تجربه و هنر زندگی 1: کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم
نویسنده: اسلاونکا دراکولیچ
مترجم: رویا رضوانی
ناشر: گمان
دسته بندی: اندیشه و تفکر
1,880,000 ریال
کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» نوشتۀ اسلاونکا دراکولیچ
نگاهی به زندگی روزمره در پشت پردۀ آهنین، از چشمِ زنان و از چشماندازی زنانه. اسلاونکا دراکولیچ در کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» گزارشی از زندگی زنان کشورهای اروپای شرقی، در دوران سلطۀ کمونیسم بر این کشورها، ارائه میدهد.
کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»، با عنوان اصلی How We Survived Communism & Even Laughed، کتابی است که با نگاهی نقادانه به پشت سر و پیشِ رو نوشته شده است.
ایدۀ کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» زمانی در ذهن دراکولیچ جرقه خورده که او در سال 1990، یعنی کمی بعد از فروپاشی کمونیسم در بلوک شرق، از طرف مِز مگزین برای تهیۀ گزارش به کشورهای مجارستان و لهستان و چکسلواکی و بلغارستان و آلمان شرقی، که همگی در زمان کمونیسم جزوی از بلوک شرق محسوب میشدند، سفر کرده بوده است. دراکولیچ در این سفر پی میبرد که در طول دوران سلطۀ کمونیسم بر او و دیگر زنانی که تحت سیطرۀ حکومتهای کمونیستی توتالیتر زندگی کردهاند چه رفته است و این سرآغاز نوشتن جستارهایی در این باره میشود.
دراکولیچ در کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»، با تلفیق ماهرانۀ شمّ روزنامهنگاری و قریحۀ قصهپردازیاش، گزارشی خواندنی و ریزبینانه از سبک زندگی و احساسات و تجربههای زنانی به دست میدهد که روزگار سخت کمونیسم را تاب آورده و از سر گذراندهاند. او همچنین در این کتاب از تأثیرات کمونیسم بر احساسات و زندگی این زنان، در دوران بعد از فروپاشی کمونیسم سخن میگوید.
متن اصلی کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» اولین بار در سال 1992 منتشر شده است. این کتاب بعد از انتشار به یک اثر کلاسیک مدرن و فمینیستی بدل شد.
مروری بر کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»
اسلاوانکا دراکولیچ جستارهای کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» را با نگاهی به قبل و بعد از فروپاشی کمونیسم در کشورهای اروپای شرقی نوشته است. او در این کتاب، در زمانهای که پردۀ آهنینِ کشورهای کمونیستی برافتاده است، به مرور تجربههای زنانهای میپردازد که خودش و زنان دیگری که تحت سیطرۀ کمونیسم زیستهاند، بهعنوان زن، در متن زندگی روزمرهشان از سر گذراندهاند.
کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» روایتی از تاریخ کمونیسم است که نه از منظر بازیگران معروف و رسماً سیاسیِ این تاریخ، بلکه از منظر مردمی عادی که کمونیسم را تجربه کردهاند و بهطور خاصتر از منظر زنانِ زیسته در سیطرۀ کمونیسم، نگاشته شده است.
دراکولیچ در کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» رد و تأثیر کمونیسم را در جزئیات بهظاهر پیشپاافتادۀ زندگی روزمرۀ زنان و در احساسات و نیازها و خواستههای عادی و روزمرۀ آنها و در نوع ارتباطشان با اشیاء و کالاها میجوید.
کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»، از چشماندازی زنانه، سرکوب فردیت در کشورهای کمونیستی را به نمایش میگذارد و نشان میدهد که حق انتخاب زنان در کشورهای کمونیستی، حتی در مورد معمولیترین کالاهای مورد نیازشان، چقدر محدود بوده و آنها چگونه در دل همین محدودیتها سعی میکردهاند فردیت و هویت زنانۀ خود را بهنحوی حفظ کنند و به نمایش بگذارند.
کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» شرح مقاومتهای خاموش در برابر نظام تمامیتخواه، در متن زندگی عادی است و گزارشی از اینکه چگونه هویت زنانه در حکومتهای کمونیستیِ توتالیتر و تحت تأثیر سبک زندگی تحمیلی از جانب این حکومتها، ریشهکن میشد و زنان چگونه با سبک زندگی خود سعی در مقاومت در مقابل این ریشهکنی داشتهاند.
کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» درواقع کتابی است دربارۀ رابطۀ سیاست و زندگی روزمره، با تمرکز ویژه بر رابطۀ سیاست با زندگی روزمرۀ زنان در دوران سلطۀ کمونیسم بر کشورهای اروپای شرقی.
دراکولیچ همچنین در این کتاب به تأثیر کمونیسم بر ذهن و احساسات زنان، در دوران بعد از فروپاشی کمونیسم می پردازد و نشان میدهد که چه میزان از ترسها و اضطرابها و نگرانیها و عادتهایی که محصول نظامهای کمونیستی بودهاند، بعد از فروپاشی این نظامها نیز همچنان در ذهن شهروندان کشورهای سابقاً کمونیستی برجا ماندهاند.
کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» از بخشی با عنوان «سرآغاز» که نقل قولی از گیورگی کنراد، نویسندۀ مجار، است، یادداشتی بهعنوان قدردانی و در توضیح چگونگی پیدایش ایدۀ اولیۀ نگارش این کتاب، مقدمهای با عنوان «امر سیاسی یعنی امر پیشپاافتاده»، نوزده جُستار و یک مؤخره تشکیل شده است.
جُستارهای نوزدهگانۀ کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» عبارتند از: «قهوه را که نمیشود تنهایی خورد»، «پیتزا در ورشو، کیک در پراگ»، «آرایش و دیگر مسائل حیاتی»، «یاد اولریکه، در این شب زمستانی»، «و اما رختشویی»، «عروسکی که پیر شد»، «عقبگرد، پیش به سوی گذشته!»، «رودررو با مأمور سانسورم»، «استعداد غریب تقسیم سلولی آپارتمانهای ما»، «شعبۀ کوچکِ اطلاعات»، «زبانِ سوپ»، «در نیویورک چه دیدم؟»، «نامهای از آمریکا»، «تردیدهایی دربارۀ پالتو پوست»، «انتخابات، بالون سرخی که باد نداشت»، «اولین عشای ربانی من»، «رنگ دیوارهای ما»، «روز شروع جنگ» و «کمونیسم رفت و ما ماندیم».
در بخشی از کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» میخوانید: «آدم که در خیابانهای شهرهای اروپای شرقی راه میرود، راحت میتواند ببیند که زنانِ آنجا خستهاند و پیرتر از سن واقعیشان به نظر میرسند. لباس درستوحسابی ندارند، چاق و شل و ول هستند. فقط زنهای خیلی جوان باریک و زیبا هستند و شادابی و لطافت جوانی را دارند. اما در نظر من زنان اروپای شرقی زیباترین زنانِ دنیا هستند، چون خوب میدانم چه چیزی پشت آن چهرههای جدیِ نگران هست، پشت آن موهای نامرتب، ناخنهای مانیکورنشده؛ پشت آن روژ لب صورتی کمرنگی که درست هم به رنگ چشم، مو یا لباسشان نمیخورد، پشت دندانهای خراب، پالتوهای از اتو افتاده و بوی عرقشان در تراموا. زیبایی آنها را نباید با زیباییِ کسانی که زندگیشان "آن جورِ دیگر" است مقایسه کرد. تصویر آنها را، مد و آرایش آنها را باید با معیاری متفاوت سنجید و با شناخت شرایط و موقعیتشان، بنابراین باید تحسینشان کرد. آنها شایستۀ احترامی بیش از آنند که دارند، تنها به این دلیل ساده که زن بودن، حال نگوییم زنی زیبا بودن، به معنای جنگی دائمی با شیوۀ کارِ کل نظام است.»
دربارۀ اسلاونکا دراکولیچ، نویسندۀ کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»
اسلاونکا دراکولیچ (Slavenka Drakulić)، متولد 1949، روزنامهنگار، داستاننویس و جستارنویس اهل کرواسی است. دراکولیچ تحصیلکردۀ ادبیات تطبیقی و جامعهشناسی در دانشگاه زاگرب است. او از سال 1982 تا 1992 عضو هیئت تحریریۀ نشریات «استارت» و «داناس»، دو نشریۀ چاپ زاگرب، بود و بیشتر درباره فمینیسم مینوشت. دراکولیچ در اوایل دهۀ 1990 میلادی کرواسی را، بهدلایل سیاسی، ترک کرد و به سوئد رفت. او اکنون در سوئد و کرواسی زندگی میکند. نوشتههای دراکولیچ بیشتر درباره فمینیسم و کمونیسماند. جنگهای یوگسلاوی و جنایتکاران این جنگها از دیگر موضوعات نوشتههای اوست. از آثار داستانی دراکولیچ میتوان به رمانهای «هولوگرامهای هراس»، «انگار آنجا نیستم: داستانی دربارهی بالکان» و «تختخواب فریدا» و از آثار غیرداستانی او میتوان به کتابهای «کافه اروپا»، «دیدار دوباره در کافه اروپا»، «بالکان اکسپرس» و «آزارشان به مورچه هم نمیرسید» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم»
کتاب «کمونیسم رفت، ما ماندیم و حتی خندیدیم» با ترجمۀ رویا رضوانی در نشر گمان منتشر شده است. رویا رضوانی، متولد 1336، مترجم ایرانی است. او همسر خشایار دیهیمی، مترجم و ویراستار و روزنامهنگار، و مادر زندهیاد نازنین دیهیمی، مترجم و ویراستار، است. ترجمههای رویا رضوانی بیشتر در زمینۀ کتاب کودک و نوجوان است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «جرئت داشته باش!»، «سرزمین گوزن شمالی: داستانی از جنگلهای شمالیِ کانادا»، «خرس گریزلی: داستانی از جنگلهای اقیانوس آرام» و «پابلو نرودا» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | فلسفه |
موضوع فرعی: | اندیشه و تفکر |
زبان: | فارسی |
قطع: | پالتوئی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 252 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک