بیوه
نویسنده: فیونا بارتن
مترجم: پگاه ملکیان
ناشر: میلکان
دسته بندی: ادبیات انگلیس
165,000 ریال
در بخشی از کتاب بیوه، اثر فیونا بارتن، از پرفروشترینهای نیویورک تایمز در سال 2016 میخوانیم:
همیشه به این فکر می کردم چه حسی داره اگه رازها رو فاش کنم. بعضی اوقات خیال بافی میکردم و میشنیدم که میگم: «شوهر من روزی که بلا گم شده، دیدتش.» و یه حس آزادی بهم دست میداد، مثل یه ضربه به سر. اما نمیتونستم. میتونستم؟ منم به اندازهی گلن گناهکار بودم. حس غریبی بود که یه راز داشته باشی. مثل یه سنگ تو سینهم. من رو از نو به هم میریخت و هر وقت بهش فکر میکردم، حالت تهوع میگرفتم. دوستم لیزا هم دربارهی حاملگیش این جوری حرف میزد ـ بچه همهجا رو فشار میده ـ مقاومت بدنش رو پایین آورده بود. راز من هم همون بود. وقتی زیاد میشد، برمیگشتم به جین سابق و وانمود می کردم این راز، مال یکی دیگهس. اما وقتی باب اسپارکس بعد از دستگیری گلن، واسه بار اول ازم سؤال میپرسید، خیلی کمک نکرد.
حس میکردم دمای بدنم بالا رفته و صورتم سرخ شده، پوست سرم خراشیده میشد و عرق میکردم. باب اسپارکس به دروغم گیر میداد: «گفتین روزی که بلا ناپدید شد، چی کار می کردین؟»
نفسهام کوتاه شدهبود و سعی کردم کنترلش کنم. اما صدام لو داد، مثل جیر جیر شده بود. وقتی به وسط جمله رسیدم، آب دهنم رو با سروصدای زیادی قورت دادم. من دروغ میگفتم، بدنم لو می داد.
گفتم: «آهان! صبح سر کار بودم... می دونین... باید چندتا های لایت انجام می دادم.»
امیدوار بودم حرفهای راستی که بین دروغ هام میزدم، متقاعدش کنه.
بعد از اون همهش سر کار بودم. توجیه، توجیه، انکار، انکار. باید هی آسونتر می شد، اما نمیشد. هر دروغی که میگفتم، ترشتر و بدتر میشد؛ مثل یه سیب کال که قیافه رو در هم میکشه و دهنت رو خشک میکنه.»
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات انگلیس |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 304 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک