چاقو
یو نسبو
سینا شاه بابا
چترنگ
دسته بندی: سایر-کشورهای-اروپا
| کد آیتم: |
1521755 |
| بارکد: |
9786226220415 |
| سال انتشار: |
1400 |
| نوبت چاپ: |
3 |
| تعداد صفحات: |
724 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
رمان «چاقو» نوشت? يو نسبو
رماني باب طبع علاقمندان قصههاي جنايي – معمايي و روانشناختي. رمان «چاقو»، با عنوان اصلي Kniv، از آثار نسبتاً تازه يو نسبو، جنايينويس نروژي، است. متن اصلي اين رمان نخستين بار در سال 2019 منتشر شده است. «چاقو» دوازدهمين اثر از سري ماجراهاي کارآگاه هري هوله است. هري هوله کارآگاهي است مخلوق يو نسبو که در تعدادي از آثار جنايي او نقش اصلي را ايفا ميکند و در رمان «چاقو» نيز درگير پروندهاي جنايي ميشود. اينبار يکي از اطرافيان کارآگاه هوله قرباني ماجرايي جنايي شده است.
رمان «چاقو» رماني است مفصل که از همان سطرهاي آغازينش خواننده را با خود همراه ميکند و خواننده با شروع رمان خيلي زود کنجکاو ميشود که بداند آنچه ميبيند خبر از چه رويدادهاي مرموزي ميدهد و چه معمايي در تصاوير ابتداي رمان نهفته است.
مروري بر رمان «چاقو»
رمان «چاقو» با تصويري از پيراهني در آب آغاز ميشود که پيرمردي بيمار و ناتوان از سخن گفتن آن را ميبيند؛ پيرمردي که صاحب يک فروشگاه لوازم شکار است. مغازه را البته مدتي است که داماد پيرمرد ميگرداند چون خود او سکته کرده است. پيرمرد اگرچه نميتواند حرف بزند اما هوشيار است و خوب ميبيند و ميشنود. او شاهد اتفاقي هولناک است و سعي ميکند دامادش را متوجه اين اتفاق کند اما داماد که سرگرم فروش دوربين تلهاي به يک مشتري است اشارات پيرمرد را جدي نميگيرد. آيا آنچه پيرمرد ميبيند نشانههايي از يک جنايت است؟ اين پرسشي است که خيلي زود، با توجه به آنچه نويسنده چون تکههاي پراکندهاي از يک پازل نمايان ميکند، به ذهن ميآيد. اما ماجرا از چه قرار است؟ اين را با خواندن ادام? رمان درمييابيم. يو نسبو در رمان «چاقو» با فضاسازي ماهرانه و روايتي تصويري و توأم با جزئيات دقيق، خواننده را با وقايع درگير ميکند. او در اين رمان، از خلال روايت يک قص? جنايي – معمايي پُرکشش، خشونت و شقاوت در روابط انساني را به تصوير ميکشد و از نيروي مرگبار و وحشتآفرينِ غرايز بشري سخن ميگويد و به تاريکجاهاي روانِ انسان نقب ميزند و به ترسيم آنچه انسان را به جانب جنايت و خشونت سوق ميدهد ميپردازد. وقايع رمان «چاقو» در اسلو ميگذرد و از خلال اين وقايع و در پسزمين? آنها تصويري از مناظر زندگي شهري در اسلو و نيز تصويري از تغييروتحولات اجتماعياي که اين شهر در طول ساليان و در گذر ايام به خود ديده ارائه شده است. هري هوله در رمان «چاقو» در حالي درگير يک پرونده جنايي ميشود که در روابط عاطفياش دچار بحران شده و اوضاع زندگي شخصياش سخت آشفته است. او در همين حال درگير ماجرايي جنايي ميشود که قرباني آن نه تنها غريبه نيست بلکه زماني بسيار به او نزديک بوده است.
در بخشي از رمان «چاقو» ميخوانيد: «نماي ساختمانهاي قديمي طبق? کارگري بورگاتا آپارتمانهاي نوساز با اتاقهاي پذيرايي پرنور، آشپزخانههاي اُپن، حمامهاي مدرن و بالکنهاي مشرف به حياط داخلي را پنهان ميکرد. تعبير هري از نشانهها اين بود که تُيِن هم قرار است با ظاهر پرزرقوبرقي بزک شود. اجارهها افزايش پيدا خواهد کرد. ساکنان خانههايشان را خالي خواهند کرد و طبق? اجتماعي اين بخش از شهر هم جهش پيدا خواهد کرد. خواربارفروشيهاي مهاجران و کافههاي کوچک جايشان را به باشگاههاي ورزشي و رستورانهاي تابع مد روز خواهند داد.
روانشناس روي يکي از دو صندلي پشتدندهاي زهواردررفتهاي نشسته بود که هري وسط پارکت بيرنگورو گذاشته بود. راحت به نظر نميرسيد. هري حدس ميزد متناسب نبودن صندلي با هيکل چاق استله اُنه و اينکه او با اکراه از آسانسور چشمپوشي کرده و همراه هري سه طبقه را از پله بالا رفته و حالا شيشههاي گرد قاب عينکش بخار کرده بود، علت معذب بودنش بود يا شايد هم به دليل درياچ? خوني بود که مانند مهر مومي سياه ماسيدهاي بينشان گسترده شده بود. در يکي از تعطيلات تابستاني وقتي هري کوچک بود، پدربزرگش به او گفته بود که نميتواند پول بخورد و هري وقتي به اتاقش رسيده بود، سک? پنجکروني را که پدربزرگش به او داده بود، درآورده و امتحان کرده بود. صداي برخورد سکه با دندانهايش، بوي فلز و مزه شيرينش را به ياد داشت. درست مثل وقتي که پس از زخمي کردن خودش خون را ميليسيد يا بوي صحنههاي جرمي که بعدها به آنها ميرفت، حتي اگر خون تازه نبود؛ بوي اتاقي که در آن لحظه در آن نشسته بودند. پول، پول خون.
استله اُنه دستانش را چنان به زيربغلش فشار ميداد، انگار ميترسيد هر لحظه کسي به دستانش برخورد کند. گفت: "چاقو. يه فلسفهاي پشت چاقو هست. يه فلز سرد که به پوست فشار مياره و وارد بدنت ميشه. به قول جوونها برق از سرم ميپرونه."»
رمان «چاقو» با ترجم? سينا شاهبابا در انتشارات چترنگ منتشر شده است.
درباره يو نسبو، نويسنده رمان «چاقو»
يو نسبو (Jo Nesb?)، متولد 1960، نويسنده رمانهاي جنايي، معمايي و ترسناک، نويسنده کتابهاي کودکان و اقتصاددان، خواننده و ترانهسرا و نوازنده نروژي است. يو نسبو قبلاً فوتباليست و گزارشگر فوتبال بوده است. او همچنين چهرهاي مشهور در موسيقي پاپ است و در گروه راک نروژي «دي دير» بهعنوان خواننده و ترانهسرا فعاليت ميکند. او در دانشکده اقتصاد و بازرگاني شهر برگن درس خوانده و در حوزه اقتصاد نيز به عنوان کارگزار بورس کار کرده است. يو نسبو نويسندهاي اهل سفر و صخرهنوردي است و بسياري از آثارش را حين سفر و در جاهايي مثل فرودگاه و قطار و هواپيما و لابي هتلها مينويسد. آثار او مورد استقبال جهاني واقع شده و به زبانهاي مختلفي ترجمه شدهاند و براساس بعضي از آنها فيلم هم ساخته شده است.
يو نسبو بنيانگذار مؤسسهاي خيريه براي کمک به آموختن سواد به کودکان محرومِ کشورهاي جهان سوم است. او نام کارآگاه رمانهاي خود، «هري هوله»، را روي اين مؤسسه گذاشته است.
از جمله آثار يو نسبو ميتوان به رمانهاي «خفاش»، «خون بر برف» و «خورشيد نيمهشب» اشاره کرد.
رتب? رمان «چاقو» در گودريدز: 4.27 از 5.