بازنشسته
فریدریش دورنمات
محمود حسینی زاد
برج
دسته بندی: ادبیات-آلمان
| کد آیتم: |
1523854 |
| بارکد: |
9786225696235 |
| سال انتشار: |
1401 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
144 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
جیبی |
کتاب «بازنشسته» اثر ناتمام فريدريش دورنمات و تمامشده بهقلم اورس ويدمر
يک رمان پليسيِ مفرح و طنزآميزِ ناتمام دربار? کارهايي ناتمام. کتاب «بازنشسته»، با عنوان اصلي Der Pensionierte، پنجمين و آخرين رمان پليسي – جنايي فريدريش دورنمات و البته رماني ناتمام از اوست که اورس ويدمر پاياني بر آن نگاشته است.
کتاب «بازنشسته» هم رماني ناتمام است و هم رماني دربار? کارهاي ناتمامماند? يک بازرس بازنشسته. دورنمات در کتاب «بازنشسته» ژانر پليسي – جنايي را، که نوشتن در آن يکي از تخصصها و علاقههاي او بود، زمينهاي قرار داده تا از خلال اين ژانر به يکي از دغدغههاي هميشگي خود، يعني عدالت، بپردازد.
کتاب «بازنشسته» يک رمان پليسي آميخته به طنز و شوخطبعي است که هم خواننده را سرگرم ميکند و ميخنداند و دنبال خود ميکشاند و هم دستمايهاي است براي تأمل درباب مفهوم عدالت و اجراي آن. بهقول محمود حسينيزاد در مقدمهاي که بر ترجم? فارسي کتاب «بازنشسته» نوشته است «دورنمات که از عدالت و اعتبار قوانين و اجراي قانون برداشت ديگري دارد – و در واقع، بايد گفت چندان دلِ خوشي ندارد – در بازنشسته واقعاً زده به سيم آخر!»
روزنام? «تاگس اشپيگل» در وصف کتاب «بازنشسته» مينويسد: «اين داستان خارقالعاده است. داستاني پر از مهر و عاطفه؛ اثري گروتسک پر از اشاره و کنايه به جامعهاي شکمسير.»
متن اصلي کتاب «بازنشسته» اولين بار در سال 1995 و متنِ کاملشد? آن توسط اورس ويدمر، که اساس ترجم? فارسي کتاب «بازنشسته» است، اولين بار در سال 1997 منتشر شده است. اين رمان، چنانکه پيشتر اشاره شد، پنجمين رمان پليسي فريدريش دورنمات است. چهار رمانِ پليسي ديگر دورنمات، بهترتيب زمان انتشار، عبارتند از: «قاضي و جلادش»، «سوءظن»، «قول» و «عدالت».
مروري بر کتاب «بازنشسته»
شخصيت اصلي کتاب «بازنشسته» يک بازرس پليس بازنشسته به نام گوتليب هُشاشتتلر است؛ بازرسي شکمپرست و بهلحاظ خُلقوخو بسيار شبيه بازرس برلاخ که در دو رمان از چهار رمان پليسي ديگر دورنمات، يعني رمانهاي «قاضي و جلادش» و «سوءظن»، بهعنوان شخصيت اصلي حضور دارد.
بازرس هُشاشتتلرِ کتاب «بازنشسته» از همان ابتداي کتاب معلوم است که خلقوخويي متعارف ندارد. او آدمي درستکار و بيادعاست که راجع به خودش و کاري که ميکند توهم و جاهطلبي ندارد و گويي بهدليل درستکاري و رُکگويي و مثل کارمندان عادي نبودن، نتوانسته به مقام فرماندهي ترفيع يابد. ضمناً يکي از نقاط ضعف او، که دستگاه پليس را شاکي کرده و پليس همين را بهانهاي براي بازنشسته کردن او در شصتسالگي کرده، اين است که مدام ازدواج ميکند و زن طلاق ميدهد و هنگام بازنشستگياش هم دارد از زن هفتمش طلاق ميگيرد.
خلاصه اينکه در کتاب «بازنشسته» با يک بازرس عجيبوغريب و نامتعارف روبهروييم؛ بازرسي که در آستان? بازنشستگي تصميم گرفته کارهاي ناتمامي را تمام کند، پس بر آن ميشود که برود سراغ مجرمان و خلافکارهايي که در دوران خدمتش در ادار? پليس، بهدلايل انساني و يا بهدليل بدبيني و بياعتمادياش به قانون و ناعادلانه دانستن قوانين، نگذاشته بوده گير پليس بيفتند و مجازات شوند.
گفتني است که دورنمات در کتاب «بازنشسته» اشاراتي غيرمستقيم هم به خودش دارد و همچنين در بخش پاياني اين رمان، که توسط اورس ويدمر کامل شده است، دورنمات با نام خودش حضور مييابد.
دربار? فريدريش دورنمات، نويسند? کتاب «بازنشسته»
فريدريش دورنمات (Friedrich Dürrenmatt)، متولد 1921 و درگذشته به سال 1990، نمايشنامهنويس و داستاننويس سوييسي است. دورنمات نمايشنامهنويسي آوانگارد و از طرفداران تئاتر حماسي بود. آثار دورنمات، چه نمايشنامهها و چه آثار داستاني او، آثاري انتقادي دربار? انسان و جامعه و داراي وجوهي اجتماعي و فلسفي هستند. او در آثارش به مسائلي چون اخلاقيات و عدالت و مناسبات پيچيد? انسانها با يکديگر ميپردازد. طنز هولناک از ويژگيهاي مهم و قابل توجه آثار دورنمات است.
دورنمات يکي از اعضاي گروه اولتن، گروهي متشکل از نويسندگان چپ سوييسي، بود که مرتباً در رستوراني در شهر اولتن دور هم جمع ميشدند.
آثار دورنمات دستماي? اقتباسهاي سينمايي هم قرار گرفتهاند. از جمل? اين اقتباسها ميتوان به فيلم «قول»، بهکارگرداني شان پن و بازيگري جک نيکلسون، اشاره کرد که براساس کتاب «قول»، سومين رمان پليسي دورنمات، ساخته شده است.
از ديگر اقتباسهاي سينمايي از آثار دورنمات، فيلم «پايان بازي»، بهکارگرداني ماکسيميليان شل، است که براساس کتاب «قاضي و جلادش»، اولين رمان پليسي دورنمات، ساخته شده است. گفتني است که در اين فيلم، خود دورنمات هم در دو صحنه ظاهر ميشود.
از آثار فريدريش دورنمات ميتوان به نمايشنامههاي «ملاقات بانوي سالخورده»، «فيزيکدانها»، «ازدواج آقاي ميسيسيپي» و «بازي استريندبرگ» و رمانهاي «عدالت» و «يوناني خواستار همسري يوناني» اشاره کرد.
دربار? ترجم? فارسي کتاب «بازنشسته»
کتاب «بازنشسته» با ترجمه و مقدم? محمود حسينيزاد و يادداشتي از مترجم با عنوان «بازرسي شبيه دورنمات» و نيز مقالهاي از برنهارد شلينک، نويسند? آلماني، دربار? اين رمان، در نشر برج منتشر شده است.
محمود حسينيزاد، متولد 1325 در فيروزکوه، مترجم، داستاننويس، نمايشنامهنويس و منتقد ايراني است. حسينيزاد از مترجمان ادبيات آلمانيزبان به فارسي و يکي از برگزيدگان مدال گوته در سال 2013، بههمراه پترس مارکاريس، نويسند? يوناني، و نوين کيشور، مؤسس انتشارات سيگال در کلکته، است.
انستيتو گوته از حسينيزاد بهعنوان مهمترين مترجم ادبيات آلمانيزبان معاصر به زبان فارسي ياد کرده است.
حسينيزاد داراي فوق ليسانس علوم سياسي از دانشگاه مونيخ و نيز داراي ديپلم زبان آلماني است. او مترجم رسمي است و تدريس زبان آلماني در دانشگاه تهران، دانشگاه تربيت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامي را هم در کارنام? کاري خود دارد و نيز همکاريهايي با صدا و سيما داشته است. داستاننويسي، نمايشنامهنويسي، نقاشي و نوشتن نقد و يادداشت دربار? کتاب و ادبيات و فيلم براي مطبوعات از ديگر فعاليتهاي محمود حسينيزاد است.
او براي يکي از نمايشنامههايش، با عنوان «نهاده سر غريبانه به ديوار»، از دانشکد? هنرهاي دراماتيک و براي نمايشنام? ديگرش، با عنوان «تگرگ آمد امسال بر سان مرگ»، از جشنوار? توس لوح تقدير گرفته است.
از کتاب «بيست زخمِ کاري» محمود حسينيزاد، که رماني براساس «مکبث» ويليام شکسپير است، سريالي با عنوان «زخم کاري» ساخته شده است.
از ديگر آثار داستاني محمود حسينيزاد ميتوان به مجموعه داستانهاي «سياهيِ چسبناک شب» و «آسمان، کيپِ ابر» و از ترجمههاي او ميتوان به کتابهاي «قاضي و جلادش»، «سوءظن»، «قول»، «عدالت»، «آقاي آدامسون»، «مثلاً برادرم»، «موبايل»، «آليس» و «لتيپارک» اشاره کرد.