نیه توچکا
نویسنده: فیودور داستایفسکی
مترجم: محمد قاضی
ناشر: نیلوفر
دسته بندی: ادبیات روسیه
1,665,000 ریال
کتاب «نیه توچکا» اثر فیودور داستایفسکی
رمانی که داستایفسکی میخواست با انتشارش خود را به منتقدان و جامعه ادبی آن دوره از روسیه اثبات کند. کتاب «نیه توچکا» اثری است مربوط به دوران اولیه کار داستایفسکی که نشانههایی از بلندپروازیهای او در داستاننویسی در آن نهفته است.
در میان آثار فیودور داستایفسکی کتاب «نیه توچکا» با عنوان کامل «نیه توچکا نیزوانوف» سرنوشت غریبی دارد. این رمانی است که داستایفسکی ماههای متمادی صرف نوشتناش کرد آن هم در دورهای که قدرت داستاننویسیاش پس از یکی دو اثری که با استقبال روبرو نشده بودند زیر سوال رفته بود.
از آن بدتر آنکه داستایفسکی در زمان نوشتن «نیه توچکا» با فقر شدیدی روبرو بود با اینحال تمام وقت به نوشتن این رمان مشغول بود و تصورش این بود که با این انتشار این کتاب مهر خود را بر ادبیات دورانش خواهد کوبید. اما اتفاقی ناگوار و غیرقابل پیشبینی سبب شد که تمام برنامهریزی داستایفسکی بر هم بخورد.
کتاب «نیه توچکا» به اتمام نرسیده بود که داستایفسکی به اتهام ارتباط با مجمع سوسیالیستى پتراشفسکى در بیستوسوم آوریل 1849 دستگیر و محاکمه شد. او اگرچه از حکم اولیه اعدام خلاص شد اما دیگر هیچگاه نتوانست رمان «نیه توچکا» را که ناتمام مانده بود به پایان برساند.
با این حال «نیه توچکا» داستانی است خواندنی و منتقدان معتقدند که فصلهای ابتدایی کتاب از شاهکارهای ادبیات روسی است.
مروری بر کتاب «نیه توچکا»
منتقدان و زندگینامهنویسان معتقدند که در اغلب داستانها و رمانهای داستایفسکی میتوان ردی از خود او یافت. درباره رمان «نیه توچکا» نیز همین نظر مطرح است.
محمد قاضی، مترجم کتاب «نیه توچکا»، در بخشی از مقدمه کوتاهش در ابتدای این کتاب به همین موضوع اشاره کرده و میگوید در حقیقت قهرمان واقعى این اثر یفیموف، ناپدرى نیه توچکا، است که مخلوق طبع تند و سرکش و فکر آشفته و نابسامان داستایفسکى و شاید هم تصویرى از خود داستایفسکى در آیینه کتاب او است؛ به همین جهت کتاب «نیه توچکا»، تا آنجا که یفیموف بدرود حیات مىگوید، شاید از شاهکارهاى ادبیات روسى به شمار برود، لیکن فصول بعد از مرگ یفیموف به بلندى وقوف قسمتهاى اول نیست.
محمد قاضی کتاب «نیه توچکا» را بر اساس ترجمه فرانسوی اثر به فارسی برگردانده است. هرچند اصل کتاب به هفت بخش تقسیم شده و در هر بخش، بدون ذکر عنوان قسمت یا کتاب یا فصل، فقط به شمارهگذارى سرفصلها اکتفا شده است اما در واقع مىتوان گفت که این هفت بخش مشتمل بر سه قسمت است به این شرح: قسمت اول از آغاز تا مرگ یفیموف، قسمت دوم دوران زندگى نیه توچکا در کاخ شاهزاده و ماجراى دوستى عجیب او با کاتیا دختر شاهزاده و قسمت سوم از رفتن نیه توچکا به خانه الکساندرین میخائیلوونا دختر شاهزادهخانم تا پایان کتاب.
کتاب «نیه توچکا» اگرچه ناتمام ماند اما خبر انتشار این رمان در سال 1846 یعنى همزمان با نگارش کتاب دیگر داستایفسکى به نام «بانوی میزبان» در سالنامه «میهنپرستى» اعلام شد. اما همانطور که محمد قاض هم نوشته است انتشار واقعى این رمان یا به عبارت بهتر این «طرح رمان بزرگ» از ماه ژانویه تا مه 1849 در سالنامه مزبور صورت گرفت.
بر اساس نامههای داستایفسکى مشخص است که بیش از دو سال و نیم براى نگارش کتاب «نیه توچکا» با جدیت و زحمت تمام کار کرده و سرانجام موفق به اتمام آن نشده و انتشار کتاب به علت عزیمت او به سیبرى نیمهکاره مانده است.
داستایفسکی در نامهاى به تاریخ 17 دسامبر 1946 به برادر خود به کار نوشتن رمان «نیه توچکا» اشاره کرده و نوشته: «از کار خسته و کوفتهام و تعهد کردهام که روز پنجم ژانویه قسمت اول رمان خود به نام نیه توچکا نیزوانوف را به کرایفسکى تحویل دهم... روز و شب به نوشتن مشغولم. فقط ساعت هفت شب براى آنکه دماغى تازه کرده باشم سرى به اُپراى ایتالیایى مىزنم تا آواز خوانندگان بىنظیر خودمان را بشنوم. من خود چنین مىپندارم که علیه مجموعه مظاهر ادبى قرن خویش، علیه کلیه جراید و علیه تمام نقادان عصر اقامه دعوى کردهام و با سه قسمت اول رمانم که در سالنامه میهنپرستى انتشار خواهد یافت امسال نیز به رغم تمام کسانى که بدخواه منند تفوق و برترى خود را به اثبات خواهم رسانید.»
درباره فیودور داستایفسکی نویسنده کتاب «نیه توچکا»
فیودور داستایفسکی در یازدهم نوامبر 1821 در مسکو متولد شد. پدرش گرچه تباری اشرافی داشت اما در این زمان دیگر از درجه اعتبار افتاده بود. او یک جراح نظامی بود که از ارتش استعفا داده و در زمان تولد فیودور، دکتر بیمارستان مارینسکی در مسکو برای فقرا شده بود. مادر داستایفسکی، ماریا نخائوا، دختر بازرگان متمولی بود که او نیز تا حدی مقام و موقعیت خود را از دست داده بود. فیودور به همراه برادر بزرگتر و خواهرهای کوچکترش در محوطه بیمارستان مارینسکی و در بخش الحاقی به ساختمان اصلی بیمارستان رشد کرد. او در انزوا رشد کرد و تا مدتها در خانه درس خواند و با سلطه پدری مستبد روبهرو بود. در سیزدهسالگی به مدرسهای خصوصی در مسکو رفت و در شانزده سالگی او را به مدرسه مهندسی نظامی در سنپترزبورگ فرستادند. داستایفسکی در این دوره با اشتیاق آثار شاخص نویسندگان مختلف را خواند و سلیقه ادبیاش شکل گرفت و به خصوص علاقه زیادی به گوگول پیدا کرد. در سال 1843 داستایفسکی از مدرسه نظامی فارغالتحصیل شد و بعد از یک سال خدمت اجباری، با کنارهگیری از مقام نظامیاش به نویسندگی روی آورد. اولین رمان او با عنوان «مردم فقیر» یا «بیچارگان» در 1846 منتشر شد و شهرت و مقبولیت زیادی برایش به همراه آورد. داستایفسکی زندگی پرفراز و نشیبی داشت و استبداد تزاری دامن او را هم گرفت. با درگرفتن شورشهای انقلابی در سراسر اروپا در 1848، موج تازهای از سرکوب به روسیه هم رسید و در نتیجه آن داستایفسکی در 1849 بازداشت شد و به چهار سال حبس با اعمال شاقه و تبعید محکوم شد. داستایفسکی پس از رهایی رمانهای متعددی نوشت که برخی از آنها در شمار شاخصترین شاهکارهای ادبیات جهانی به شمار میروند. او در طول شصت سال زندگیاش یعنی تا بیستوهشتم ژانویه 1881، نه تنها به یکی از مهمترین چهرههای ادبیات روسیه بلکه به قلهای در ادبیات جهانی بدل شد و در زمان حیاتش به شهرتی عام دست پیدا کرد. «جنایت و مکافات»، «ابله»، «برادران کارامازوف»، «قمار باز»، «جوان خام» و «نیه توچکا» عناوین برخی از آثار ترجمه شده داستایفسکی به فارسی است.
درباره ترجمه کتاب «نیه توچکا»
کتاب «نیه توچکا» با ترجمه محمد قاضی در نشر نیلوفر منتشر شده است.
محمد قاضی در دوازدهم مرداد 1292 در شهر مهاباد متولد شد و در روز چهارشنبه 24 دیماه 1376 در تهران درگذشت. او سالهای کودکی و نوجوانیاش را در کردستان گذراند و سپس به تهران آمد و تحصیلاتش را در تهران ادامه داد. قاضی زبان فرانسه را در مدرسه دارالفنون آموخت و با گرفتن دیپلم ادبی به دانشگاه تهران رفت و در رشته حقوق تحصیل کرد. پس از این به استخدام وزارت دارایی درآمد و البته بیشتر وقتش چه در محل کار و چه در خانه به ترجمه میگذشت. قاضی مترجم پرکاری بود که آثاری متنوع و گوناگون از نویسندگان و زبانهای مختلف ترجمه کرد و جزو نسلی از مترجمان بود كه بسیاری از آثار مهم ادبیات جهانی را به ایران معرفی كردند. قاضی در مصاحبهای گفته بود اولین اثری که ترجمه کرده سناریوی «دنکیشوت» بود. آنچه قاضی ترجمه کرده بود سناریویی بود که فیلم صامت «دنکیشوت» را از روی آن ساخته بودند. قاضی با تلاش بسیار با زبان فرانسه آشنا شد و با شناختی كه از سنت ادبی فارسی داشت توانست گامی مهم در ترجمه ادبی بردارد و در کارنامه او آثار مهمی وجود دارد که از میان آنها میتوان به این آثار اشاره کرد: «دن کیشوت»، «کلود ولگرد»، «قلعه مالویل»، «نیه توچکا»، «مادر»، «زوربای یونانی»، «قربانی»، «سقوط پاریس»، «دکامرون»، «آزادی یا مرگ» و «مسیح بازمصلوب».
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات روسیه |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 272 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک