بعل زبوب
سالار مگس ها
نویسنده: ویلیام گلدینگ
مترجم: محمود مشرف تهرانی
ناشر: نیلوفر
دسته بندی: ادبیات انگلیس
3,105,000 ریال
کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها) نوشتهی ویلیام گلدینگ
کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها) به قلم ویلیام گلدینگ در سال 1954 نوشته شد. این رمان از معروفترین و محبوبترین کتابهایی است که میتوان در جهان یافت. «سالار مگسها» برندهی جایزیه نوبل ادبیات در سال 1983 شد. کتاب، روایتی است از شرایط زندگی دانشآموزانی که به خاطر سقوط هواپیمای حامل بچههایی در نزدیکی جزیرهای متروکه، روزهای سختی را تجربه میکنند.
مروری بر کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها)
داستان کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها) نوشتهی ویلیام گلدینگ به ماجرای سقوط هواپیمای حامل بچههایی در نزدیکی جزیرهای متروکه میپردازد. بعد از سقوط این هواپیما، تعدادی از بچهها که سنشان بین 6 تا 12 سال بوده است، زنده میمانند. یکی از بچهها به نام رالف، صدفی را پیدا کرده و با فوت کردن داخل آن صدای نسبتاً بلند و گوشخراشی تولید میکند. این صدا آهسته آهسته باعث میشود که بازماندگان سقوط هواپیما یکدیگر را در جزیره پیدا کنند. بعد از جمع شدن به دور هم، آنها تصمیم میگیرند که در بین خود یک فرد را به عنوان رئیس برگزینند که در آخر رالف به عنوان رئیس انتخاب میشود که نام کتاب هم به او اشاره دارد. رالف برای بقا برنامه را طوری پیش میبرد که از حیوانات موزی در امان باشند بنابراین آتشی را برای امنیتشان روشن میکنند. زمان زیادی از حضورشان در جزیره نمیگذرد که خبری مبنی بر وجود هیولایی که یک بار در آب و یک بار در هوا ظاهر شده است، بین بچهها پخش میشود. رعب و وحشتی که این خبر به دنبال دارد باعث میشود که گروه ناخودآگاه از یکدیگر جدا شوند. آنها به دو گروه تقسیم میشوند و نظرهای متفاوتشان برای زندگی کردن در این مکان ناشناس و همچنین اختلاف نظرهایشان داستان را به خوبی پیش میبرد. همین چند دسته شدن باعث بروز توحش بین دانش آموزان میشود. اما نباید فراموش کرد که این اثر در واقع کتابی دو لایه است و در لایهی دوم به موضوعات اجتماعی دنیای مدرن اشاره دارد. از آنجایی این کتاب تقریباً یک دهه پس از جنگ جهانی دوم نوشته شده است، بدیهی است که نویسنده احساس ترس را به خوبی به رشتهی تحریر درآورده باشد. موضوع دیگری که در کتاب به چشم میخورد، حرفشنوی نکردن از یکدیگر است که به نوعی مصداقی بارز از قانون در جوامع امروزی است. شاید به دلیل شخصیتهای نوجوان داستان به نظر بیاید که این کتاب تنها برای نوجوانان مناسب است، اما کنایه و تمثیل موجود در کتاب و همچنین موضوعات عمیق و تاملبرانگیز آن برای کتابخوانها در هر سنی نیز مناسب خواهد بود. در جای جای سریال «لاست»، اقتباسهایی از این کتاب را میبینیم که این سریال بر اساس آن ساخته شده است. نویسنده در این کتاب سعی دارد علاوه بر روایت یک داستان خواندنی و جذاب، از اهمیت قانون شکلگیری جوامع قانون محور و عناصر سیاسی آن بگوید.
کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها) از نگاه دیگران
هارولد بلوم): انتشار «بَعل َزبوب» (سالار مگسها)ی ویلیام گلدینگ برای همیشه دیدگاه ما را نسبت به پسربچهها دگرگون میکند.
گلدینگ در جنگ جهانی دوم دست به اسلحه شد، و هنگامی که جنگ پایان گرفت، شاهد آن بود که مردمان کماکان درمورد آن وحشتهای سنگدلانه و گرانباری که هیتلر و رژیماش بر سر مخالفان و اقلیتها هوار کردند، مات و مبهوتاند. گلدینگ خود را ناگزیر از نوشتن در باب ظرفیتِ آدمی برای شر دید. منتها افزون بر این هدف، در پی آن بود که در کتابش آشکار سازد در هر کنجی از جهانْ امکانِ وقوع چنین رفتارهایی وجود دارد، حتی در مملکتِ علیالظاهر مترقیای نظیر انگلستان. گلدینگ دربارهی «بَعل َزبوب» (سالار مگسها) مینویسد: «میخواستم تصویر کلیْ همان درسِ مصیبتباری باشد که انگلیسیها مجبور بودهاند در طی یکصد سال گذشته فراگیرند؛ این که جماعتی از آدمیانْ ذاتاً مشابه هر جماعتِ دیگری از انسانهاست؛ مضافاً اینکه یگانه دشمنِ آدمی در کُنهِ وجود خودش نهفته است.»
دربارهی ویلیام گلدینگ، نویسندهی کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها)
ویلیام گلدینگ، نویسنده، شاعر، نمایشنامهنویس و منتقد ادبی بریتانیایی در سال 1911 در بریتانیا متولد شد. وی با نوشتن رمانها و آثاری که اتفاقاً عامهپسند هم نبودند، توانست جایگاه بسیار والایی در بین فعالان در ادبیات به دست بیاورد. از زندگی او اطلاعات چندانی در دسترس نیست؛ چرا که از او به جز یک یا دو مصاحبه، چیز بیشتری باقی نمانده است. هر آنچه که راجع به او وجود دارد، استخراج یافته از همان مصاحبهها است. به گفتهی او چیزی که تاثیر بهسزایی در طرز تفکر او داشته، اتفاقی است که درست 7 ماه پس از به دنیا آمدنش رخ داده است: یعنی غرق شدن کشتی تایتانیک. به گفتهی خودش تمام این تغییرات و ایجاد علاقه به فلسفه به دلیل حرف مادرش راجع به این کشتی پرآوازه بوده است. او میگوید روزی مادرم به من گفت: «آگاهی او از دنیا به روزی برمیگردد که کشتی تایتانیک غرق شد و من فهمیدم که این دنیا با همهی شادیهایش به سان کشتیای میماند که رویش تمام ثروتمندان جهاناند و به زیر آب میرود.» او پس از دوران کودکی مانند دیگران وارد روزها و دوران تحصیلی خود شد. علاقهی او به ادبیات و کلمات باعث شد که در واقع او یک ادیب بار بیاید؛ به طوری که در اواخر دبستان به نوشتن روی آورد و در اوایل دبیرستانش رماننویسی را شروع کرد. او در این دوران مطالعاتش را بیشتر و بیشتر کرد؛ چرا که معتقد بود مطالعه به او آرامش میبخشد. وقتی که 12 ساله بود تصمیم گرفت تا رمانی 12 جلدی مبنی بر تاریخ اروپا بنویسد. او سرانجام کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها) را نوشت و زاویهی دید تمامی نویسندگان را تمایز بخشید. این کتاب به معنای واقعی شاهکاری در ادبیات مدرن بوده است و باید گلدینک را صاحب سبک دانست؛ چرا که وی رکوردهایی را با این کتاب شکست که شاید هیچکس قادر به دستیابی آنها و شکاندن دوبارهی آنها نباشد. قطعاً شهرت او به دلیل داستان سالار مگسها نیست، بلکه به دلیل تفکری است که این اثر زادهی آن است. سرانجام وی در سال 1993 با تجربیاتی ارزشمند و نامی عظیم به زندگی برجستهی خود بدرود گفت.
دربارهی ترجمهی فارسی کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها)
کتاب «بَعل َزبوب» (سالار مگسها) نوشتهی ویلیام گلدینگ با ترجمهی م. آزاد در انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
محمود مشرف آزاد تهرانی (زادهی 18 آذر 1312 در تهران – درگذشتهی 29 دی 1384 در تهران)، شناخته شده با نام هنری م. آزاد شاعر، نویسنده و مترجم شناختهشدهی ایرانی بود.
کتابهای «دیار شب»، «قصیدهی بلند باد و دیدارها»، «آیینهها تهیست» و «باید عاشق شد و رفت» از جمله کتابهای شعر م.آزاد است. از آثاری که با ترجمهی م.آزاد به فارسی بازگردانی شده است نیز میتوان به کتابهای «بَعل َزبوب» (سالار مگسها) و «دن آرام» و همچنین ترجمهی شعرهای کارل سندبرگ اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات انگلیس |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 376 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک