دوئل
نویسنده: جوزف کنراد
مترجم: سهیل سمی
ناشر: خوب
دسته بندی: ادبیات انگلیس
367,500 ریال
کتاب «دوئل» اثر جوزف کنراد
تریلری سرشار از تعیلق و هیجان که بر اساس داستانی واقعی درباره دو عضو ارتش ناپلئون نوشته شده است. کتاب «دوئل» از داستانهای شاخص جوزف کنراد به شمار میرود که در آن به نوعی به هجو جنگ پرداخته است.
کتاب «دوئل» اولینبار در سال 1908 در یک مجله منتشر شد. کنراد در این داستان بر اساس اتفاقی که در واقعیت پایه دارد روایتی با طراحی استادانه به دست داده است.
ریدلی اسکات در سال 1977 بر اساس داستان «دوئل» جوزف کنراد فیلمی ساخت که این فیلم نیز با استقبال خوبی روبرو شد و در جشنواره فیلم کن همان سال برنده جایزهای هم شد.
مروری بر کتاب «دوئل»
جنگ یکی از پرتکرارترین موضوعاتی است که همیشه مورد توجه داستاننویسان قرار داشته است. داستانها و رمانهای بسیاری میتوان در تاریخ ادبیات سراغ گرفت که هریک از منظری به نقد جنگ پرداختهاند و تبعات ویرانگر آن را نشان دادهاند. جوزف کنراد در کتاب «دوئل» با دستمایه قرار دادن حادثهای واقعی در ارتش بزرگ ناپلئون، هم بر بیهودگی و پوچ بودن جنگ دست گذاشته و هم بر پوشالی بودن باورهای کهنه و پوسیده.
داستانی که کنراد در کتاب «دوئل» روایت کرده از یکسو اثری است طنزآمیز و از سوی دیگر غمانگیز. در این داستان بلاهت نهفته در موقعیتی بسیار جدی به شیوهای استادانه به تصویر کشیده شده است.
مشهور است که ناپلئون از دوئل کردن بین سربازان و افسرانش بیزار بود در حالی که خودش جنگآوری بود که بخش مهمی از زندگیاش در نبرد گذشته بود. با این حال وقوع یک دوئل میان افرادش زبانزد شده بود و کنراد بر اساس این اتفاق داستان «دوئل» را نوشته است.
شخصیتهای اصلی کتاب «دوئل»، دو افسر با نامهای فرو و دوبر هستند که هر دو ستوان هنگ سوارهنظام هستند اما نه در یک هنگ. آنها در میان شگفتی و تحسین دیگر افسران، در طول سالهای جنگی درازدامن درگیر جدالی شخصی بودند، «چون دو هنرمند مجنون، در پی زراندود کردن زرِ ناب یا پیرایه بستن بر گل سوسن».
فرو و دوبر در هنگهایشان کارهای متفاوتی میکردند. فرو به کارهای هنگ رسیدگی میکرد اما ستوان وبر از خوشاقبالیاش، در مقام افسر مهمات و توپخانه، ملازم ژنرالِ فرمانده لشکر بود. در داستان «دوئل» آن را در حالی میبینیم که در استراسبورگ هستند در پادگانی مهم و خوشایند در حالی که از وقفه کوتاه صلح و آرامش بهغایت لذت میبردند. آنها گرچه از این فرصت پیش آمده لذت میبردند اما از سوی دیگر منتظر و آماده ادامه جنگ هم هستند. انگار کسب و کار آنها در این جهان چیزی جز جنگ نیست و آرامش بیرون از عرصه نبرد دلزدهشان میکند. فرو و دوبر با چنین روحیهای و در میانه جنگی جهانگیر بر سر مسئلهای شخصی به جدال با هم میپردازند.
کنراد در کتاب «دوئل» به گونهای درخشان نشان داده که هم عرصه کلی که فرو و دوبر در آن حضور دارند، یعنی عرصه جنگ، پوچ و بیمعنا است و هم جدال شخصی این دو با هم.
در بخشی از کتاب «دوئل» میخوانیم: «مهربانی ذاتی و حس قدرتمند رفاقت در وجود ستوان دوبر قوه مشاهدهاش را دوچندان میکرد. لحنش ملایمتی کنایهآمیز پیدا کرد، و خیره به شلوار سوارهنظام در دستان دختر، به علاقه او به آسایش و رضایت خاطر ستوان فرو متوسل شد. مصر بود و میخواست به هر ترتیب که شده دختر را به حرف آورد. از جذابیت چشمان خود بهره گرفت که مهربان و زیبا بود و عمیقا تأثیرگذار. بیتابیاش در اینکه بهخاطر خود ستوان فرو هم که شده، زودتر به او دسترسی یابد، چنان صادقانه بود که عاقبت بر اکراه دختر از حرف زدن چیره شد. متأسفانه دختر حرف زیادی برای گفتن نداشت. ستوان فرو کمی پیش از ساعت ده به خانه بازگشته و یکراست به اتاقش رفته و خودش را مستقیم روی تخت انداخته بود تا دوباره قیلولهای کند. دختر صدای خرخر او را که از قبل هم بلندتر شده بود، تا بعدازظهر شنیده بود. بعد ستوان بیدار شده، بهترین یونیفرمش را پوشیده و از خانه خارج شده بود. دختر تا همین حد میدانست».
درباره جوزف کنراد نویسنده کتاب «دوئل»
جوزف تئودور کنراد کورژنیوفسکی در سوم دسامبر 1857 در خانوادهای مرفه، که ساکن بخش لهستانینشین اوکراین امروزی بودند، متولد شد. در زمان تولد کنراد، لهستان هنوز کشوری مستقل نبود و این سرزمین بین روسها، پروسها و اتریشمجارستان آن زمان تقسیم شده بود. پدر جوزف کنراد، از نویسندگان مطرحی بود که از استقلال لهستان حمایت میکرد و به همین دلیل دستگیر و به چرنیگوف اوکراین تبعید شده بود. جوزف نیز در این سفر تحمیلی همراه خانوادهاش بود و در دوران تبعید همصحبتی جز پدرش و ادبیات نداشت. او در این دوران و به خصوص به واسطه آشناییاش با مناسبات سیاسی و جوامع انسانی از طریق صحبتهای پدرش، نگاهی بدبینانه نسبت به ذات انسان پیدا کرد. پدر و مادر کنراد به خاطر ابتلا به سل از دنیا رفتند و سرپرستی کودک یتیم به داییاش واگذار شد که طبعی ملایم و محافظهکار داشت اما عملگرا بود. کنراد در نوجوانی به زندگی روی دریا علاقه زیادی نشان داد. در هفدهسالگی به مارسی فرانسه رفت تا آموزش دریانوردی ببیند و دیگر به لهستان برنگشت. دو سال پس از این او به عنوان خدمه کشتی سنتآنتوان به امریکا و کارائیب سفر کرد که تجربه این سفر در رمان «نوسترومو» بازنمایی شده است. کنراد پس از مدتی به خدمت نیروی تجاری دریایی انگلستان درآمد و از این طریق با زبان انگلیسی هم آشنا شد. زندگی کنراد شامل سفر کردن و نوشتن بود و او نحستین رمانش را هم به زبان انگلیسی نوشت. کنراد بهترین آثارش را زمانی نوشت که روی رود کنگو کار میکرد و در آنجا بود که عواقب استعمار را از نزدیک مشاهده کرد و این مشاهده ردی عمیق بر آثارش برجای گذاشت. کنراد زندگی پرفرازونشیبی داشت و در ایام پایانی عمرش گرفتار انزوا و افسردگی شد و در نهایت در ماه اوت 1924 بر اثر درد سینه و تنگی نفس به بستر افتاد و چند روز بعد، بهعلت غفلت و بیتوجهی پزشکان، از دنیا رفت. «از چشم غربی»، «دل تاریکی»، «طوفان دریا»، «مامور سری»، «لرد جیم» و «قصههای آشوب» برخی از آثار کنراد است که به فارسی منتشر شدهاند.
درباره ترجمه کتاب «دوئل»
کتاب «دوئل» با ترجمه سهیل سمی در نشر خوب منتشر شده است.
سهیل سمی، متولد 1349، مترجم پرکار و معاصر ایرانی است. او پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه برای ادامه تحصیل از قائمشهر به تهران آمد و در دانشگاههای علامه طباطبایی و دانشگاه تهران به تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت. سمی پس از آن به صورت حرفهای به ترجمه مشغول شد و تاکنون آثار زیادی در زمینه ادبیات داستانی، تاریخ و روانشناسی به فارسی برگردانده است. «سلاخخانه شماره پنج»، «چیزهایی مانند عشق»، «فقط یک داستان»، «در انتظار گودو»، «اتاق جیکب» و «بانوی پیشگو» عناوین برخی از ترجمههای سمی هستند.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات انگلیس |
زبان: | فارسی |
قطع: | جیبی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 124 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک