سرزمین خالی از انسان
خوان کارلوس انتی
مصطفی مفیدی
نیلوفر
دسته بندی: ادبیات-آمریکای-لاتین
| کد آیتم: |
1523223 |
| بارکد: |
9786227720198 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
1 |
| تعداد صفحات: |
280 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
اگر ميخواهيد بدانيد كه چرا خوان کارلوس اُنِتي نام رمان خود را «سرزمين خالي از انسان» گذاشته است، به تحليلهاي تحليلگران و منتقدان ادبي نگاه كنيد:
_ در رمان «سرزمين خالي از انسان»، خوان کارلوس اُنِتي يكبار ديگر چشماندازي از پوچگرايي زندگي شهري عاري از هر گونه معناي روحي را ترسيم ميكند.
در «سرزمين خالي از انسان»، خوان کارلوس اُنِتي نسل بيقرار و بيريشهي روشنفكراني را در بوئنوس آيرس كالبدشكافي ميكند كه سوداي شهرت و اعتبار در مقام هنرمند و كنشكر سياسي در سر دارند. پدر و مادرهاشان از اروپا آمدهاند و اين نسل در آرژانتين خود را گم كردهاند و اكنون در خلا به سر ميبرند: نه آرژانتينياند، نه اروپايي.
تحليلگر ادبي گاردين دربارهي او مينويسد: «تجربهي ادبي و نوشتاري خوان کارلوس اُنِتي حاصل او و يگانه است. خواننده پس از خواندن رمان احساس ميکند که بعد از پشت سر گذاشتن اين دنياي شبحگون و وسوسهانگيز زندگي را بهتر ميفهمد. فرم کارش ظريف و دستنيافتني است و چشم انداز منحط و غمبار. حال و هواي رمان تقليدناپذير است.»
كتاب «سرزمين خالي از انسان» داستان آرژانتينيهايي را روايت ميكند كه تحتتاثير جنگ جهاني دوم و شرايط اجتماعي و سياسي كشورشان، ديدگاهي پوچگرايانه و عاري از هر گونه عناصر معنوي پيدا كردهاند. آنها آدمهايي ازدسترفته، پريشان و بيهدفند. با ارتباطات و دوستيهايي كه آنقدر سطحي و فاقد معناست كه نميشود در آن رد كوچكي از برقراري يك رابطهي حقيقي و انساني را مشاهده كرد.
_ مروري بر كتاب «سرزمين خالي از انسان»
شخصيتهاي رمان «سرزمين خالي از انسان» همگي در آرزوي فرار از بوينوس آيرس و مهاجرت به جزيرهاي به نام فارورو هستند. فارورو جايي براي فرار است. جايي براي فرار و تنفس آدمهايي خسته كه به تنگ آمدهاند و حالا ميتوانند فارغ از هر مسئلهاي نفس راحتي در اين جزيره بكشند و بدون هيچ دلهرهاي خودشان باشند. هرچند كه هر كدام از شخصيتهاي داستان به دلايلي هرگز به اين جزيره نميرسند.
خوان کارلوس اُنِتي در كتاب «سرزمين خالي از انسان» لزوماً به دنبال يك خط داستاني و سير مشخص در رمان خودش نيست. در رمانِ اُنِتي بريدهاي از اتفاقات زندگي شخصيتهاي داستان است كه فصلهاي كتاب را تشكيل ميدهند.
سبك نوشتاري خوان کارلوس اُنِتي خاص، پيچيده و منحصربهفرد است، ازاينرو دنبالكردن مسير كتاب، حوصله و وقت منسجمي را ميطلبد. كتاب «سرزمين خالي از انسان» بهخصوص براي آن دسته از مخاطباني كه شيفتهي نثرهاي داستاني پيچيدهاند، شگفتانگيز مينمايد.
كار خوان کارلوس اُنِتي در رمان «سرزمين خالي از انسان» بينهايت اصيل و بيهمتاست. بنابراين، مقايسهي او با هر نويسندهي ديگري دشوار خواهد بود. با اينهمه دو عامل موثر بر نوشتار او نمايان است. يكي ويليام فاكنر است، كه اُنِتي او را در كنار بارگاس يوسا ميستايد. عامل ديگر تاثيري است كه از سوي پير مرشدش رابرت آرلت پذيرفت، نويسندهاي آرژانتيني كه اُنِتي را در روزگار زندگياش در بوينوس آيرس ارشاد ميكرد.
خوان کارلوس اُنِتي در كار ادبياش از نوآوريهاي تجددگرايي اروپا تاثير ميپذيرفت. ولي نشان از نمادگرايي رئاليسم جادويي نيز ميداد كه ميرفت سبك غالب در رماننويسي آمريكاي لاتين در بخش عمدهاي از قرن بيستم شود. در رمان «سرزمين خالي از انسان»، همانطور كه از نامش ميتوان حدس زد، با انسانهايي سروكار داريم، عاري از هر گونه احساس انساني، مسئوليتپذيري و مهرباني واقعي. آدمها يخ زدهاند، نگاهشان، حرفزدنشان، خبر از بياحساسي و پوچگرايي در جهانبيني آنها ميدهد. نسل بيهويت، بيريشه، كه خود را در جاي مناسب خويش احساس نميكند و آينده را از آن خود نميداند. از همه بالاتر، در روابط خصوصي و عاطفي خود سترون و حرمانزده است. اين، گوشهاي از بحران روابط انساني، بحران در شخصيت و عواطف است كه خاص اين جرگهي روشنفكران اروپايي ساكن بوينوس آيرس نيست، بلكه نمونهاي از بحران در روابط انساني، مشتي از خروار، از سنخ آن چيزي است كه در سراسر كرهي خاكي شاهد آن بودهايم و هستيم.
_ دربارهي خوان کارلوس اونتي، نويسندهي كتاب «سرزمين خالي از انسان»
خوان کارلوس اُنِتي نويسندهي اوروگوئهاي است که از او به منزلهي يکي از برجستهترين نويسندگان آمريکاي لاتين در قرن بيستم و يکي از نياکان رئاليسم جادويي در «دوران شکوفايي ادبي آمريکاي لاتين نام ميبرند.» نام او، نه تنها به منزلهي نويسندهاي پيشگام، که همچون يکي از تبعيديهاي پرشمار به يادها ميماند، زيرا مجبور شد که در دههي 70 از اوروگوئه فرار کند.
خوان کارلوس اُنِتي در 1909 در مونته ويديو، پايتخت اروگوئه، در خانوادهاي از طبقهي متوسط چشم به جهان گشود. در نوجواني شاد و درعينحال گوشهگير بود. در گنجه جا خوش ميكرد و كتابها را نميخواند بلكه ميبلعيد!
پس از شماري از تلاشهاي همراه با موفقيت نسبي، اما نه چمشگير، سرانجام در دههي 1960، موفق شد كه خود را به منزلهي يكي از برجستهترين داستاننويسان اوروگوئه بشناساند. در سال 1962 جايزهي ملي در ادبيات اروگوئه را دريافت كرد.
در 1974 مدت كوتاهي را در زندان رژيم ديكتاتوري نظامي گذراند. در مدتي كه در زندان بود، تني چند از چهرههاي برجستهي ادبيات آمريكاي لاتين، از جمله گابريل گارسيا ماركز و ماريو بارگاس يوسا نامههايي اعتراضي به رژيم اروگوئه ارسال كردند. بعد از رهايي از زندان به مادريد تبعيد شد و اين همراه با بيشتر شدن محبوبيت و وجههي بينالمللي او بود. در 1980 از طرف باشگاه قلم آمريكاي لاتين نامزد دريافت جايزهي نوبل شد. در همان سال جايزهي سروانتس را ربود كه معتبرترين جايزه در ادبيات اسپانيايي است.
_ دربارهي ترجمه و چاپ فارسي کتاب «سرزمين خالي از انسان»
كتاب «سرزمين خالي از انسان» نوشتهي خوان کارلوس اُنِتي با ترجمهي مصطفي مفيدي، در 287 صفحه و در انتشارات نيلوفر (سال 1401) منتشر شده است.
مصطفي مفيدي، مترجم ايراني، از دانشکدهي پزشکي دانشگاه تهران فارغالتحصيل شده است. او کار ترجمه را با برگرداندن متون علمي از سال 1342 آغاز کرده است. او در دو دهه به ادبيات داستاني رو آورد. نخستين ترجمهي او در حوزهي رمان، «شوانها»، اثر اونوره دو بالزاک است که در سال 1372 در تهران به چاپ رسيده است. او از جمله مترجماني است که به ادبيات آمريکاي لاتين پرداخته است. او اولين مترجم آثار ارنستو ساباتو، روشنفکر و مبارز آرژانتيني و برندهي جايزهي ميگل دو سروانتس و سرپرست کميتهي حقيقتياب دربارهي ناپديدشدگان در رژيم نظامي دههي هفتاد آرژانتين به زبان فارسي است.
از مصطفي مفيدي ترجمههاي بسياري در ايران به چاپ رسيده، همچون: «رودهاي ژرف» همراه با پيگفتاري از ماريو بارگاس يوسا، «تونل» نوشتهي ارنستو ساباتو، «امتحان نهايي» نوشتهي خوليو کورتاسار، «قهرمانان و گورها» نوشتهي ارنستو ساباتو، «خويشاوندان دور» نوشتهي كارلوس فوئنتس، «تاوان» نوشتهي يان مك ايوان و...