علیه تربیت فرزند (ترجمان)
نویسنده: آلیسون گوپنیک
مترجم: مینا قاجارگر
ناشر: ترجمان علوم انسانی
دسته بندی: عمومی
1,785,000 ریال
کتاب «علیه تربیت فرزند» اثر آلیسون گوپنیک
جایگزین کردن عشق و ارتباط انسانی با تنشها و بحرانهای میان والدین و فرزندان. کتاب «علیه تربیت فرزند» اثری است که از منظر روانشناسی رشد و به پشتوانه دانش رشد کودک میکوشد فشارهای متعددی که الگوهای تجویزی به والدین تحمیل میکنند از میان بردارد.
آلیسون گوپینک یک روانشناس رشد است و بیش از هر چیز میکوشد دریابد که ذهن کودکان چگونه است و چرا چنین است. کتاب «علیه تربیت فرزند» با عنوان فرعی «برای فرزندمان باغبان باشیم یا نجار؟» از آخرین تالیفات او است و جزو آثار مهمش به شمار میرود.
کتاب «علیه تربیت فرزند» بیش از هر چیز در پی ارایه الگویی برای شکل دادن رابطهای عاشقانه میان والدین و فرزندان است. هدف از عشقورزیدن به کودکان، بهطور خاص، فراهمکردن محیطی پربار، باثبات و امن برای این انسانهای کوچک و آسیبپذیر است، محیطی که در آن با تغییر، خلاقیت و نوآوری میتوانند شکوفا شوند. این امر هم از منظر زیستشناختی و تکاملی و هم از منظری شخصی و سیاسی صادق است. عشقورزیدن به کودکان برای آنها مقصد تعیین نمیکند، بلکه قدرت و مایه آغاز سفر را به آنها میبخشد.
مروری بر کتاب «علیه تربیت فرزند»
چرا باید پدر و مادر باشیم و چه چیزهایی باعث میشوند که پدر و مادر بودن به رغم تمام مشقتها و زحمتهایش بیرزد؟ والد بودن به چه معنا است و شامل چه چیزهایی میشود؟ اینها را میتوان پرسشهای اصلی کتاب «علیه تربیت فرزند» دانست.
والدین به خصوص در جهان امروز با فشارهای مختلفی روبرو هستند و در اغلب موارد والدگری به معنی کارهایی که والدین باید انجام دهند معرفی میشود. اما آلیسون گوپنیک در کتاب «علیه تربیت فرزند» این بحث را مطرح میکند که تصویر تجویزگری از والدگری، از منظر علمی، فلسفی، سیاسی و همچنین از منظری شخصی، به نحوی بنیادی گمراهکننده است. او میگوید استفاده از این تصویر برای فهمیدن اینکه والدین و فرزندان به واقع چگونه میاندیشند و عمل میکنند، اشتباه است، و به همان میزان، استفاده از آن به عنوان بصیرتی که نشان دهد آنها باید چگونه بیندیشند و عمل کنند نیز خطا است. چرا که چنین رویکردی واقعا زندگی را برای فرزندان و والدین نه بهتر که بدتر و سختتر میکند.
نگرانی در مورد والدین و فرزندان اغلب به بحثهای مربوط به سبک زندگی تقلیل داده میشود اما آلیسون گوپنیک در کتاب «علیه تربیت فرزند» میگوید که این نگرانیها و دغدغههای هر روزه جنبههای اصیل و عمیق شرایط انسانی را منعکس میکنند، تنشهایی که جزء جداییناپذیر زدگی ما به عنوان یک انسان هستند.
در کتاب «علیه تربیت فرزند» تاکید شده که دریافتن اینکه چرا والد بودن ارزشمند است فقط پرسشی زیستشناختی نیست بلکه پرسشی اجتماعی و سیاسی نیز هست. در تمام طول تاریخ بشر مراقبت از کودکان تنها نقش مادران و پدران بیولوژیک نبوده است. از همان آغاز، این مراقبت برنامه اصلی هر جامعه انسانی بوده است و هنوز هم چنین است.
اما به خصوص در سالهای اخیر والدین همواره در معرض دستورالعملهای مختلف برای تربیت فرزند بودهاند. نگاهی به کتابهایی که درباره تربیت فرزندان منتشر شده نشان میدهد که اغلب آنها در حال تجویز الگویی هستند که میتوان آن را والدگری نامید. آلیسون گوپنیک اما مخالف چنین الگویی است و از اینرو است که عنوان کتابش را هم «علیه تربیت فرزند» نامیده است.
حال اگر والدگری الگوی نادرستی است، الگوی درست چیست؟ گوپنیک در کتاب «علیه تربیت فرزند» میگوید والدگری واقعا یک فعل و یا نوعی شغل نیست، و همچنین، مانند مجسمهسازی، هدفش تراشیدن یک کودک و تبدیلکردنش به نوع خاصی بزرگسال نیست و نباید باشد. درعوض، والدبودن - مراقبتکردن از یک کودک - باید بخشی از یک رابطه عمیق و منحصربهفرد انسانی و یک نوع خاص عشقورزیدن باشد. شغل در زندگی انسان نقشی محوری ایفا میکند؛ ما بدون آن نمیتوانیم سر کنیم. اما، همانطور که فروید و الویس هر دو تذکر دادهاند، یا لااقل معروف است که چنین گفتهاند، کار و عشق دو چیزی هستند که به زندگی ارزش زیستن میدهند. آن عشق خاصی که با مراقبت از کودکان ملازم است تنها محدود به پدر و مادر بیولوژیک نیست، بلکه شامل تمام کسانی میشود که دانشگاهیان به آنها مراقبتگر میگویند و در انگلیسی بریتانیایی، بهنحوی ظریفتر، با واژه مراقب به آنها اشاره میشود. این نوع از عشق محدود به والدین بیولوژیک نیست، بلکه حداقل بهصورت بالقوه بخشی از زندگی همه ما است.
صحبتکردن راجع به عشق، بهویژه عشق والدین به فرزندان، ممکن است احساسی و آبکی، و همینطور ساده و بدیهی به نظر برسد. اما عشق فرزندان، همچون تمامی روابط انسانی، هم بخشی از بافت هرروزه زندگیهای ما است و هم بسیار پیچیده، متغیر و حتی پارادکسیکال است. در درون چنین بستری گوپنیک در کتاب «علیه تربیت فرزند» استدلال میکند که اگر عشق را نوعی کار ندانیم، بهتر میتوانیم عشق بورزیم. ممکن است بگوییم ما سخت تلاش میکنیم تا زن یا شوهر خوبی باشیم، یا اینکه برایمان مهم است دوستی خوب یا فرزندی بهتر باشیم. اما به قول گوپنیک، من موفقیت ازدواج خودم را با این معیار اندازهگیری نمیکنم که آیا شخصیت شوهرم از زمانی که ازدواج کردهایم بهتر شده است یا نه. من کیفیت یک دوستی قدیمی را با این سؤال ارزیابی نمیکنم که آیا دوست من از زمانی که برای نخستینبار همدیگر را دیدیم شادتر و موفقتر شده است یا نه؛ درواقع، همه ما میدانیم که دوستیها کیفیت خودشان را بیش از همه در روزهای تاریک زندگی نشان میدهند. باوجود این، این تصویر ضمنی والدگری است: ویژگیهای شما بهعنوان یک والد میتوانند، و حتی باید، با توجه به کودکی که به وجود آوردهاید مورد قضاوت قرار گیرند.
ایده محوری گوپنیک در کتاب «علیه تربیت فرزند» ساده و در عین حال جذاب است: اگر والدبودن، بهویژه پدر یا مادر بچههای خردسال بودن، کاری کاملا دشوار و وحشتناک است، عشقی بسیار زیبا و عالی هم هست، یا حداقل برای بسیاری از ما اینطور است. احساس عشقی که ما به فرزندان کوچکمان داریم و عشقی که آنها به ما دارند از هر دو طرف بی قید و شرط و صمیمی، از نظر اخلاقی عمیق و از نظر احساسی ملموس و نزدیک است. مهمترین پاداشهای والدبودن نمرات و افتخارات فرزندان ما یا حتی فارغالتحصیلشدنشان یا ازدواجشان نیست؛ مهمترین پاداش والدبودن از لحظه لحظه لذت جسمی و روانیِ در کنار این کودک خاص بودن و لذت لحظه به لحظه او در بودن با شما به وجود میآید.
درباره آلیسون گوپنیک نویسنده کتاب «علیه تربت فرزند»
آلیسون گوپنیک، متولد ژوئن 1955، نویسنده و استاد روانشناسی در دانشگاه کالیفرنیا است. او همچنین همکاری مستمری با نشریات هم دارد و نویسنده ستون «ذهن و ماده» در وال استریت ژورنال است. گوپینک به جز تدریس و نویسندگی حضور پررنگی هم در برنامههایی رادیویی و تلویزیونی دارد. عمده شهرت گوپنیک که او را به چهرهای بینالمللی در زمینه روانشناسی تبدیل کرده به دلیل مطالعات پیشروانه او درباره کودکان و رشد و یادگیری آنها است. او معتقد است که ذهن کودکان به ما کمک میکند که درک عمیقتری از پرسشهای فلسفی داشته باشیم. گوپنیک از موسسان مطالعه درباره نظریه ذهن است و این نظریه را صورتبندی کرده که یادگیری در ذهن کودکان همانند ذهن دانشمندان است. او نویسنده پرکاری است و بیش از صد مقاله و کتاب منتشر شده کرده است. از میان آثار او کتاب «کودک فلسفی؛ آنچه ذهن کودکان درباره عشق، حقیقت و معنای زندگی به ما میگوید» در شمار کتابهای پرفروش و برگزیده سانفرانسیسکو کرونیکل قرار گرفته و به زبانهای متعددی ترجمه شده است. گوپنیک همچنین در زمینههای تاثیر زبان بر تفکر و یادگیری علّی مطالعاتی کرده است.
درباره ترجمه کتاب «علیه تربیت فرزند»
کتاب «علیه تربیت فرزند» با ترجمه مینا قاجارگر در نشر ترجمان منتشر شده است.
مینا قاجارگر، متولد 1366، مترجم و ویراستار ایرانی است. «گفتوگوهایی درباره خشونت» دیگر ترجمهای است که از او منتشر شده است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | روانشناسی |
موضوع فرعی: | عمومی |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 272 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک