اوضاع خیلی خراب است
کتابی درباره ی امید

کتاب «اوضاع خیلی خراب است» اثر مارک منسن
کتابی درباره اهمیت امید داشتن؛ اهمیتی از نه باب این‌که با امید زندگی بهتری خواهیم داشت بلکه فراتر از این به این معنی که بدون امید زندگی ما در جهان کنونی غیرقابل ممکن خواهد بود. مارک منسن در کتاب «اوضاع خیلی خراب است» بخشی از ایده‌اش را در همین عنوان اصلی کتاب گنجانده است و بخشی دیگر از آن را در عنوان فرعی اثر: «کتابی درباره امید».
کتاب «اوضاع خیلی خراب است» مدعی نیست که چون ما امروز در جهان بهتری به سر می‌بریم پس باید امیدوار باشیم بلکه برعکس؛ می‌گوید چون ما در وضعیتی قرار داریم که بسیاری از مسایل پیرامونی زندگی ما را به چالش کشیده‌اند باید امید داشته باشیم و این امید داشتن نه امری فانتزی بلکه ضرورتی برای بقا است.
کتاب «اوضاع خیلی خراب است» اثر دیگری از مارک منسن، نویسنده پرفروش امریکایی، است که با به چالش کشیدن برخی از کلیشه‌های ذهنی ما تلاش کرده از منظری دیگر به آنها بنگرد.
کتاب «اوضاع خیلی خراب است» کتاب پرفروش نیویورک‌ تایمز بوده و به زبان‌های متعددی ترجمه شده است.

مروری بر کتاب «اوضاع خیلی خراب است»
امید داشتن شرط بقای ما است. این جمله را به شکلی می‌توان ایده محوری کتاب «اوضاع خیلی خراب است» دانست. نویسنده کتاب معتقد است که همان‌طور که ماهی به آب نیاز دارد، ما نیز برای بقا به امید نیاز داریم.
مارک منسن در کتاب «اوضاع خیلی خراب است» می‌گوید که ریشه اضطراب، بیماری‌های روانی و افسردگی در ناامیدی نهفته است. او بی‌آنکه قصد اغراق داشته باشد بر این باور است که اضطراب مزمن بحرانی مربوط به امید است، ترس از آینده‌ای ناموفق. او افسردگی را هم بحرانی مربوط به امید می‌داند. اعتقاد به آینده بی‌معنی نیست. توهم، اعتیاد و وسواس، همه این‌ها تلاش‌های بی‌اختیار و از سر ناچاری ذهن برای خلق امیدند: از یک تیک عصبی یا میل وسواسی گرفته تا چیزهای دیگر.
کتاب «اوضاع خیلی خراب است» با زبانی ساده و شیوا و همراه با طنزی که گاه به کتاب راه می‌یابد بر روی مقوله‌‌ای بسیار حیاتی در زندگی مدرن دست گذاشته است. اگر از افراد مختلف پرسیده شود که ما در جهان مدرن کنونی به چه چیزهایی نیاز داریم احتمالا پاسخ‌های متفاوتی دریافت خواهیم کرد. مارک منسن در کتاب «اوضاع خیلی خراب است» پاسخ خود را به این پرسش داده است. او می‌گوید ما در جهانی زندگی می‌کنیم که بیش از آنکه به صلح، رفاه یا حتی وسایل تزیینی ماشین نیاز داشته باشیم به امید نیاز داریم.
عنوان کتاب «اوضاع خیلی خراب است» عنوانی هشدارآمیز است. منسن در این کتاب می‌گوید که امروز چیزهای زیادی در جهانِ ما به فنا رفته است اما باید به یاد بیاوریم که وضعیت کنونی بدتر از وضعیت جهانی که در آن هولوکاست رقم خورد نیست اما به‌هر‌حال باید بپذیریم که چیزهای زیادی به فنا ‌رفته‌اند.
مارک منسن در ابتدای کتاب «اوضاع خیلی خراب است» با مرور داستان فردی به نام پیلکی در دوران جنگ جهانی دوم و رشادت‌ها و شجاعت‌هایی که او به خرج داده بود، می‌گوید داستان‌هایی شبیه به داستان او به ما الهام می‌دهند: «آن‌ها برای‌مان امید به ارمغان می‌آورند. آن‌ها کاری می‌کنند تا بگوییم: می‌بینی؟ اون روزها اوضاع خیلی بدتر بوده. پیلکی کجا و منِ بی‌عرضه کجا؟ من توی زندگی‌م چه غلطی کرده‌م؟! این سوالی‌ست که احتمالا باید در این عصرِ طوفان‌های توییتری و القای نفرت از سمتِ به‌مبل‌لم‌دادگان دانای کل از خود بپرسیم. وقتی کمی عمیق‌تر بیندیشیم و چشم‌اندازِ کلی را ببینیم، متوجه می‌شویم در‌حالی‌که قهرمانانی مثل پیلکی جهان را نجات می‌دهند، ما مگس می‌پرانیم و از این شکایت می‌کنیم که دستگاه تهویه به ‌اندازه‌ی کافی قوی نیست.»
نویسنده کتاب «اوضاع خیلی خراب است» می‌گوید داستان پیلکی قهرمانانه‌ترین داستانی است که او در تمام زندگی‌اش با آن مواجه شده است. پیلکی بااین‌که سال‌ها شاهد جنگ، شکنجه، مرگ و نسل‌کشی بود، هیچ‌وقت امیدش را از دست نداد. بااین‌که کشورش، خانواده، دوستان و حتی تقریبا جانش را از دست داد، باز هم امیدش را از دست نداد. او هیچ‌وقت امیدِ داشتنِ زندگیِ آرام و شاد برای کودکانش را از دست نداد. او هیچ‌وقت این امید را از دست نداد ‌که بتواند جان انسان‌های بیش‌تری را نجات بدهد و به انسان‌های بیش‌تری کمک کند.
به اعتقاد منسن در کتاب «اوضاع خیلی خراب است»، کارهای قهرمانانه فقط در شجاعت، شهامت یا نشان‌دادنِ زیرکی خلاصه نمی‌شوند. این‌ها همگی فاکتورهایی رایج هستند و معمولا به‌شکلی غیر‌قهرمانانه استفاده می‌شوند. یکی از نقاط کلیدی بحث منسن این است که می‌گوید قهرمان‌بودن یعنی تواناییِ فراخواندن امید؛ آن‌هم در جایی‌که ذره‌ای امید وجود ندارد، مثل برافروختنِ کبریتی برای روشن‌کردنِ دنیایی تاریک. یعنی نشان‌دادنِ احتمالِ وجودِ جهانی بهتر؛ نه آن جهانِ بهتری که می‌خواهیم وجود داشته باشد، بلکه آن جهانِ بهتری که اصلا نمی‌دانستیم ممکن است وجود داشته باشد. یعنی در شرایطی قرار بگیریم که به‌ نظر می‌رسد همه‌چیز کاملا در آن به فنا رفته، اما هر طور شده شرایط را به‌سمت بهبود پیش ببریم.

درباره مارک منسن نویسنده کتاب «اوضاع خیلی خراب است»
مارک منسن، نویسنده، وبلاگ‌نویس و کارآفرین معاصر امریکایی است که در سال 1984 متولد شده است. او نویسنده کتاب‌های پرفروشی است که نسخه‌های بسیاری از آنها در سراسر جهان به فروش رفته است. مارک منسن که فارغ‌التحصیل دانشگاه بوستون است، با نوشتن کتاب‌هایی در زمینه‌های موفقیت و سبک زندگی و روابط انسانی به شهرت و محبوبیت زیادی رسید. مارک منسن عنوان پرفروش‌ترین نویسنده را از مجله‌ی نیویورک تایمز دریافت کرده و تاکنون بیش از ۱۴ میلیون نسخه از کتاب‌هایش در سراسر جهان منتشر شده است. «شاد بودن کافی است»، «اوضاع خیلی خراب است»، «عشق کافی نیست»، «اوضاع خیلی خراب است» و «هنر ظریف رهایی از دغدغه» برخی از آثار منسن است که به فارسی ترجمه شده‌اند.

درباره ترجمه کتاب «اوضاع خیلی خراب است»
کتاب «اوضاع خیلی خراب است» با ترجمه سمانه پرهیزکاری در نشر میلکان منتشر شده است.
سمانه پرهیزکاری، متولد 1366، مترجم ایرانی است. او تاکنون آثاری در زمینه‌های مختلف به خصوص در زمینه سبک و شیوه زندگی به فارسی ترجمه کرده است. «جنگجوی عشق»، «خوب گوش نمی‌دهی»، «نردبان شکسته»، «محکم در آغوشم بگیر» و «همه باید فمینیست باشیم» عناوین برخی از ترجمه‌های او هستند.