آبی ماورای بحار
نویسنده: شهریار مندنی پور
ناشر: مرکز
دسته بندی: داستان کوتاه ایرانی
764,000 ریال
کتاب «آبی ماورای بحار» اثر شهریار مندنیپور، نشر مرکز
یازده داستان کوتاه که بر اساس نگاه قربانیان حادثهای نوشته شده که ابعادی جهانی به همراه داشته است. کتاب «آبی ماورای بحار» یکی از مجموعه داستانهای شهریار مندنیپور است که در ارتباط با حادثه یازده سپتامبر نوشته شده است.
کتاب «آبی ماورای بحار» اولینبار در سال 1382 منتشر شد. این کتاب برندهی چهارمین دوره جایزهی بنیاد هوشنگ گلشیری برای تک داستان برگزیده است.
داستانهای کتاب «آبی ماورای بحار» از جمله داستانهای متمایز ایرانی در دهه هشتاد بودند و مندنیپور آنها را به عنوان نویسندهای که رویکردی جهانشمول دارد نوشته است.
مروری بر کتاب «آبی ماورای بحار»
مجموعه داستان «آبی ماورای بحار» شامل روایتی داستانی است از حادثه یازده سپتامبر که در قالب یازده داستان کوتاه نوشته شده است. شهریار مندنیپور در داستانهای این کتاب شخصیتها و فضاهایی آفریده که هریک به شکلی با یازده سپتامبر مرتبط هستند.
در هر یک از داستانهای کتاب «آبی ماورای بحار» به جنبه متفاوتی از حادثه توجه شده است اما آنچه میان داستانها مشترک است این است که روایت اصلی اثر مربوط به مصیبتدیدگان واقعه است که ممکن است کمتر مورد توجه بوده باشند. به عبارت بهتر داستانهای کتاب «آبی ماورای بحار» از منظر نگاه قربانیان و روایت آنها شکل گرفته است.
کتاب «آبی ماورای بحار» شامل یازده داستان با این عناوین است: «چکاوک آسمانخراش»، «صنوبر و زن خفته»، «شرح افقی جدول»، «آوای نیمشب چکهها»، «میعادگاه مرغ قصاب»، «ارباب کلمات»، «سنگ غلتان خیابان غربی»، «چوپان برجها»، «آبچیلکها»، «تعلیق ناباوری»، «پوست متروک مار». همچنیت در پایان کتاب هم متنی با عنوان «موخره: انعقاد ترسناک زمان» آمده است.
یازده داستان کتاب «آبی ماورای بحار» اگرچه هر یک به فضا و آدمهایی متفاوت مربوط است اما این نگاه که خشونت و اقدامات تروریستی از بستری که این اقدامات را رقم زدهاند جدا نیست به شکلی در همه داستانها دیده میشود.
شخصیتهای داستانهای کتاب «آبی ماورای بحار» میتوانند آدمهایی متعلق به هر کشور و هر نژاد و هر فرهنگی باشند. درواقع شهریار مندنیپور در این داستانها نشان داده همه آدمها جدا از تعلقات ملی و نژادی و زبانی در برابر فاجعهای که بیرون از ارادهشان رقم میخورند تفاوتی ندارند. به این ترتیب آدمهای داستانهای کتاب «آبی ماورای بحار» تنها بر اساس سنشان، جنسیتشان یا شغلشان از هم متمایز میشوند.
برای مثال در یکی از داستانهای کتاب «آبی ماورای بحار» که «چوپان برجها» نام دارد حتی شخصیتها نام هم ندراند و تنها بر اساس جنسیتشان نامیده میشوند و حتی شخصیتهای فرعی داستان هم نامی ندارند.
یکی دیگر از داستانهای کتاب «آبی ماورای بحار» با عنوان «چکاوک آسمانخراش» از داستانهای قابل توجه این مجموعه است. در این داستان که عنوان دوم «حلزون شکن عدن» هم دارد، مردی سیاهپوش از بالای برجی سقوط کرده و ما در داستان با نگاه پدر و مادر پیر این مرد روبرو هستیم. در آغاز داستان پدر و مادر پیر در حال بحث بر سر این هستند که آیا مرد سیاهپوش پسرشان است یا نه. در بخشی از همین داستان میخوانیم: «سالها سال میشد که پیرزن به چشمهای او نگاه نمیکرد. پیرمرد: عصبانی، یا غمگین، یا فاتح، یا رنجیده، بلکه حق به جانب رو برگرداند، دست کشاند به جلو و فیلم را ساکن کرد. پیکر ساقط بین آسمان و زمین متوقف ماند. دستگاه کنترل از را دور، جزیی از دستش بود. بینیاز به دیدن دکمههایش، تلویزیون، رادیو، ویدیو، پخش صوت، حتا تلفن را با آن به کار میانداخت. این مجموعه را پسر، هدیه سالگرد ازدواجشان، با زرنگی از یک حراج خانگی خریده بود. و از همان شش سال پیش، شده بود سرگرمی کیفور پیرمرد. بخشهایی از فیلمها، گویههای مجریان رادیو و حرفهای تلفنی را ضبط میکرد. بعد ساعتها با حوصله، تکهها را کنار هم و بر هم آزمایش میکرد، تا ترکیب دلخواهش درست شود. پیرزن خوشش نمیآمد. غر میزد که ترس دارد، چون نحوست دارد دستکاری و دخالت در سیر تقدیری که خداوند خواسته بشود و شده...».
درباره شهریار مندنیپور نویسنده کتاب «آبی ماورای بحار»
شهریار مندنیپور، متولد 1335 در شیراز، داستاننویس معاصر ایرانی و از نویسندگان شاخص نسل سوم داستاننویسی ایران است. مندنیپور پس از تحصلات متوسطه برای تحصیل در رشته علوم سیاسی وارد دانشگاه تهران شد و در اواخر دهه پنجاه فارغالتحصیل شد. او نویسندهای تجربهگرا است که به خوبی از امکانات زبان و فرم برای بازنمایی واقعیت در داستانهایش استفاده میکند. مندنیپور از نویسندگانی است که توجهی ویژه به نثر داستانهایش دارد و در آثارش زبانی هماهنگ با مضمون داستان به کار میبرد. درواقع زبان و نحوه اجرای آن در داستانهای مندنیپور از ویژگیهای اصلی و مشترک کتابهای او است که به فضاسازیها و ساختار داستانهایش کمک زیادی میکند. خود او در مصاحبهای درباره اهمیت زبان در داستان گفته: «زبان، هدف نگارش است. پس وسیلهای برای داستاننویسی نیست و نویسنده باید بتواند طیفی از زبانهای مختلف را خلق کند.» مندنیپور را میتوان ادامه سنتی در داستاننویسی ایران دانست که هوشنگ گلشیری یکی از چهرههای شاخص آن است. سنتی مبتنی بر زبان، تکنیک و شیوه روایت و توجه به ادبیات کلاسیک. اسطوره و تاریخ، مسئله غربت انسان، مرگ، عشق و نفرت، جنگ و تبعاتش، کابوس و جنون از مضامین اصلی داستانهای مندنیپور هستند. داستانهای مندنیپور در مواجهه اول کمی مشکل به نظر میرسند و از اینرو خواننده به ذهنی فعال برای خواندن نیازمند است و مشارکت فعال خواننده به لذت خواندن میافزاید. جهان داستانی مندنیپور سرشار از استعاره و رویا است و مرز میان رویا و واقعیت چندان روشن نیست. مندنیپور نویسندهای مدرنیست است و ذهنیت آشفته شخصیتهایش و ناتوانی آنها از درک واقعیت را تصویر میکند و این موجب نوعی دلهره و هراس میشود. مندنیپور برای دورهای سردبیر هفتهنامه «عصر پنجشنبه» هم بود. او سالها پیش به امریکا مهاجرت کرد و در آنجا نیز آثاری از جمله به زبان انگلیسی نوشت که با استقبال خوبی هم روبرو شدند. از مندنیپور رمانهایی برای بزرگسالان، چند رمان نوجوان و چند مجموعه داستان منتشر شده است. «سایههای غار» (1368)، «هشتمین روز زمین» (1371)، «مومیا و عسل» (1375)، «ماه نیمروز» (1376)، «شرق بنفشه» (1378)، «آبی ماورای بحار» (1381)، «هفت ناخدا» (1399) و «عقربکشی» برخی از آثار مندنیپور هستند.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | داستان کوتاه ایرانی |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 210 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک