لبه تیغ
نویسنده: ویلیام سامرست موآم
مترجم: شهرزاد بیات موحد
ناشر: ماهی
دسته بندی: ادبیات انگلیس
2,362,500 ریال
کتاب «لبه تیغ» اثر سامرست موام
داستانی درباره دشواریهای شناخت خود و درک معنای زندگی و نیز یافتن راه رستگاری. رمان «لبه تیغ» سامرست موام از مهمترین رمانهای انگلیسیزبان قرن بیستم است که از زمان انتشارش تا امروز همواره مورد توجه خوانندگان و منتقدان بوده است.
کتاب «لبه تیغ» نخستینبار در سال 1944 منتشر شد و تاکنون چندین اقتباس سینمایی از این شاهکار سامرست موام صورت گرفته است.
سامرست موام نویسنده بسیار موفقی بود و آثارش از جمله کتاب «لبه تیغ» در کشورهای مختلف و در نسخههای فراوانی منتشر شدهاند و موفقیت او تا به حدی بود که در زمان حیاتش و در طول دهه سی میلادی به عنوان پردرآمدترین نویسنده جهان شناخته میشد.
رمان «لبه تیغ» چند دهه پیش به فارسی ترجمه شده بود و ترجمه تازهای از آن در سالهای اخیر توسط شهرزاد بیات موحد انجام شده که این ترجمه در نشر ماهی به چاپ رسیده است.
مروری بر کتاب «لبه تیغ»
توجه سامرست موام در اغلب آثارش به انسانها معطوف است. در رمان «لبه تیغ» نیز با تعدادی از قابلتوجهترین آدمهای جهان داستانی او سروکار داریم. شخصیتهای داستانی موام اکثرا یک زندگی معمولی ندارند بلکه هریک دارای یک یا چند ویژگی خاص هستند که آنها را متمایز از دیگران میکند.
خود سامرست موام در مقام نویسنده در رمان «لبه تیغ» حضور دارد و شاهد وقایع داستان و شخصیتهایی است که در رمانش آفریده. فصل اول کتاب به ظاهر مقدمه موام بر این رمانش است اما این مقدمه خود بخشی از داستان است و این تمهیدی است که او در این رمانش به کار گرفته است.
موام میگوید قصه درازی برای گفتن ندارد اما به رغم این، کتاب «لبه تیغ» رمانی نسبتا طولانی است با شخصیتهای اصلی و فرعی متعدد و نیز جزئیات زیاد و خردهروایتهای بسیار.
موام در فصل اول توضیحاتی درباره قهرمان کتاب «لبه تیغ» نیز داده است. او میگوید شخصیت قصه من آدم مشهورى نیست و شاید هیچوقت هم مشهور نشود. شاید وقتى سرانجام زندگىاش به پایان برسد، نشانهاى که از او مىماند پایدارتر از ردى نباشد که سنگى پرتابشده به رودخانه بر سطح آب باقى مىگذارد. اما با این حال به مرور مشخص میشود که قهرمان رمان «لبه تیغ» اتفاقا ویژگیهای بارزی دارد که او را بدل به قهرمان این اثر کرده است. در آغاز به نظر میرسد که او آدمی معمولی است که یک زندگی بیاتفاق را سپری میکند اما بعدتر میبینیم که او در جنگ بوده و زخمی هم شده و یکی از ویژگیهایش تن ندادن و سرپیچی است و حالا مهمترین دغدغهاش یافتن معنای زندگی است.
سامرست موام بر عناصر داستانی تسلط زیادی دارد و داستانهایش انسجام قابل توجهی دارند و اینها ویژگی مشترک تمام آثار او از جمله کتاب «لبه تیغ» است. آثار او فارغ از آنکه بلند یا کوتاه، تراژیک یا طنزآمیز باشند همگی دارای ساختاری منظم هستند.
در بخشی از کتاب «لبه تیغ» میخوانیم: «پانزده سال بود که الیوت تمپلتون را مىشناختم. نزدیک شصت سال داشت. مردى بود بلندقد، آراسته و خوشچهره. موهاى پرپشت تیره و مجعدى داشت، که آنقدر خاکسترى شده که به چهرهاش جلوهاى خاص ببخشد. همیشه خوشلباس بود. پیراهنهایش را از شاروه مىخرید، اما کت و شلوار، کفش و کلاهش را از لندن. در جنوب پاریس، در خیابان اعیاننشین سن گیوم، آپارتمانى داشت. آنها که از او خوششان نمىآمد مىگفتند دلال است، و این اتهام سخت آشفتهاش مىکرد. او سلیقه و دانش خوبى داشت و بدون هیچ رنجشى مىپذیرفت که در سالهاى دور، در نخستین روزهاى اقامتش در پاریس، این دانش را در اختیار مجموعهداران ثروتمندى مىگذاشته که قصد خرید تابلویى داشتهاند. وقتى از آشنایانش مىشنیده که اشرافزاده ورشکسته انگلیسى یا فرانسوىاى قصد فروش تابلویى فاخر را دارد، با رغبت تمام دست او را در دست مدیران امریکایى موزههایى مىگذاشته که از قضا باخبر بوده در جستوجوى شاهکارى از فلان یا بهمان استاد نقاش هستند».
درباره سامرست موام نویسنده کتاب «لبه تیغ»
ویلیام سامرست موام، داستاننویس، نمایشنامهنویس، مقالهنویس و سفرنامهنویس انگلیسی، در سال 1874 متولد شد. پدر او کارمند سفارت انگلیستان در پاریس بود و به همین دلیل او هم در فرانسه متولد شد. او تا ده سالگی در پاریس زندگی کرد و تحصیلات ابتداییاش را در این شهر سپری کرد. سامرست موام خیلی زود پدر و مادرش را از دست داد و به ناچار به نزد عموی کشیش خود در وایت استبل کنت رفت. او در آن دوران پسری منزوی، خجالتی و اغلب بیمار بود و در فضای خشک خانه عمویش زندگی سخت و دشواری را سپری میکرد. وضعیت او در مدرسه کینگ کانتربوری هم چندان تفاوتی با وضعیت خانه کشیش نداشت اما ورود او به دانشگاه هیدلبرگ همراه با سفرهایی کوتاه به ایتالیا و سوئیس فضای رخوتآور زندگیاش را تغییر داد. او در این زمان تجربهای از آزادی و عشق به سفر به دست آورد و این عشق تا پایان عمرش همراهش بود. سامرست موام در رشته پزشکی تحصیل میکرد و این بیش از آنکه خواست و میل خود او باشد خواست عمویش بود. از اینرو بیش از آنکه در پی آموختن حرفه پزشکی باشد مشغول خواندن و نوشتن داستان و نمایشنامه شد. آثاری که سامرست موام در دوره اولیه کارش منتشر کرد با موفقیت زیادی همراه بود و این سبب شد که او کار طبابت را رها کند و تمام وقت به نوشتن بپردازد. «لیزای لامبثی» اولین کتابی بود که موام منتشر کرد و گرچه درآمد زیادی از این کتاب به دست نیاورد اما با پول فروش همین کتاب تصمیم گرفت پزشکی را رها کند. او در طول زندگیاش به کشورهای اروپایی، خاور دور و امریکا سفرهای زیادی کرد و در طول جنگ جهانی اول طی یک ماموریت مخفی به روسیه رفت. او در آثارش از تجربه زیسته و مشاهدات و اتفاقات زندگی واقعیاش بهره زیادی گرفته است. از برخی آثار او مثل «ماه و شش پنی» اقتباسهای متعددی انجام شده است و بر اساس برخی داستانهایش فیلم هم ساخته شده است. او در جایی گفته بود که هر وقت میخواهد کتابی تازه بنویسند یک بار دیگر کتاب «کاندید» اثر ولتر را میخواند. سامرست موام درنهایت در سال 1965 در خانهاش در جنوب فرانسه درگذشت. آثار متعددی از موام به فارسی ترجمه شده که از میان آنها میتوان به این کتابها اشاره کرد: «وطنفروش»، «ماه و شش پنی»، «دیروز و امروز»، «ازدواج مصلحتی»، «تسخیرناپذیر»، «باران» و «پرواز در تنهایی.»
درباره ترجمه کتاب «لبه تیغ»
کتاب «لبه تیغ» با ترجمه شهرزاد بیات موحد در نشر ماهی منتشر شده است.
شهرزاد بیات موحد، متولد 1344، مترجم پرکار ایرانی است. او آثار متعددی به خصوص در زمینه ادبیات و روانشناسی به فارسی برگردانده است. «الیزابت فینچ»، «زنان در برابر فمینیسم»، «ماه پنهان است»، «گلهای هیروشیما»، «هنر شکست خوردن» و «اسب سرخ» عناوین برخی از کتابهایی هستند که با ترجمه بیات موحد به فارسی منتشر شده است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات انگلیس |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 368 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک