به دور از مردم شوریده (فرهنگ نشرنو)
Far From the Madding Crowd
تامس هاردی
ابراهیم یونسی
فرهنگ نشر نو
دسته بندی: ادبیات-انگلیس
| کد آیتم: |
984031 |
| بارکد: |
9789647443180 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوبت چاپ: |
7 |
| تعداد صفحات: |
522 |
| نوع جلد: |
گالینگور |
| قطع: |
رقعی |
کتاب « به دور از مردم شوریده» نوشتهی تامس هاردی
«به دور از مردم شوریده» یک رمان عاشقانهی کلاسیک است که در سال 1874 میلادی منتشر شده است. «به دور از مردم شوریده» نخستین اثری بود که تامس هاردی را در مقام نویسندهی رمان، مشهور و محبوب همگان کرد.
هنگامی که بتشبای زیبا وارث مزرعهای میشود، عشق و علاقه سه خواستگار متفاوت را به جانب خویش میکشد: نخست گابریل، که مردی بیآلایش و ساده است؛ دوم گروهبان فرانسیس جوان، و بالاخره آقای بالدوود مزرعهدار، مردی میانسال و مورد احترام. انتخاب بتشبا و تراژدی ناشی از آن، جانمایهی یکی از پرخوانندهترین و بحثبرانگیزترین رمانهـای کلاسیک شـده اسـت.
شخصیت اصلی رمان «به دور از مردم شوریده» دختری است زیبا به نام "بتشبا" که پس از مرگ پدر و مادر با خالهاش زندگی میکند. در این میان گلهداری به نام "گابریل اوک" که بسیار به وی علاقهمند است؛ بر اثر سانحهای تمامی گوسفندانش را از دست میدهد و به فردی فقیر و جویای کار تبدیل میشود. پس از چندی شبی گابریل در راهی شعلههای آتشی توجهاش را جلب میکند و مزرعهای را میبیند که در حال سوختن است؛ گابریل برای خاموش کردن آتش تمام توان خویش را به کار میگیرد و با کمک اهالی روستا، آتش را خاموش میکند، زمانی که با صاحب مزرعه روبهرو میشود، بتشبا را میبیند که از او برای کمکش تشکر میکند. گابریل درمییابد که مزرعه میراثی است که از یکی از اقوام بتشبا به او رسیده است. بههمینخاطر گابریل مشاور مزرعهی دختر شده و در آنجا زندگی میکند؛ اما بتشبا با یکی دیگر از خواستگارانش به نام گروهبان "تروی" ازدواج میکند. انتخاب بتشبا زندگی او را وارد مسیری میکند که تاوان این انتخاب اشتباه را به تلخی بپردازد.
بتشبا دختر زیبایی است که در مزارع و دشتهای آرام یورکشایر انگلستان زندگی میکند. جایی که خرمن محصولات با دست جمع میشدند و اسبها، کالاسکهها را به حرکت درمیآوردند. زمانی که زندگی مردم دنبالهروی نقش و الگوی تغییر فصلها بود، او دخترکی بسیار مغرور و متکی به نفس است و از احساسات آتشین عشق چیزی نمیداند و به ازدواج حتی فکر هم نکرده است.
مروری بر کتاب «به دور از مردم شوریده»
اهمیت و جایگاه رمان «به دور از مردم شوریده» اثر تامس هاردی باعث شده است که نویسندگان و منتقدان برجستهای دربارهی این کتاب اظهارنظر نکنند. در این میان برخی مانند ویرجینیا وولف که خودش یکی از مهمترین نویسندگان انگلیسی است، تجزیه و تحلیل مفصلی دربارهی تراژدی عاشقانهی تامس هاردی «به دور از مردم شوریده» دارد که در بخشهایی از آن با عنوان «لحظههای شهود هاردی» با همان زبان پیچیدهاش مینویسد:
«بعضی از نویسندگان ذاتاً از همهچیز آگاهند؛ دیگران از بسیاری چیزها ناآگاهند. عدهای همچون هنری جیمز و فلوبر هم میتوانند از مزایایی که استعدادشان به ارمغان میآورد، بهترین بهره را ببرند و هم نبوغشان را در طی خلق اثر مهار کنند؛ اینان از همهی امکانات هر موقعیتی آگاهند و هرگز غافلگیر نمیشوند. از سوی دیگر احساس میشود که نویسندگان ناآگاه مانند دیکنز و اسکات ناگهان و بیرضایت خودشان برکشیده و به پیش رانده میشوند. موج که فرو مینشیند، آنان نمیدانند چه رخ داده است یا چرا رخ داده است. هاردی را باید در میان اینان قرار داد و این سرچشمهی قدرت و ضعف اوست. گفتهی خود او «لحظههای شهود» دقیقاً آن قطعههای حاوی زیبایی و قدرت شگرف را توصیف میکند که در هر کتابی که او نوشت میتوان یافت. با فعالشدن ناگهانی قدرتی که نه ما میتوانیم پیشبینیاش کنیم، و نه چنین مینماید که مهارش به دست اوست، صحنهای از بقیه صحنهها جدا میشود. گاری حامل جسد فَنی را میبینیم که در جاده زیر درختان خیس پیش میرود، گویی که همیشه و تک و تنها وجود داشته است. گوسفندان بادکرده را میبینیم که در میان شبدرها تقلا میکنند. تروی را میبینیم که شمشیرش را دور سر بتشب که بیحرکت است میچرخاند. طرهای را از گیسوانش میبُرَد و کرم پروانه را با شمشیر از سینهی او برمیدارد. درک چنین صحنههایی که برای چشم واضح است _ اما نه فقط برای چشم، چون همهی حواس درگیر است _ به تدریج در ما آغاز میشود ولی شکوه و زیباییشان بر جای میماند. اما قدرت همانگونه که میآید، به همانگونه هم میرود. در پی لحظهی شهود دورههای طولانی روز روشن میآید و باور هم نمیکنیم که هیچ استادی یا مهارتی توانسته باشد قدرتی سرکش را مهار کند و از آن بهرهی بهتر ببرد. بنابراین رمانها پر از نابرابری است؛ ثقیل و نابهاندام و ملالآور و عاری از احساس است، اما هرگز بیروح نیست. همیشه تهرنژ خفیفی از ناآگاهی در آنها هست. همان هالهی تر و تازگی و کرانهی چیزهای بیاننشده که معمولاً عمیقترین احساس رضایت را به وجود میآورد. گویی که خود هاردی از آنچه میکرد کاملاً آگاه نبود، گویی ظرفیت آگاهیاش بیش از آن چیزی بود که میتوانست نشان دهد و درک مقصود کامل خود را بر عهدهی خوانندگانش میگذاشت تا آن را با تجربهی خویش تکمیل کنند.
به این دلایل نبوغ هاردی هنگام بروز نامشخص و هنگام تحقق متغیر بود، اما وقتی که آن لحظه فرا میرسید تحققی شکوهمند داشت. آن لحظه در غایت خود و تمام معنا در رمان «به دور از مردم شوریده» فرا رسید. موضوع مناسب بود، روش مناسب بود، شاعر و روستایی، مرد شهوتپرست، مرد اندیشمند ملول، مرد فرهیخته، همگی به خدمت گرفته میشوند تا کتابی به وجود آیدکه هر قدر هم که سلیقهها به یک حال نماند، باید جایگاهش را در میان رمانهای بزرگ انگلیسی حفظ کند. در وهلهی اول آن حس دنیای مادی هست که هاردی بیش از هر رماننویس دیگری میتواند آن را پیش چشمانمان بیاورد. این حس که اندک مایهی امیدواری به هستی انسان را چشماندازی احاطه کرده است که به رغم هستی جداگانهاش زیبایی ژرف و با وقاری به شور و هیجان او میبخشد...»
دربارهی تامس هاردی، نویسندهی کتاب «به دور از مردم شوریده»
تامس هاردی، زادهی 2 ژوئن 1840 و درگذشته ی 11 ژانویهی 1928، رماننویس و شاعر جنبش طبیعتگرایی اهل انگلستان بود. آثار او معمولاً در جنبش طبیعتگرایی طبقهبندی می شوند، اما در چندین شعر او رگههایی از ادبیات عصر روشنگری و رمانتیسیسم دیده میشود. تامس هاردی در حوالی دورچستر انگلستان به دنیا آمد. پدرش سنگتراش و مادرش زنی بامطالعه بود. تامس تا سن هشت سالگی یعنی زمانی که برای اولین بار به مدرسه رفت، نزد مادرش درس میخواند. پس از آن چند سالی در یک مدرسهی محلی، لاتین آموخت. از آنجا که موقعیت اجتماعی خانوادهی هاردی به گونهای نبود که ملزم به تحصیل در دانشگاه باشد، تحصیلات رسمی او در سن شانزده سالگی پایان یافت. پس از آن او نزد یک معمار محلی کارآموزی را آغاز کرد. تامس هاردی تا سال 1862 به عنوان یک معمار آموزش دید و پس از آن به لندن رفت و در کالج کینگ ثبتنام کرد. او موفق به دریافت جایزهای از انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا و انجمن معماری شد. تامس هاردی هیچگاه لندن را خانهی خود ندانست. او در لندن به اختلاف طبقاتی و جایگاه اجتماعیاش واقف بود. پنج سال بعد هاردی در حالی که نگران سلامتش بود، به دورست بازگشت و تصمیم گرفت زندگیاش را وقف نوشتن کند. هاردی سال 1870 با همسر آیندهاش «اما لاوینیا گیفورد» آشنا و به دام عشق او گرفتار شد. تامس و اما سال 1874 ازدواج کردند. مرگ اما در سال 1912 تاثیر عمیقی بر تامس هاردی گذاشت. پس از مرگ اما، تامس به کورنوال سفر کرد تا خاطرات پیشینش با همسر درگذشتهاش را تجدید کند، اشعاری که هاردی در سالهای 1912 و 1913 سرود، متاثر از مرگ اماست. پس از آن در سال 1914 با فلورانس امیلی داگدل که 39 سال از او جوانتر بود، ازدواج کرد. در آن زمان او همچنان درگیر مرگ همسر نخستش بود و سعی میکرد با سرودن شعر بر این غم فایق آید. هاردی دسامبر سال 1927 به ذات الجنب (آب آوردن ریه) مبتلا شد و در ژانویهی سال 1928 درگذشت. در گواهی فوت، علت مرگ ایست قلبی و کهولت سن ذکر شد. تدفین تامس هاردی بحث برانگیز بود؛ وصی او مایل بود پیکر هاردی در قطعهی شاعران دفن شود ولی خواسته ی قلبی هاردی این بود که در کنار همسر نخست محبوبش بیارامد. درنهایت قلبش در کنار مزار همسرش در استینسفورد و خاکسترش در قطعهی شاعران کلیسای وست مینیستر دفن شد. کمی بعد از مرگ هاردی، وصی اموال او نامهها و دفترچهی یادداشتش را سوزاند. تنها 12 قطعه باقی ماند که یکی از آنها شامل بریدهی روزنامههای سالهای دههی 1820 میلادی است. تحقیقات بعدی نشان داد که هاردی چطور از این داستانها در آثارش استفاده میکرده است.
دربارهی ترجمه و چاپ فارسی کتاب «به دور از مردم شوریده»
کتاب «به دور ار مردم شوریده» توسط ابراهیم یونسی ترجمه شده است. همچنین نقد ویرجینیا وولف بر این رمان با ترجمهی احمد علیقلیان ضمیمهی کتاب شده است. «به دور از مردم شوریده» در فرهنگ نشر نو منتشر شده است.
ابراهیم یونسی (1390_1305) نویسنده و مترجم ایرانی بود. یونسی در 12 خرداد 1305 در بانه به دنیا آمد، وی نخستین استاندار کردستان ایران، پس از انقلاب 57 و در دولت مهدی بازرگان بود. ابراهیم یونسی از افسران بازماندهی شبکهی نظامی حزب تودهی ایران در سالهای پیش از کودتای 28 مرداد است. او پس از کودتا نیز سالها در زندان ماند و محکوم به اعدام شده بود و به دلیل آنکه یک پای خود را در ارتش از دست داده بود، یک درجه تخفیف گرفت و به حبس ابد محکوم شد. وی 80 کتاب از زبان انگلیسی و یک کتاب از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه کرده است.
«تس دوربرویل» نوشتهی تامس هاردی، «تریسترام شندی» نوشتهی لارنس استرن، «داستان دو شهر»، «آرزوهای بزرگ» و «خانهی قانونزده» نوشتهی چارلز دیکنز، «جنبههای رمان» نوشتهی ادوارد مورگان فورستر برخی از آثار مشهوری است که ابراهیم یونسی به فارسی ترجمه کرده. همچنین کتابهای «هنر داستاننویسی»، «زمستان بیبهار» و «گورستان غریبان» از جمله آثار تالیفی ابراهیم یونسی هستند.