بازی بی گناهان

بازی بی‌گناهان
یک رمان سیاهِ جنایی – معمایی و در عین حال سیاسی و انتقادی. رائول ارخمی در رمان بازی بی‌گناهان داستان یک قاضی را روایت می‌کند که با دیدن خوابی درگیر پروندة قتلی می‌شود که چند سال پیش اتفاق افتاده است. مقتول زنی است که به خواب قاضی می‌آید و قاضی احساس می‌کند این خواب حاوی پیامی در باب معمای این قتل است. قاضی پرونده را پیگیری می‌کند و کار به جاهای باریک می‌کشد و احتمال دست داشتنِ عالیجنابان و سران مملکت در این قتل به میان می‌آید. ارخمی در بازی بی‌گناهان از خلال داستانی معمایی، با نگاهی انتقادی و روایتی آمیخته به طنز، نقبی به اوضاع سیاسی آرژانتین زده است. در بخشی از این رمان می‌خوانید: «تنها راه این است که دست همه به یک اندازه توی کثافت گیر باشد وگرنه، راز از جاهای ضعیف‌تر حلقه، یعنی از طریق کسی که کمتر پایش گیر است، به بیرون درز خواهد کرد.
همه‌شان آن‌جا بودند:
آرتورو (اوسو) فرراسانس، شوهرِ زن مُرده.
ابل لیتو پرز گارسیا، برادرش.
سوسانا لوکرسیا، (سوزی هورنوس)، ماساژورِ زن مُرده.
گراسیلا (چیکیتا) کونینگان، دوستِ زن مُرده.
ارنستو بونانوا، دوست اوسو که بساط تلویزیون و تنقلات را برای دیدن بازی ریور – بوکا روبه‌راه کرده بود.
و زن مُرده، فرزند بزرگ خانوادة پرز گارسیا.
همه‌شان آن‌جا بودند. گل‌های سرسبد بی‌گناهان جمع شده بودند تا ببینند باید با زن مُرده چه کار کنند.
زن مُرده منتظر است، بی‌تفاوت نسبت به نفرتی که نثارش می‌کنند...»
بازی بی‌گناهان با ترجمۀ جیران مقدم در نشر چشمه منتشر شده است.
دربارة نویسنده: رائول ارخمی (- 1946)، داستان‌نویس آرژانتینی.
رتبۀ گودریدز: 68/2 از 5.