارسي آن اشاره کرده، «ايزابل» (Jézabel) است که بنا به توضيحي که در همين مقدمه آمده، برگرفته از شخصيتي در بخش عهد عتيق «کتاب مقدس» است و از آن برداشتهايي مختلف ميتوان داشت.
مروري بر رمان «زن پليد»
شخصيت اصلي رمان «زن پليد» زنيست زيبا و ميانسال به نام گلاديز آيزناخ که پسري بيستساله، به نام برنارد ماتين، را کشته و به همين دليل در دادگاه محاکمه ميشود.
از شواهدي که به دست دادگاه آمده چنين برميآيد که برنارد معشوق گلاديز بوده است اما گلاديز خود چنين چيزي را رد کرده و گفته رابط? عاشقانهاي با مقتول نداشته است.
رمان «زن پليد» با حضور گلاديز در دادگاه و محاکم? او بهاتهامِ قتل برنارد ماتين آغاز ميشود و سپس زندگي گلاديز را، از آغاز تا وقتي که مرتکب اين قتل شده است، روايت ميکند. اينکه گلاديز واقعاً چرا برنارد ماتينِ بسيار کوچکتر از خود را کشته و آنها چطور باهم آشنا شدهاند و کشمکش بينشان بر سر چه بوده است، معمايي است که گره آن بايد با رجوع به گذشت? گلاديز گشوده شود.
عنصر مرکزي رمان «زن پليد» ويژگياي است که زنانگي و زيبايي و جذابيت زنانه، در تاريخ و فرهنگي که مردها در آن دست بالا را دارند، با آن تعريف ميشود و شخصيت اصلي رمان براي حفظ همين ويژگي است که ميجنگد و از وحشتِ از دست دادن آن است که شب و روز، خواب و خوراک ندارد.
گلاديز رمان «زن پليد» زنيست زيبا و اغواگر با هم? ويژگيهاي کليشهاي که جهان مردانه براي جذابيت زنانه تعريف ميکند. او زني ثروتمند است که زماني شوهر داشته و بعد از مرگ شوهرش هر دم دل به مردي سپرده و عمرش را بر سرِ عشقورزي و اغواي مردان گذاشته است. پول و زيبايي دو عاملي هستند که مردان را بهجانب گلاديز ميکشانند. سالها اما ميگذرند و گلاديز به سالخوردگي نزديک و نزديکتر ميشود و اين وحشت بزرگ زندگي اوست و همين وحشت و تقلاي گلاديز براي مقبول ماندن در چشم مردان و حفظ جواني و زيبايي و جذابيت خود است که طرحوتوطئ? رمان «زن پليد» را شکل ميدهد.
از طرفي گلاديز دختري به نام ماري ترز دارد و کشمکش او با دخترش و سرنوشت تراژيک اين دختر، ديگر ماجرايي است که در رمان «زن پليد» نقشي مهم و تعيينکننده در فرجام رمان ايفا ميکند.
ايرن نميروفسکي در رمان «زن پليد» با ظرافت و نکتهسنجي و قصهپردازياي ماهرانه به ژرفکاوي زني پرداخته است که کليشههاي جنسيتي اضطرابي عميق را در وجودش نهادينه کردهاند و او، تسليم اين کليشهها، تقلا ميکند که جذاب بماند و همين تقلا کارش را به جنون و تقلب و جعل و جنايت ميکشاند.
دربار? ايرن نميروفسکي، نويسند? رمان «زن پليد»
ايرن نميروفسکي (Irène Némirovsky)، متولد 1903 و درگذشته به سال 1942، داستاننويس اوکرايني بود. نميروفسکي در دوران امپراتوري روسيه در کييف متولد شد و با وقوع انقلاب 1917 در روسيه مجبور شد با خانوادهاش از اين کشور مهاجرت کند. او و خانوادهاش ابتدا به فنلاند و سپس به فرانسه رفتند و ساکن پاريس شدند.
نميروفسکي بيش از نيمي از عمرش را در فرانسه گذراند و آثارش را به زبان فرانسوي نوشت اما نتوانست تابعيت فرانسه را بگيرد. او، که تباري يهودي داشت، در زمان اشغال پاريس به دست نيروهاي آلمان نازي در دور? جنگ جهاني دوم مجبور شد با همسر و دو دخترش از پاريس فرار کند اما در سال 1942 نازيها او را بازداشت و در اردوگاه مخوف آشويتس زنداني کردند و نميروفسکي در همان سال، در سيونُهسالگي، در آشويتس درگذشت.
از ايرن نميروفسکي، پيش از مرگش، بيش از ده کتاب منتشر شده بود. نام او در سال 2004، با انتشار کتاب «سوييت فرانسوي» که دختر نميروفسکي متن نيمهکاره و ناتمام آن را ميان دستنوشتههاي مادرش پيدا کرده بود، دوباره در جهان بر سر زبانها افتاد و اين کتاب با استقبالي چشمگير روبهرو شد و رتب? پرفروشترين کتاب و نيز جايز? رنودو را از آن خود کرد. اين اولين بار بود که جايز? رنودو بعد از مرگ نويسندهاي به او تعلق ميگرفت.
از ديگر آثار ايرن نميروفسکي ميتوان به رمان «شرابِ تنهايي» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي رمان «زن پليد»
رمان «زن پليد» با ترجمه و مقدم? احسان لامع در انتشارات نيلوفر منتشر شده است. اساس اين ترجمه، متن انگليسي رمان بوده است.
احسان لامع، متولد 1356، مترجم ايراني است. از ترجمههاي او ميتوان به کتابهاي «روانشناسي خواب»، «نامههاي ارنست همينگوي»، «خاطرات مسکو: زندگي روشنفکران در دوران استالين»، «داشتن و نداشتن»، «تنهايي پرهياهو» و «خورشيد همچنان ميدمد» اشاره کرد.