مطلقا آبی

مطلقاً آبی
مجموعۀ دوازده داستان با موقعیت‌ها و آدم‌هایی غریب و درونمایه‌هایی فلسفی. در داستان‌های مجموعۀ مطلقاً آبی ، نوشته کریم میرزاده، با شگردهای معمول و متعارف و عادی‌شدة داستان‌نویسی رو به رو نیستیم، اما با روایت‌هایی خوشخوان و به دور از پیچیدگی‌های ظاهری مواجهیم که در عمق و درونمایه‌شان غرابت‌هایی هست که آنها را جذاب می‌کند؛ مثل داستان بی‌نام از این مجموعه، که در آن امکانات روایی حکایت‌های قدیمی شرقی به خدمت خلق وضعیتی مدرن درآمده‌اند. شخصیت این داستان خانه‌اش را، در جست‌وجوی گم‌شده‌ای، با ابزارهایی که خودش ساخته و می‌توانند هر کُنجی را بکاوند زیر و رو می‌کند و بعد که از خانه ویرانه می‌سازد و گمشده‌اش را نمی‌یابد، بیرون می‌زند و این سرآغاز سفری شگفت‌انگیز است به شهرها و مکان‌هایی که گویی در خواب و رویا بنا شده‌اند. در بخشی از این داستان می‌خوانید: «یک روز وقتی این لباس‌ها، آن لامپ بزرگ و آن ابزارها را در هر دو دستش داشت و به تصادف مقابل آینۀ قدیِ راهرو قرار گرفت، وحشتی تجربه‌نشده تمام وجودش را درنوردید؛ کاملاً شبیه یک حیوانِ پیشاتاریخی شده بود؛ لامپ هم چون چشمی آتشین بود در میانۀ پیشانی و ابزارها هم چون چنگال‌هایی تیز و عجیب‌الشکل و آن لباس بیش‌تر او را به یک خزندة افسانه‌ای شبیه می‌کرد تا موجودی انسانی...»
عنوان‌های داستان‌های مجموعۀ مطلقاً آبی عبارتند از: «... [بی‌نام]»، «گذرگاه‌ها»، «دورتر»، «بالا‌آوردن»، «مطلقاً آبی»، «بیش از حدّ ممکن»، «راه حلِ n+1ام»، «لغزش»، «زیباترین امضای تاریخ»، «رِوال»، «افلاتون» و «بازگشت».
مطلقاً آبی در انتشارات آگاه منتشر شده است.
درباره نویسنده: کریم میرزاده (- 1359)، داستان‌نویس ایرانی.
رتبه گودریدز: 4 از 5.