پالتویی ها 2: کلاهبردار من
گزارشی از مواجهه با مال باختگی
نویسنده: حنیف قریشی
مترجم: پژمان طهرانیان
ناشر: مان کتاب
دسته بندی: ادبیات انگلیس
412,500 ریال
کتاب «کلاهبردارِ من» نوشتۀ حنیف قریشی
گزارشی جذاب از یک کلاهبرداری مالی. کتاب «کلاهبردارِ من: گزارشی از مواجهه با مالباختگی»، با عنوان اصلی A Theft: My Con Man، اگرچه اثری غیرداستانی و اتوبیوگرافیک و روایت یک ماجرای واقعی است که برای نویسنده اتفاق افتاده اما کشش و جذابیت یک داستان را در خود دارد.
آنها که آثار داستانی حنیف قریشی را خواندهاند و با طنز سیاه و درعینحال شیرین این آثار آشنایی دارند در کتاب کوتاه و غیرداستانی «کلاهبردارِ من» نیز با همان حنیف قریشی شوخطبع و درعینحال تلخِ داستانهایش روبهرو خواهند شد.
حنیف قریشی در کتاب «کلاهبردار من» ماجرای کلاهبرداریِ مالی از خودش را نقل میکند اما نقل او به شرح ماوقع محدود نمیماند و به عرصهای بدل میشود برای تأمل درباب بعضی مسائل بنیادینی که انسان در زندگی با آنها مواجه است.
کتاب «کلاهبردار من» چنانکه در مقدمۀ پژمان طهرانیان بر ترجمۀ فارسی این کتاب اشاره شده، جزو کتابهای کمتر دیده و خوانده شدۀ حنیف قریشی است. این کتابِ کوتاه، هم متنی جذاب و پرکشش است و هم خواننده را به تأمل فرامیخواند.
متن اصلی کتاب «کلاهبردار من» اولین بار در سال 2014 منتشر شده است.
مروری بر کتاب «کلاهبردارِ من»
حنیف قریشی در کتاب «کلاهبردار من» ماجرای سرقت پساندازش توسط یک مرد کلاهبردار را روایت میکند و از خلال روایت این ماجرا به مسائل و موضوعات گوناگونی نقب میزند.
ماجرای کتاب «کلاهبردار من» از این قرار است که راوی، یعنی خود حنیف قریشیِ نویسنده، در زمانی که به شصتسالگی نزدیک میشود، نیاز به برنامهریزی برای آیندۀ خود و فرزندانش را احساس میکند و از همینرو حسابداری را از شرکتی معتبر استخدام میکند تا در یک برنامهریزی مالی سودمند و آیندهنگرانه به او کمک کند. حسابدار به راوی پیشنهادِ یک سرمایهگذاری را میدهد و قریشی به پیشنهاد او عمل میکند اما درمییابد که حسابدار، کلاهبردار بوده و تمام پساندازش برباد رفته است.
قریشی در کتاب «کلاهبردار من» از خلال نقل ماجرای مالباختگی خود و گزارش فرایند این مالباختگی و اینکه چطور سرانجام با این قضیه کنار آمده است، به تأمل درباب بعضی تناقضها و معضلات زندگی آدمی میپردازد و از موضوعاتی چون ارزش واقعی پول و نقش فریب و دغل در هنر سخن میگوید و مسائلی را دربارۀ فریبکاریهای دنیای مالی پیش میکشد.
یکی از موضوعاتی که قریشی در کتاب «کلاهبردار من» با ظرافت و طنز سیاه خاص خودش و وسط کشیدن پای تحلیلهای فرویدی، به آن میپردازد مسئلۀ عشق و نفرت توأمان به کسی است که آدم را فریب داده است. او تعریف میکند که چطور بهتدریج میدیده که دارد به کلاهبردارِ خود علاقمند میشود و نفرتش از او به عشق تغییر میکند طوری که مدام به او فکر میکند.
در بخشی از کتاب «کلاهبردار من» میخوانید: «با مردی آشنا شدم که کِرمی را توی گوشم فرو کرد و آن کرم بیش از یک سال آنجا زندگی کرد، جا خوش کرد و رفتهرفته ذهنم را بلعید و مغزم را جوید. منِ غارتزدۀ عفونتگرفته نگران و ناامید بودم و گاهی هم فقط کالبدی تهی بودم. مثل آدمی روبهموت، تلوتلو میخوردم و تا میتوانستم میخوابیدم؛ بیداربودن هیچ لطفی نداشت. اهمیتِ پنهان شدن و انکار کردن و اشتیاق به جهل را درک کرده بودم.
عقل و منطق معمولاً آخرین چیزی است که آدم میخواهد با آن روبهرو شود، ولی بالأخره حقیقت خودش را تحمیل میکند تا جایی که مجبور میشوی چشمهایت را باز کنی. کمکم از این مرد بدم آمد، مردی که بهتازگی با او آشنا شده بودم، ولی فریبم داد و بعد سرم کلاه گذاشت و از من دزدی کرد. حتی دورهای هم به نظر میرسید که دارد وانمود میکند خودِ من است. بعد از آن دیگر ناپدید شد، ولی ماهها هرروز تلفن میزد و معذرت میخواست و پیشنهاد کمک و وعدهوعیدهای نامعقول میداد.
میدیدم نفرتم آنقدر متورم شده که نهتنها دارد تباهم میکند – نگاهم به دنیا را طوری داشت زیر و رو میکرد که مطمئن شده بودم دنیا چیزی جز پلیدی نیست – که، درکمال تعجبم، بهواسطۀ یک جور معجزۀ مرموز دارد تبدیل به عشق میشود. داشتم عاشقِ سارقم میشدم، مردی که عملاً نمیشناختمش، ولی به او اعتماد کرده و حتی علاقهمند شده بودم، مردی که فقط یکی از جرمهایش این بود که پساندازم را برداشته و رفته بود.»
دربارۀ حنیف قریشی، نویسندۀ کتاب «کلاهبردارِ من»
حنیف قریشی (Hanif Kureishi)، متولد 1954، نمایشنامهنویس، فیلمنامهنویس، فیلمساز، داستاننویس و جستارنویس بریتانیایی است. او در جنوب لندن، از پدری پاکستانی و مادری انگلیسی، متولد شده است.
قریشی برای آثارش جوایز مختلفی گرفته و نامش در سال 2008 در نشریۀ تایمز در فهرست پنجاه نویسندۀ برتر بریتانیایی از سال 1945 آمده است. او همچنین دارای نشان شوالیۀ هنر ادبیات فرانسه و مدال امپراتوری بریتانیا است.
از آثار حنیف قریشی میتوان به کتابهای «نزدیکی»، «بودای حومه»، «اگر گابریل نبود» و «عشق سالهای غم» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «کلاهبردارِ من»
کتاب «کلاهبردارِ من: گزارشی از مواجهه با مالباختگی» با ترجمه و مقدمۀ پژمان طهرانیان و همراه با بخشی از مصاحبهای با حنیف قریشی، که نویسنده در آن از تجربههایی که باعث نوشتن این کتاب شده سخن گفته، در انتشارات مان کتاب منتشر شده است.
پژمان طهرانیان، متولد 1357 در تهران، مترجم، ویراستار و مقالهنویس ایرانی است. طهرانیان دارای لیسانس علوم تغذیه از دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات است. او همچنین یک دورۀ یکسالۀ روزنامهنگاری را در مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها و نیز دورۀ دوسالۀ نشر و ویرایش و ترجمه را در مرکز نشر دانشگاهی گذرانده و از اوایل دهۀ 80 خورشیدی وارد کار کتاب و نشر شده است.
طهرانیان با ترجمۀ کتابهای حوزۀ کودک و نوجوان برای انتشارات هرمس، بهطور حرفهایتر وارد کار ترجمه شد.
نمونهخوانی و نسخهپردازی در انتشارات کتاب خورشید، ویراستاری برای انتشارات هرمس، نشر نو، نشر ماهریز و نشر مشکی، همکاری با نشریات مختلف بهعنوان مقالهنویس و مترجم، همکاری با دفتر سازمان یونیسف در تهران بهعنوان مترجم و نیز ترجمۀ کتابهای مختلف در حوزۀ ادبیات بزرگسال و کودک و نوجوان از جمله فعالیتهای پژمان طهرانیان از دهۀ 80 خورشیدی تاکنون است.
طهرانیان همچنین عضو انجمن مترجمان ادبی کانادا و انجمن مترجمان ایالت آلبرتا در کانادا و مؤسس انتشارات مانِ کتاب است. او در این انتشارات، سری کتابهایی را با عنوان کتابهای مانَک، در حوزۀ داستان کوتاه و شعر، منتشر کرده است.
از ترجمههای پژمان طهرانیان میتوان به کتابهای «جزیره»، «وقایع کلاغیه»، «داستانهای برقآسا»، «زندگی و مرگ شهردار کاستربریج»، «آشنایی با رمز و رازهای نویسندگی»، «مبانی مطالعات سینمایی و نقد فیلم»، «اگر گابریل نبود» و «استبداد: بیست درس از قرن بیستم» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات انگلیس |
زبان: | فارسی |
قطع: | پالتوئی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 72 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک