کفش های ایتالیایی

کفش‌های ایتالیایی
فردریک ولین مدتی است که ساکن جزیره‌ای پرت و کوچک در استکهلم است. او تنها و منزوی است و تنها همدم‌های او یک سگ و یک گربه‌اند. پستچی‌ای نیز به او سر می‌زند و مدام از ولین می‌خواهد که او را معاینه کند؛ اما آمدن یک دوست به دیدار ولین زندگی او را تغییر می‌دهد و باعث می‌شود ولین جزیره را ترک کند و با ترکِ جزیره کسی را بیابد که به دنبال او می‌گشته است.
هنینگ مانکل که شهرت‌اش را بیشتر مدیون رمان‌های پلیسی و خلق شخصیتی به نام کارآگاه کورت والاندر است در رمان کفش‌های ایتالیایی سراغ مضمونی غیر پلیسی رفته است.
کفش‌های ایتالیایی رمانی است در چهار بخش. مانکل با الهام از موسیقی هر بخش را یک موومان نامیده است. وقایع این رمان در یک سال اتفاق می‌افتد و از زمستانی آغاز و به زمستان سال بعد ختم می‌شود. آنچه می‌خوانید سطرهایی است از این رمان: «این یخ آمده که بماند. امسال، در آغاز هزاره‌ نو، زمستان بسیار سرد است. امروز صبح وقتی در تاریکی ماه دسامبر بیدار شدم، خیال کردم که می‌توانم صدای آواز یخ را بشنوم. نمی‌دانم این فکر از کجا به سرم زده که یخ می‌تواند آواز بخواند. شاید وقتی پسربچه بودم، پدربزرگم که همین‌جا، در همین جزیره‌ کوچک، زاده شده بود چنین چیزی به من گفته باشد. اما صبح امروز، هنوز تاریک بود که با صدایی از خواب جستم...».
کفش‌های ایتالیایی با ترجمه امیر یداله‌پور در انتشارات آگه منتشر شده است.
درباره نویسنده: هنینگ مانکل (2015 – 1948)، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس سوئدی و منتقد و فعال اجتماعی چپ.