خفاش
یو نسبو
عباس کریمی عباسی
چترنگ
دسته بندی: سایر-کشورهای-اروپا
| کد آیتم: |
150189 |
| بارکد: |
9786226220057 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
4 |
| تعداد صفحات: |
444 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
پالتوئی |
خفاش
به يک زن جوان نروژي در استراليا تجاوز کرده و بعد او را کشتهاند. کارآگاه هري هوله براي پيگيري روند تحقيقات پرونده اين قتل فجيع از نروژ به استراليا فرستاده شده است. يو نسبو در رمان «خفاش» براي اولين بار هري هوله را که شخصيت مجموعهاي از آثار پليسي اوست به خوانندگان معرفي ميکند و همچنين از دل داستاني جنايي – معمايي به جدالهاي تاريخيِ نژادي در استراليا گريز ميزند. در بخشي از اين رمان ميخوانيد: «مک کورمک عينکش را برداشت و در حالي که صورتش را ميماليد، گفت: "اما هيچ قاتلي نداريم. با اين پرونده لعنتي ميخواي چه کار کني، آقاي هولي؟"
هري خواست پاسخ دهد، اما رئيس پليس مهلت نداد.
"تنها کاري که بايد بکني اينه که تا وقتي اون حرومزاده رو گير مياريم، کاملاً حواست باشه مطبوعات نروژ رو متقاعد کني که ما همکاري صميمانهاي با هم داريم و دلمون نميخواد هيچکس رو توي سفارتخونه از خودمون برنجونيم. پس فعلاً استراحت کن و براي رئيست يکي دو تا کارتپستال بفرست. راستي حالش چطوره؟"
"تا جايي که ميدونم خوبه."
"زن قابل احتراميه. گمونم بهت گفته که چه توقعي ازت ميره؟"
"تقريباً؛ من در يه تحقيقا..."
"عاليه! همه رو فراموش کن! اينها قوانين جديدن: اول اينکه از حالا به بعد فقط به من گوش ميدي، نه هيچکس ديگه؛ دوم اينکه توي هر چيزي که دستور نداده باشم سرک نميکشي؛ سوم هم اينکه اگه پات رو از گليمت درازتر کني با اولين پرواز يکراست برميگردي خونه."
همه اين حرفها را با لبخند ميزد، اما پيام واضحي داشت: عقب بنشيند و صرفاً نظارت کند.»
ترجمه عباس کريمي عباسي از رمان «خفاش» در نشر چترنگ منتشر شده است.
درباره نويسنده: يو نسبو (- 1960)، داستاننويس و موسيقيدان نروژي.