بیگانه
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: لیلی گلستان
ناشر: مرکز
دسته بندی: ادبیات فرانسه
880,000 ریال
بیگانه
«امروز مادرم مرد، نمیدانم شاید هم دیروز از دنیا رفته باشد.»
شخصیت جوان رمان، برای انجام مراسم تدفین به خانۀ سالمندانی میرود که مادرش در آنجا بود. او در این مراسم، بدون کوچکترین تاثری و یا احساس غم و ناراحتی، تنها به تمام شدن مراسم فکر میکند. در جایی حتی گریۀ دوستان مادرش، او را منزجر میکند.
آلبر کامو داستان بی تفاوتی مورسو را پیش میبرد تا جایی که بعد از اتمام مراسم تدفین، برای دیدن یک فیلم شاد، راهی سینما میشود. این انتهای ماجرا نیست زیرا که مورسو به همراه معشوقهاش به شنا کردن در آب و تفریح ادامه میدهد و فارغ از غم و دردِ حاصل از فقدان مادر، به تنها مسئلهای که میپردازد لذت بردن است.
درونگرایی مورسو اگرچه در جای جای ، بیگانه نمود دارد اما رفتارهای خارج از عرف و یا شاید خارج از عقل او، خواننده را با دنیایی متفاوت روبرو میکند. این لذت و سرخوشی در بیگانه، چندان دوام نمیآورد. مورسو به همراهی دوستان و معشوقهاش به خانهای در نزدیکی ساحل دریا مشغول خوشگذرانی است. به دلایل پیش پا افتاده و به تحریک یکی از دوستانش، یک عرب را در ساحل میکشد و این اوج داستان است. تنها دلیل قتل برای مورسو گرمای آفتاب است و این علتالعلل دردسرهای بعدی برای شخصیت اول رمان بیگانه است.
رمان «بیگانه» نوشتۀ آلبرکامو با ترجمۀ لیلی گلستان در 176 صفحه در نشر مرکز منتشر شده است.
کامو در مقدمهای بر این رمان مینویسد: دیرگاهی است که من رمان «بیگانه» را در یک جمله که گمان نمیکنم زیاد خلاف عرف باشد، خلاصه کردهام: «در جامعهٔ ما هر کس که در تدفین مادر نگرید، خطر اعدام تهدیدش میکند.»
دربارۀ نویسنده: آلبرکامو (1913-1960) نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار فرانسوی.
رتبۀ گودریدز: 97/3 از 5
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات فرانسه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 176 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک