سفرهای گالیور
جاناتان سوییفت
محمود گودرزی
برج
دسته بندی: ادبیات-انگلیس
| کد آیتم: |
1521071 |
| بارکد: |
9786227280166 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
6 |
| تعداد صفحات: |
320 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «سفرهاي گاليور» اثر جاناتان سوييفت
سفر به سرزمين ناشناخته¬ها همراه با اتفاق¬ها و ماجراهاي پياپي. کتاب «سفرهاي گاليور» داستاني پرماجرا است که در آن امر محال، ممکن شده و آنچه غيرواقعي و جعلي به نظر مي¬رسد جامعه واقعيت به تن کرده و اين¬ها در همه در روايتي چيره¬دستانه رخ داده است.
رمان «سفرهاي گاليور» داستاني است بسيار مشهور که در قرن هجدهم منتشر شد و به دليل ويژگي¬هايش به اثري جاودان در تاريخ ادبيات بدل شد.
جاناتان سوييفت، نويسنده کتاب «سفرهاي گاليور»، با نوشتن اين کتاب نه تنها در ادبيات کلاسيک انگلستان بلکه فراتر از آن در ادبيات کلاسيک جهاني جايگاهي معتبر دارد. اين کتاب را نخستين رمان پادآرمان¬شهري ادبيات کلاسيک دانسته¬اند که تا امروز در بسياري از فرم¬ها و عرصه¬هاي مختلف هنري مورد اقتباس قرار گرفته است.
کتاب «سفرهاي گاليور» مشهورترين اثر جاتان سوييفت به شمار مي¬رود که اولين¬بار در سال 1726 منتشر شد و نسخه تجديدنظر شده¬اي از آن در سال 1735 به چاپ رسيد. انتشار «سفرهاي گاليور» در همان زمان با استقبالي عجيب روبرو شد و چاپ¬هاي متعددي از آن در مدتي کوتاه منتشر شد.
شهرت کتاب «سفرهاي گاليور» خيلي زود جهاني شد. اين اثر تنها يک سال پس از انتشارش يعني در سال 1727 به زبان فرانسه ترجمه شد و اين نشان مي¬دهد که کتاب در همان دوره انتشارش چه شهرتي پيدا کرده بود.
جاناتان سوييفت يکي از مهم¬ترين نثرنويسان ادبيات انگليسي¬زبان شناخته مي¬شود و کتاب «سفرهاي گاليور» نيز از آثار ماندگار ادبيات کلاسيک انگليسي محسوب مي¬شود.
مروري بر کتاب «سفرهاي گاليور»
کتاب «سفرهاي گاليور» عنواني فرعي به اين شرح دارد: «سفرهايي به ميان برخي از اقوام دوردست جهان در چهار بخش». راوي اين رمان، که يکي از مشهورتين شخصيت¬هاي داستاني است، فردي است با نام لموئل گاليور.
ما در داستان کتاب «سفرهاي گاليور» با ماجراجويي¬ها و سفرهاي عجيب او روبرو مي¬شويم که شانزده سال و هفت ماه به درازا مي¬کشد و در اين ميان بسياري اتفاقات و حوادث براي گاليور رخ مي¬دهند.
ماجراهاي داستان کتاب «سفرهاي گاليله» در کشور انگلستان آغاز مي¬شود و در ابتدا شرحي از زندگي گاليور ارايه شده است. او که خود راوي داستان است، شرح مي¬دهد که پدرش ملکي کوچک در ناتينگهام¬شر داشته و او سومين پسر از پنج پسر خانواده بوده است. چهارده سال داشته که پدرش او را به دانشگاه امانوئل در کمبريج مي¬فرستد و سه سال در آنجا اقامت مي¬کند و درس مي¬خواند اما هزينه¬هاي زندگي¬اش بيش از پولي بوده که به دست مي¬آورده و براي همين به شاگرديِ جراحي سرشناس در لندن به نام آقاي جيمز بِيتس درمي¬آيد. گاليله چهار سال هم پيش او مي¬ماند و ازآنجا که پدرش گهگاه مبالغي اندک برايش ميفرستاد، آنها را خرج آموختن دريانوردي و شاخههاي ديگر رياضيات ميکند يعني رشتههايي که به قول خودش براي آنهايي که قصد سفر دارند مفيدند.
راوي کتاب «سفرهاي گاليور» در ادامه شرح مي¬دهد که هميشه بر اين باور بوده که دير يا زود سرنوشتش با سفر کردن گره مي¬خورد. او پس از آنکه آقاي بِيتس را ترک مي¬کند سراغ پدرش مي¬رود و آنجا به لطف او و عمو و برخي ديگر از نزديکانش چهل پوند به دست مي¬آورد و وعده سالانه سي پوند ديگر هم مي¬گيرد تا بتواند در لِيدن بماند. گاليله در آنجا دو سال و هفت ماه پزشکي مي¬خواند چون فکر مي¬کند که اين حرفه در سفرهاي دريايي طولاني به کارش خواهد آمد.
روياي هميشگي گاليور سرانجام محقق مي¬شود وقتي که او به دريا مي¬رود و در سفرهايش به چهار سرزمين ناشناخته و عجيب پا مي¬گذارد که عبارتند از: «ليليپوت» سرزمين آدمکوچولوها، «برابدينگنگ» سرزمين مردماني غولپيکر، کودن و بيسياست که با گاليور مثل حيوانات سيرک برخورد ميکنند، «لاپوتا» جزيرهاي معلق در آسمان با مردماني صاحب علم و آشنا با فلسفه، و سرانجام سرزمين «هويهنهنمها» اسبهايي باهوش و دانا که از بيشعوري «ياهوها» (انسانها) تعجب مي¬کنند.
گاليور که خود در حال شرح دادن سفرهاي عجيبش به سرزمين¬هايي است که به نظر خيالي مي¬آيند، مي-گويد تمام اتفاقاتي که در سفرنامه¬اش يعني کتاب «سفرهاي گاليور» نوشته عين واقعيت است اما در طول روايت او اين مسئله وجود دارد که آيا اين سرزمين¬ها واقعا وجود دارد يا ساخته ذهن گاليه هستند.
در کتاب «سفرهاي گاليور» طعن و کنايه¬هاي سياسي نيز در زير لايه ظاهري داستان ديده مي¬شود و شايد از اين¬روست که خود گاليور نويسنده کتاب جا زده شده است.
يکي از ويژگي¬هاي مهم کتاب «سفرهاي گاليور» موقعيت¬هاي طنزآميزي است که از همان ابتداي داستان به چشم مي¬آيد. اين موقعيت¬هاي طنزآميز روايتي را مي¬سازند که به نوعي در تضاد با واقعيت جهان عيني است و در اينجا سويه¬هاي هجوآميز اثر عيان مي¬شود.
در بخشي از رمان «سفرهاي گاليور» مي¬خوانيم: «به دلايلي صلاح نميدانم خواننده را با جزئيات ماجراهايمان در آن درياها آزار بدهم. همين کافي است به اطلاعش برسانم که حين عبور از آنجا به هند شرقي، طوفاني شديد ما را به شمال غربِ سرزمين فان ديمِن راند. پس از بررسي، ديديم که در سي درجه و دو دقيقه عرض جنوبي هستيم. دوازده تن از خدمه بر اثر افراط در کار و سوءتغذيه مرده بودند؛ بقيه در ضعف شديد به سر ميبردند. پنجم نوامبر که در آن نواحي آغاز فصل تابستان است، هوا بسيار غبارآلود بود و ملوانها در فاصله کموبيش صدمتري صخرهاي ديدند، اما باد بهشدت ميوزيد و ما را بهسمت آن راند و کشتي درجا دو تکه شد. شش نفر از خدمه که من يکي از آنها بودم، پس از آنکه قايق نجات را به دريا انداختيم، موفق شديم از کشتي و صخره فاصله بگيريم».
درباره جاناتان سوييفت نويسنده کتاب «سفرهاي گاليور»
جاناتان سوييفت، داستان¬نويس، طنزپرداز، نويسنده کتاب¬هاي سياسي و شاعر کلاسيک ايرلندي، در 30 نوامبر 1667 در دوبلين متولد شد. او در کودکي تحت نظر عموهايش رشد کرد و سپس مشغول به تحصيل در دانشگاه دوبلين شد. سوييفت هنوز جوان بود که کشورش را ترک کرد و از سال 1689 به عنوان منشي نزد سر ويليام تمپل سياستمدار مشهور مشغول کار شد. در همين دوره او به تحصيل در رشته الهيات هم پرداخت. در دوره¬اي که بين نويسندگان قديم و جديد بحث¬هاي بر سر شيوه نوشتن بود، سوييفت هجويه¬اي با نام «نبرد کتاب¬ها» نوشت که بسيار سروصدا کرد. او پس از آن آثار سياسي و ادبي ديگري نوشت از جمله متوني هجوآميز مانند «يادداشت¬هاي روزانه بانويي متجدد.» جاناتان سوييفت در سال 1838 دچار نشانه¬هاي اختلال مغزي شد و به مرور با اوج¬گيري بيماري تا لحظه مرگش در سال 1745 با نوعي از جنون درگير بود. او به جز آنکه آثاري در زمينه سياسي نوشت، فرد منتفذي هم بود. سوييفت در جنگ¬هاي استقلال ايرلند شرکت داشت و پس از آن به انگلستان رفت و به فعاليت سياسي مشغول شد. او به دليل دفاع از حقوق مردم ايرلند و تلاش¬هايي که براي رفاه اين جامعه انجام داد به عنوان يک چهره ملي شناخته شد. «نبرد کتاب¬ها» و «حکايت بانوي آزرده» از ديگر آثار سوييفت است که به فارسي ترجمه شده¬اند.
درباره ترجمه کتاب «سفرهاي گاليور»
کتاب «سفرهاي گاليور» با ترجمه محمود گودرزي در نشر برج منتشر شده است.
محمود گودرزي، متولد 1356 در شيراز، مترجم است. او در رشته زبان و ادبيات فرانسوي تحصيل کرده و از ميانه دهه هشتاد به ترجمه ادبي و ترجمه آثار سينمايي مشغول است. «مرگ اليويه بکاي و داستانهاي ديگر»، «نانتاس»، «کارميلا»، «اتاق قرمز»، «گذرگاه تاريک»، «پولين»، «زن سياهپوش» و «کولاک» عناوين برخي از ترجمههاي گودرزي هستند.