سوتنیکوف
نویسنده: واسیل بیکوف
مترجم: شیوا فرهمندراد
ناشر: وال
دسته بندی: ادبیات روسیه
1,011,500 ریال
کتاب «سوتنیکوف» نوشتۀ واسیل بیکوف
رمانی علیه جنگ و زوال اخلاق و ارزشهای انسانی در شرایط جنگی. کتاب «سوتنیکوف» رمانی تلخ و نقادانه دربارۀ تباهی اخلاقی و آسیبهای برآمده از جنگ است.
واسیل بیکوف در کتاب «سوتنیکوف» جنگ جهانی دوم را دستمایهای برای نوشتن رمانی عمیقاً انسانی در سوگ از دست رفتن ارزشهای انسانی قرار داده است.
ولادیمیر پوزنر، روزنامهنگار مشهور روسی – فرانسوی، از کتاب «سوتنیکوف»، در کنار کتابهایی چون «شازده کوچولو»، «مرشد و مارگریتا» و «پرواز بر فراز آشیانۀ فاخته»، بهعنوان یکی از کتابهایی نام برده که زندگیاش را دگرگون کردهاند.
متن اصلی کتاب «سوتنیکوف» اولین بار در سال 1970 منتشر شده است. این رمان، چنانکه در مقدمۀ شیوا فرهمندراد بر ترجمۀ فارسی آن توضیح داده شده، دستمایۀ اقتباس سینمایی نیز قرار گرفته و براساس آن در سال 1976 فیلمی به نام «عروج»، بهکارگردانی لاریسا شپیتکو، کارگردان روس، ساخته شده است. این فیلم در سال 1977 جایزۀ خرس طلایی جشنوارۀ فیلم برلین را گرفت و لاریسا شپیتکو را به شهرتی جهانی رساند.
فیلم «عروج» در سال 1356 در ایران، در جشنوارۀ فیلم تهران، نیز نمایش داده شد و بعد از آن بارها از تلویزیون ایران پخش شد.
مروری بر کتاب «سوتنیکوف»
داستان کتاب «سوتنیکوف» در دوران جنگ جهانی دوم در روسیۀ شوروی اتفاق میافتد. ماجرای این رمان از این قرار است که در زمستان 1942، در سرمایی سخت و استخوانسوز، وقتی که نیروهای آلمان نازی به شوروی حمله میکنند و بلاروس را به اشغال خود درمیآورند، فرمانده یک دستۀ کوچک، دو پارتیزان را بهجستجوی آذوقه اعزام میکند. آنها بهانجام این مأموریت به دلِ برف میزنند، اما درگیری با برف و سرما و یخبندان، تنها بحرانی نیست که دو پارتیزان کتاب «سوتنیکوف» با آن مواجه میشوند. آنها همچنین با خودیهایی مواجهند که مزدور نازیها شدهاند.
کتاب «سوتنیکوف» نهفقط عرصۀ جنگی بیرونی که همچنین عرصۀ جنگی درونی در اعماق روح انسانهاست. در این رمان با کشمکش دشوار و طاقتسوزی مواجهیم که در دوراهیِ مرگ و زندگی، میان اخلاق و بیاخلاقی درمیگیرد.
واسیل نیکوف در کتاب «سوتنیکوف» از عذاب وجدان مینویسد و از درگیری خیر و شَر و از جنگ که انسانیت را به حالت تعلیق درمیآورد و حتی نیکی را هم به ضدّ خود بدل میکند.
در کتاب «سوتنیکوف» از حماسهسرایی و عملیات قهرمانانه و شعارهای تبلیغاتیای که بابِ طبع گفتمان ایدئولوژیک رسمیِ حاکم بر شوروی بود، خبری نیست. واسیل نیکوف در کتاب «سوتنیکوف» از تأثیرات فاجعهبار جنگ بر زندگی مردم عادی مینویسد و از اینکه جنگ هیچ فضیلتی دربرندارد و حاصل آن جز عذاب و پلیدی و ویرانی و نابودی و زوال اخلاقی و از میان رفتن انسانیت نیست.
در بخشی از کتاب «سوتنیکوف» میخوانید: «تا بیرون آمدن از نیزار، مدتی طولانی در کف پهن مسیر سیلاب راه سپردند. خشخش نیهای خشک و یخزده در پیرامون طنین میافکند. پس از عبور از رود کوچکی که زیر برف مدفون شده بود، بار دیگر برف نرم و عمیق چمنزار را کوبیدند و راه گشودند. سوتنیکوف بهکلّی از پا درآمده بود، سخت نفسنفس میزد، از باتلاق کف درّه به دشواری عبور کرده بود و دیگر تاب و توانی در او باقی نبود. سرانجام بوتهزار را پشت سر گذاشتند و اکنون تنها سربالاییِ تپه را پیش رو داشتند. برف در آنجا کمتر بود، اما بالا رفتن از این شیب هم آسان نبود. خستگی هرچه بیشتر بر سوتنیکوف فشار میآورد، و بهتدریج نسبت به همهچیز و همهکس در دنیا احساس بیگانگی میکرد. گوشهایش سنگین شده بودند؛ از باد یا شاید از خستگی زنگ میزدند، تنها به نیروی اراده خود را روی پا نگاه داشته بود و پیش میرفت.
در میانۀ سربالایی طولانی حال او بدتر شد: پاهایش زیر بدنش خم میشدند. چه خوب که برف در اینجا کمتر بود و حتی در بعضی جاها باد همۀ برف را روفته و برده بود، و زمین گلآلود لخت شده بود. ریباک خیلی جلو افتاده بود. لابد شتاب داشت که هرچه زودتر به بالای تپه برسد و نگاهی به اطراف بیندازد. دِه میباید در همان نزدیکیها باشد و بهزودی دیده شود. اما نرسیده به بالای تپه ایستاد و سوتنیکوف از دور بهنظرش رسید که او چیزی دیده است، ولی از آن فاصله نمیتوانست بفهمد چهچیزی. سربالاییِ پُربرف تپه با شیب ملایم تا آسمان پُرستاره بالا میرفت و جایی در دوردست، در میان مه رقیق شبانگاهی ناپدید میشد. پشت سر نیز دشتی هموار، مهآلود و خاکستریرنگ بود، که بوتهزار خطی بر میان آن کشیده بود، و ردّ پاهایی با سایههایی مبهم در آن دیده میشد.»
دربارۀ واسیل بیکوف، نویسندۀ کتاب «سوتنیکوف»
واسیل بیکوف، متولد 1924 و درگذشته به سال 2003، داستاننویس بلاروسی بود. بیکوف از نویسندگان منتقد سیاستهای شوروی و نویسندهای مخالف جنگ بود.
او، چنانکه در مقدمۀ شیوا فرهمندراد بر ترجمۀ فارسی کتاب «سوتنیکوف» اشاره شده، «بهعنوان نخستین نویسندۀ دوران حکومت شوروی که حقایق ناگفتۀ جنگ را به قلم میآورد و با تحمل همۀ دشواریها از عهدۀ انتشار آن نیز برمیآمد، معروفیت دارد.»
بیکوف، بهخاطر مواضع نقادانهاش، نزد حکومت شوروی نویسندۀ محبوبی نبود اما بعد از فروپاشی شوروی نیز همچنان مغضوب باقی ماند و حکومت توتالیتر بلاروس نیز با او میانۀ خوبی نداشت.
بیکوف شخصیتی مهم در ادبیات و اندیشۀ مدنی شوروی و بلاروس بوده است. او سالها سخنگوی انجمن قلم (پن) بلاروس بود و نامش بهعنوان یکی از نامزدان دریافت جایزۀ نوبل نیز مطرح بود.
از آثار واسیل بیکوف میتوان به کتابهای «دستۀ گرگها»، «فال بد» و «راه دراز تا خانه» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «سوتنیکوف»
کتاب «سوتنیکوف» با ترجمه و مقدمۀ شیوا فرهمندراد در انتشارات وال منتشر شده است. ویراست اول ترجمۀ شیوا فرهمندراد از کتاب «سوتنیکوف»، با عنوان «عروج»، در انتشارات دنیای نو منتشر شده بود.
شیوا فرهمندراد متولد 1336 است. از او، جز ترجمۀ کتاب «سوتنیکوف»، اثری تألیفی هم با عنوان «وحدت نافرجام: کشمکشهای حزب تودۀ ایران و فرقۀ دموکرات آذربایجان (1372 – 1324)» منتشر شده است.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات روسیه |
زبان: | فارسی |
قطع: | پالتوئی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 294 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک