بانوی میزبان جیبی
نویسنده: فیودور داستایفسکی
مترجم: سروش حبیبی
ناشر: ماهی
دسته بندی: ادبیات روسیه
750,000 ریال
بانوی میزبان
فیودور داستایفسکی
سروش حبیبی
ناشر: ماهی
کتاب «بانوی میزبان» اثر فیودور داستایفسکی
داستانی بلند از فیودور داستایفسکی که از اولین آثار منتشر شده او به شمار میرود. داستایفسکی با همان داستانهای ابتداییاش نشانههایی از ظهور نویسندهای صاحب سبک و چیرهدست نشان داد و کتاب «بانوی میزبان» از آثار مهم دوره ابتدایی کار او محسوب میشود.
رمان «بانوی میزبان» اولینبار در سال 1847 منتشر شد و جزو آثار اولیه داستایفسکی به شمار میرود. برخی از مضامینی که داستایفسکی در این اثر به کار برده بعدها در رمانهای حجیمترش مثل «برادران کارامازوف» دوباره تکرار شده است.
کتاب «بانوی میزبان» اغلب جزو شاهکارهای داستایفسکی دستهبندی نمیشود اما شاهکارهای داستایفسکی رمانهای قطوری هستند که شاید خواندنشان برای همه خوانندگان مقدور نباشد. علاوه بر این، مضامینی که داستایفسکی در کتاب «بانوی میزبان» به کار گرفته و نیز شیوه روایت او در این اثر باعث شده که این داستان جزو آثار شاخص او به شمار برود.
با خواندن داستان «بانوی میزبان» هم یک اثر شاخص کلاسیک را خواندهایم و هم میتوانیم متوجه سیر تکوین آثار داستایفسکی بشویم. همچنین در این اثر ردی از زندگی خود داستایفسکی هم دیده میشود.
مروری بر کتاب «بانوی میزبان»
در کتاب «بانوی میزبان» هم با داستانی عاشقانه سروکار داریم و هم در سطحی دیگر با داستانی که آشکارا تصویری از وضعیت اجتماعی زمانهاش به دست داده است.
قهرمان داستان «بانوی میزبان»، جوانی است با نام اردینف که به دلیل ویژگیهایی که دارد از شخصیتهای قابل توجه آثار داستایفسکی به شمار میرود. اردینف از کودکی به راهی غیر از همه رفته و به شیوهای غیر از همه زندگی کرده اما اکنون تکرویاش قوام گرفته است. حالا او جوانی است تحصیلکرده و پترزبورگی و عاشق علم که مدتها است از اجتماع جدا شده و در اتاقی که اجاره کرده به تنهایی زندگی میکند.
زندگی اردینف همیشه خالی از ماجرا و در نهایت عزلت گذشته است اما او اینک مجبور است دنبال جای دیگری برای سکونت باشد و همین موضوع منجر میشود که دوباره به درون هیاهو و شلوغی شهر بازگردد. این موقعیتی عجیب است چرا که او اینک مثل آدمی که از جامعه بیگانه است یا مثل درویشی صحرایی که از خلوت و عزلت خود ناگهان به میان آشوب خروشان شهر آمده باشد، در کوچهها سرگردان شده است. داستایفسکی در کتاب «بانوی میزبان» این موقعیت بحرانی را به طرزی درخشان به تصویر کشیده است.
قهرمان داستان «بانوی میزبان» مدتی طولانی با جدیت بسیار دنبال جا میگردد اما بهزودی احساسهایی میشود گفت ناآشنا در دلش راه مییابد. اردینف ابتدا سربههوا و با بیقیدی پرسه میزد، بعد شروع کرد با دقتی بیشتر گشتن و عاقبت کارش به جایی رسید که اطراف خود را با کنجکاوی بسیار تماشا میکرد. انبوه خلق بود و زندگی کوچه و جنجال و جنب وجوش مردم. چیزهایی که میدید و نیز وضع خودش در آن آشوب برایش تازگی داشت؛ زندگی حقیر و پر از خُردهگرفتاریهای روزانه، که اسباب ذلت و ستوهیدگی پترزبورگیانِ جدی و پرمشغله بود، که تمام عمر به هر در میزنند که با تلاش بسیار اما بیحاصل، کنج گرم ونرم و دنجی برای خود دست وپا کنند که لانه آسایش و آرامششان باشد، اما عاقبت به راههای دیگر متوسل میشوند.
داستایفسکی در کتاب «بانوی میزبان» نشان میدهد که چگونه اردینف که از اجتماع و شهر بیرون افتاده بود، به شخصیتی پرسهزن تبدیل میشود. اردینف پرسهزنی است که در پترزبورگ گشتوگذار میکند و ما به این واسطه تصویری از شهر و تضادهای درونی آن را میبینیم. اردینف در جستوجوهایش عاشق زنی به اسم کاترینا میشود و او زنی است که میگوید روحش را به شیطان، به پیرمردی که با او زندگی میکند، فروخته است. آشنایی و دل باختن به کاترینا موجب میشود که اتفاقات دیگری برای اردینف رقم بخورد.
داستان «بانوی میزبان» دههها پیش با عنوان «خانم صابخانه» با ترجمه پرویز داریوش به فارسی منتشر شده بود. ترجمه خواندنی سروش حبیبی از این داستان چند سال پیش با عنوان «بانوی میزبان» منتشر شد و او این ترجمه را بر اساس متن اصلی اثر انجام داده است. در قسمتی از کتاب «بانوی میزبان» با ترجمه حبیبی میخوانیم: «اردینُف عاقبت تسلیم شد و تصمیم گرفت اتاق عوض کند. میزبانش، که بیوه کارمندی بازنشسته و بسیار بیچیز بود، به علل نامنتظر مجبور شده بود تا آخر ماه صبر نکرده و موعد اجارهاش منقضینشده، پترزبورگ را بگذارد و به نقطهی پرتی نزد خویشانش برود. جوان ولی میخواست تا اول ماه در اتاقکش بماند و با دریغ در فکر آخر ماه بود که بایست این گوشه دنجش را که با آن خو گرفته بود، خالی کند، زیرا بیچیز بود و کرایه تمام خانه برایش گران بود. این بود که روز بعد از رفتن پیرزن شال وکلاه کرد و بیرون رفت و در کوچهپسکوچههای پترزبورگ دوره افتاد، در جستوجوی آگهیهای اجارهای، که روی کاغذ نوشته و بر درِ بناهای بزرگ زده بودند. او عمارتهایی را میجست هرچه بزرگتر و مفلوکتر و پرمستأجرتر، زیرا در اینجور جاها گوشه محقری که میخواست نزد مستأجران فقیر آسانتر پیدا میشد.»
درباره فیودور داستایفسکی نویسنده کتاب «بانوی میزبان»
فیودور داستایفسکی در یازدهم نوامبر 1821 در مسکو متولد شد. پدرش گرچه تباری اشرافی داشت اما در این زمان دیگر از درجه اعتبار افتاده بود. او یک جراح نظامی بود که از ارتش استعفا داده و در زمان تولد فیودور، دکتر بیمارستان مارینسکی در مسکو برای فقرا شده بود. مادر داستایفسکی، ماریا نخائوا، دختر بازرگان متمولی بود که او نیز تا حدی مقام و موقعیت خود را از دست داده بود. فیودور به همراه برادر بزرگتر و خواهرهای کوچکترش در محوطه بیمارستان مارینسکی و در بخش الحاقی به ساختمان اصلی بیمارستان رشد کرد. او در انزوا رشد کرد و تا مدتها در خانه درس خواند و با سلطه پدری مستبد روبهرو بود. در سیزدهسالگی به مدرسهای خصوصی در مسکو رفت و در شانزده سالگی او را به مدرسه مهندسی نظامی در سنپترزبورگ فرستادند. داستایفسکی در این دوره با اشتیاق آثار شاخص نویسندگان مختلف را خواند و سلیقه ادبیاش شکل گرفت و به خصوص علاقه زیادی به گوگول پیدا کرد. در سال 1843 داستایفسکی از مدرسه نظامی فارغالتحصیل شد و بعد از یک سال خدمت اجباری، با کنارهگیری از مقام نظامیاش به نویسندگی روی آورد. اولین رمان او با عنوان «مردم فقیر» یا «بیچارگان» در 1846 منتشر شد و شهرت و مقبولیت زیادی برایش به همراه آورد. داستایفسکی زندگی پرفراز و نشیبی داشت و استبداد تزاری دامن او را هم گرفت. با درگرفتن شورشهای انقلابی در سراسر اروپا در 1848، موج تازهای از سرکوب به روسیه هم رسید و در نتیجه آن داستایفسکی در 1849 بازداشت شد و به چهار سال حبس با اعمال شاقه و تبعید محکوم شد. داستایفسکی پس از رهایی رمانهای متعددی نوشت که برخی از آنها در شمار شاخصترین شاهکارهای ادبیات جهانی به شمار میروند. او در طول شصت سال زندگیاش یعنی تا بیستوهشتم ژانویه 1881، نه تنها به یکی از مهمترین چهرههای ادبیات روسیه بلکه به قلهای در ادبیات جهانی بدل شد و در زمان حیاتش به شهرتی عام دست پیدا کرد. «جنایت و مکافات»، «ابله»، «برادران کارامازوف»، «قمار باز»، «جوان خام» و «نیه توچکا» عناوین برخی از آثار ترجمه شده داستایفسکی به فارسی است.
درباره ترجمه کتاب «بانوی میزبان»
کتاب «بانوی میزبان» با ترجمه سروش حبیبی در نشر ماهی منتشر شده است.
سروش حبیبی، متولد 1312 در تهران، از برجستهترین مترجمان ادبی ایران در چند دهه اخیر است. حبیبی مترجمی چندزبانه است و آثار متعددی به خصوص از ادبیات روسی به فارسی برگردانده است. حبیبی حدود دو دهه کارمند وزارت پست و تلگراف و تلفن بود و در سال 1351 بازنشسته شد و سپس مدتی به عنوان سرویراستار در یک انتشارات دانشگاهی مشغول به کار شد. سروش حبیبی کاملا اتفاقی به سمت ترجمه کشیده شد اما به واسطه آشنایی خوبش با زبان و ادبیات فارسی و علاقهاش به ادبیات جهانی امروز کارنامهای پربار از او در دست است. «جنگ و صلح»، «قمارباز»، «آنا کارنینا»، «شیاطین»، «اربابها»، «زمین انسانها»، «ژرمینال»، «طبل حلبی»، «ابله»، «خداحافظ گاری کوپر» و «انفجار در کلیسای جامع» برخی از ترجمههای ماندگار سروش حبیبی هستند.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات روسیه |
زبان: | فارسی |
قطع: | جیبی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 144 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک