جزیره
داستان های دهه 60 و 70 میلادی

جزیره
قصه‌هایی در فضاهای کارگری. داستان‌های مجموعۀ جزیره، که شامل داستان‌هایی است که آلیستر مک‌لاود در دهه‌های 60 و 70 میلادی نوشته، بیشتر در حال و هوایی هستند که نویسنده در مقطعی از زندگی‌اش آن را تجربه کرده بوده است. مک‌لاود که خود برای درآوردنِ خرجِ تحصیلاتش به کارهایی نظیر هیزم‌شکنی و معدن‌کاری و ماهیگیری اشتغال داشته، در داستان‌هایش این تجربه‌ها را دستمایه قرار داده است.
جزیره شامل نُه داستان است با عنوان‌های: «قایق»، «تاریکیِ بیکران»، «هدیۀ گران‌بهای خاکستری»، «بازگشت»، «در پاییز»، «هدیۀ گمشدة نمکینِ خون»، «راهی به دماغۀ رَنکین»، «رخت بر بستنِ تابستان» و «هر چیزی فصلی دارد».
در بخشی از داستان «قایق» از این مجموعه می‌خوانید: «اولین‌بار به همان شکل و تقریباً در همان زمانی از وجود قایق آگاه شدم که به وجود آدم‌هایی پی بردم که از قایق امرار‌معاش می‌کردند. دورترین خاطره‌ای که از پدرم دارم تصویری است از چکمه‌های لاستیکیِ غول‌آسایش بر کف اتاق و بعد بالا رفتن ناگهانی‌ام و چسبیدنِ صورتم به تَه‌ریش زبرِ گونه‌اش؛ و اینکه گونه‌اش طعم نمک می‌داد و خودش، از قرمزیِ کفِ چکمه‌های لاستیکی‌اش تا سفیدیِ موهای ژولیدة پُرپشتش، بوی نمک می‌داد. اولین‌بار وقتی خیلی کوچک بودم سوار قایقم کرد. از خانه تا بارانداز، یک کیلومتری را روی دوشَش سوار بودم و یادم می‌آید صدای شِلنگ‌تخته‌انداختن‌هایش را با آن چکمه‌های لاستیکی در ساحل شنی، ملودیِ ترانۀ کوتاهِ مبتذلی را که می‌خواند و رایحۀ نمک را...»
مجموعه داستان جزیره با ترجمۀ پژمان طهرانیان در نشر بیدگل منتشر شده است. همراه داستان‌های این مجموعه ترجمۀ گفت‌وگویی با آلیستر مک‌لاود نیز آمده است.
دربارة نویسنده: آلیستِر مَک‌لاود (2014 – 1936)، داستان‌نویس کانادایی.