تاکسی سواری
سروش صحت
چشمه
دسته بندی: داستان-کوتاه-ایرانی
| کد آیتم: |
1993057 |
| بارکد: |
9786220111634 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
5 |
| تعداد صفحات: |
162 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «تاکسيسواري» نوشت? سروش صحت
زندگي، عشق، مرگ در دنيايي کوچک و متحرک. کتاب «تاکسيسواري»، نوشت? سروش صحت، مجموعهايست از داستانکهايي که ماجراي هم? آنها در تاکسي ميگذرد.
سروش صحت در داستانکهاي کتاب «تاکسيسواري» ما را با راوي اين داستانکها در تاکسي مينشاند تا همراه با اين راوي در خيابانها بگرديم و وقتهايي هم در ترافيک گير کنيم و مردمي را، از پير و جوان و کودک و از طبقات و اقشار گوناگون جامعه، ملاقات کنيم و راه به دغدغهها و تخيلات و افکار و احساسات و خاطراتشان ببريم.
کتاب «تاکسيسواري» هم روايتگر جامعه و مسائل روز است و هم بيانگر مسائلي که آدمها، فارغ از اينکه کجا و در چه زمان و تحت چه شرايطي زندگي ميکنند، با آنها درگيرند.
تعدادي از داستانکهاي کتاب «تاکسيسواري» هم در دوران همهگيري کرونا نوشته شدهاند و به آن دوران فاجعهبار و غريب و کابوسوار و وحشتزا ميپردازند و زندگي و تشويشها و اضطرابهاي مردم در عصر کرونا را به نمايش ميگذراند.
مروري بر کتاب «تاکسيسواري»
داستانکهاي کتاب «تاکسيسواري» عکسهايي فوري از وقايع و لحظات و حرفها و احساسات و افکار و رؤياها و آرزوها و کابوسها و ترسهاي آدمها هستند. در هر يک از اين داستانکها راوي، بههمراه راننده و چند مسافر، در تاکسي نشسته است و مشاهدات و ديدهها و شنيدههايش را روايت ميکند و به موضوعاتي چون عشق و زندگي و مرگ ميانديشد.
در داستانکهاي کتاب «تاکسيسواري» گاه شاهد بحثي هستيم که در تاکسي درميگيرد و گاه شاهد امري غريب که راوي شاهد آن است و به نظر ميرسد از اوهام و خيالاتش سردرآورده و فقط اوست که آن را ميبيند؛ مثل مواجهه با مادري که مُرده است در يکي از اين داستانکها.
در داستانکهايي از کتاب «تاکسيسواري» که در آنها بحثي در تاکسي راه ميافتد، گاه سخن از مسائل و مشکلات اجتماعي و اقتصادي، مثل کرونا و گراني دلار، است و گاه صحبت از مسائلي وجودي و فلسفي مثل زندگي و عشق و فراموشي و مرگ و نظاير اينها.
راوي داستانکهاي کتاب «تاکسيسواري» گاهي با شخصي در تاکسي مواجه ميشود که خاطرهاي از گذشته را در او زنده ميکند و او را به تأمل ايام رفته و جهان و کارِ جهان برميانگيزد و گاهي هم بحثي را نقل ميکند که از خبري در راديو يا روزنامه شروع شده است. گاهي هم رويدادي در بيرون تاکسي که باعث ترافيک شده موضوع بحث ميشود و موقعيتي را در تاکسي پديد ميآورد و چيزهايي نهفته را از شخصيت مسافران تاکسي رو ميکند.
در کتاب «تاکسيسواري» با انواعواقسام آدمها و موقعيتها مواجه ميشويم. بعضي موقعيتهايي که در داستانکهاي اين کتاب با آنها مواجه ميشويم طنزآميزند و بعضي هم تراژيک. بعضي داستانکها هم طنزي سياه را در خود دارند. گاه داستانکي با يک جمله يا موقعيت غافلگيرکننده که شوکي به خواننده وارد ميکند به پايان ميرسد و هولي به جان او مياندازد و يا خواننده را شگفتزده ميکند و در مواردي ميخنداند و گاهي هم پايان يک داستانک نکتهايست که راوي دربار? جهان و کار جهان و روابط انساني بيان ميکند؛ نکتهاي که برآمده از موقعيتيست که راوي در تاکسي با آن مواجه شده است.
داستانکهاي کتاب «تاکسيسواري» سبک روايي سادهاي دارند. اين داستانکها موجز و بدون حشو و زوائدند و حس و مکاشفه و موقعيت و تجربهاي را در کوتاهترين حجم ممکن فشرده ميکنند و اين با موقعيت مکاني فشرده و کوچک داستانکها، يعني تاکسي، نيز سازگار است.
آنچه ميخوانيد داستانکي با عنوان «فراموشي» از کتاب «تاکسيسواري» است: «پسر جواني که جلو نشسته بود نگاهي به عکس مارادونا روي صفحهي گوشياش انداخت و گفت "هنوز باورم نميشه مارادونا رفته."
مردي که عقب نشسته بود گفت "واقعاً تک بود، لنگه نداشت." پسر جوان گفت "مارادونا از اون آدمهاييه که هيچوقت فراموش نميشه." مرد گفت "بله، ولي يواشيواش يادش ميره يه جاهاي دور." پسر جوان گفت "اين فراموشي چه چيز بديه." چروکهاي دور چشم راننده کمي عميقتر شد، بعد گفت "اگه آدمها فراموش نميکردند که نميشد زندگي کرد... زندگي تموم ميشد." پسر جوان گفت "عموي من ميگه آفت زندگي آدمها فراموشيه، اينکه يادشون ميره." راننده گفت "اگه آدمها فراموش کنند نميشه زندگي کرد... زندگي تموم ميشه." پسر جوان به راننده نگاه کرد. راننده به روبهرو نگاه ميکرد و تاکسي ميرفت.»
کتاب «تاکسيسواري» در نشر چشمه منتشر شده است.
دربار? سروش صحت، نويسند? کتاب «تاکسيسواري»
سروش صحت، متولد 1344 در اصفهان، بازيگر، نويسنده و کارگردان ايراني است. او داراي فوقديپلم راديولوژي، ليسانس شيمي کاربردي و فوقليسانس آلودگي و حفاظت محيط زيست دريا است.
صحت در سريالها و فيلمهاي فراواني، بهعنوان بازيگر، کارگردان و نويسنده، حضور داشته که از جمل? آنها ميتوان به سريالهاي «داستان يک شهر»، «زير آسمان شهر»، «بدون شرح»، «شبهاي برره»، «ترش و شيرين»، «چارخونه»، «بزنگاه»، «زيرزمين»، «مرد هزارچهره»، «کاکتوس»، «کوچ? اقاقيا»، «کارآگاه شمسي و دستيارش مادام» و فيلمهاي سينمايي «گاوخوني»، «نوک برج»، «نيش زنبور»، «خوابم ميآد» و «جهان با من برقص» اشاره کرد.
سروش صحت اجراي برنام? تلويزيوني «کتابباز»، بازي در تئاتر «پنجرهها» بهکارگرداني فرهاد آئيش و حضور در برنامههايي در حوز? نمايش خانگي بهعنوان بازيگر يا کارگردان، از جمله «شام ايراني» و »همرفيق» و «خاتون» و «مگه تموم عمر چندتا بهاره»، را نيز در کارنام? کاري خود دارد. او در سال 1398 سيمرغ بلورين بهترين کارگرداني را، بهخاطر فيلم «جهان با من برقص»، از سيوهفتمين جشنوار? جهاني فيلم فجر دريافت کرده است.