قاشق هایمان را از فروشگاه وولورت خریدیم
باربارا کامینز
نیما حسن ویجویه
بیدگل
دسته بندی: ادبیات-انگلیس
| کد آیتم: |
1524764 |
| بارکد: |
9786223130878 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
3 |
| تعداد صفحات: |
264 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
پالتوئی |
کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» نوشت? باربارا کامينز
رماني اتوبيوگرافيک درباب فقر، زن بودن در جامعهاي مردسالار و خامي و سادهلوحيهاي اوايل جواني. کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم»، با عنوان اصلي Our Spoons Came from Woolworths، رماني است که باربارا کامينز آن را با الهام از مقطعي از زندگي شخصي خود و ماجراي ازدواج زودهنگام و بچهدار شدنش نوشته است.
کامينز در کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» به زباني ساده و بيتکلف از پيچيدگيهاي زندگي و آدمها مينويسد و همچنين تصويري از فقر و تبعيض و نابرابري و رنج زنان در نظامي مردسالار ارائه ميدهد.
کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» همچنين انعکاسي از زندگي در لندنِ ده? 1930، يعني همزمان با رکود بزرگ اقتصادي، است.
مجل? «کِرکِس» در وصف کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» مينويسد: «کامينز، هنرمند متخصص دور? رکود اقتصادي، به فقر فلجکنند? آن دوره، جنسيتزدگيِ لندن و آدمهاي نامتعارف و حاشيهاي نگاهي عميق دارد. بخش اعظم داستان دربار? توالد و تناسل، کارِ خانه و ايجادشدن فرصتهاي اقتصادي است، اموري که فمينيستهاي معاصر آنها را مسائلي در زمين? عدالت و برابري خواهند دانست.»
متن اصلي کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» اولين بار در سال 1950 منتشر شده است.
مروري بر کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم»
راوي و شخصيت اصلي کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» زني به نام سوفيا فرکلاف است؛ زني نقاش که در اوايل جواني با پسري جوان و همسنوسالِ خودش به نام چارلز، که او هم مثل سوفيا نقاش است، ازدواج ميکند.
سوفيا و چارلز هردو بيستسالهاند که باهم آشنا ميشوند. آنها در بيستويکسالگي تصميم ميگيرند يواشکي ازدواج کنند چون خجالت ميکشند اين را به کسي بگويند. سوفيا و چارلز ازدواج ميکنند درحاليکه نه پول چنداني براي تشکيل زندگي دارند و نه درک چنداني از ازدواج و زندگي زناشويي. آنها خانهاي محقر اجاره ميکنند، وسايلي ميخرند و زندگيشان را شروع ميکنند و خيلي زود بچهدار ميشوند بيآنکه هيچکدام از بچهدار شدن و بارداري درک و آگاهياي داشته باشند. در ادام? کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» ميبينيم که مشکلات چطور سروکلهشان پيدا ميشود و به سوفيا فشار ميآورند.
چنانکه اميلي گولد در مقدمهاش بر متن اصلي کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم»، مقدمهاي که ترجم? آن در ابتداي ترجم? فارسي اين رمان هم آمده، اشاره ميکند، کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» با حالوهوايي «شوخوشنگ» شروع ميشود اما اين حالوهوا در ادام? رمان، جاي خود را به «فضايي ترسناک» ميدهد.
سوفيا در کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» يک راوي سادهلوح است که گويي عين خيالش نيست که زندگي زناشويي چه مشکلاتي دارد. شوهرش هم گويي بيخيالتر از اوست. کامينز با اتخاذ چنين راوياي و شخصيتپردازي هوشمندان? او، طنزي کنايي را وارد رمان خود ميکند و کاري ميکند که خواننده مجبور شود دقت بيشتر به خرج دهد تا از پشت ظاهر سرخوشانه و بيخيالان? روايت، پي به روي هولناک موقعيتي که سوفيا و چارلز در آن قرار دارند ببرد.
چارلز بيکار است و از نقاشيهايي که ميکشد درآمدي ندارد اما عين خيالش هم نيست. سوفيا مجبور ميشود تن به کارهاي مختلف بدهد تا خرج خانه و زندگي دربيايد. او سادهلوحانه بيکاري چارلز را توجيه ميکند و به پاي اين ميگذارد که يک هنرمند جدي و غيربازاري قرار نيست از کارش پول درآورد و چارلز هم چنين هنرمندي است.
سوفيا باردار ميشود و کامينز سه فصل از کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» را به ماجراي زايمان او اختصاص ميدهد و اينگونه با رويکردي نقادانه، از زايمان در بيمارستانهاي دولتي ميگويد و از منظر سوفيا برخورد بيرحمانه و مصائب و رنجها و تبعيض و بيعدالتياي را به تصوير ميکشد که زنان بارداري که توان مالي زايمان در بيمارستانهاي خصوصي را ندارند در بيمارستانهاي دولتي با آنها مواجه ميشوند.
يکي از نکاتي که اميلي گولد در مقدمهاش بر کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم»، بهعنوان يکي از ويژگيهاي اين رمان، به آن اشاره ميکند اين است که موضوع زايمان، که بهقولِ گولد «هميشه در "پشتِ صحن?" ادبيات حضور داشته و درونمايهاي اصلي به حساب نيامده است» در اين رمانِ کمحجم، سه فصل را به خود اختصاص داده است.
وقايع کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» در لندن ده? 1930 ميلادي اتفاق ميافتد.
دربار? باربارا کامينز، نويسند? کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم»
باربارا ايرنه ورونيکا کامينز کار (Barbara Irene Veronica Comyns Carr)، معروف به باربارا کامينز (Barbara Comyns)، متولد 1907 و درگذشته به سال 1992، داستاننويس و هنرمند انگليسي بود.
از آثار باربارا کامينز ميتوان به رمانهاي «خواهران ساکن کران? رودخانه»، «دختر دامپزشک» و «خان? عروسکها» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم»
کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم» با ترجم? نيما حُسن ويجويه در نشر بيدگل منتشر شده است.
نيما حُسن ويجويه، متولد 1365 در تبريز، مترجم ايراني است. او داراي ليسانس مترجمي زبان انگليسي از دانشگاه آزاد اسلامي و فوق ليسانس مطالعات ترجمه از دانشگاه علامه طباطبايي است.
علاوه بر کتاب «قاشقهايمان را از فروشگاه وولورت خريديم»، کتاب «ميانِ دو آتش: حقيقت، جاهطلبي و سازش در روسي? دور? پوتين» ديگر کتابي است که با ترجم? نيما حُسن ويجويه منتشر شده است. او همکاري با مجل? «سينما و ادبيات» را نيز، بهعنوان مترجم، در کارنام? کاري خود دارد.