کمیته
نویسنده: صنع الله ابراهیم
مترجم: احسان موسوی خلخالی
ناشر: برج
دسته بندی: ادبیات عرب
525,000 ریال
کتاب «کمیته» نوشتۀ صنعالله ابراهیم
یک روایت کافکایی و آبزورد از خودکامگی و سرکوب و سانسور. کتاب «کمیته»، با عنوان اصلی «اللجنه»، رمانی کوتاه است که ماجرای مردی را روایت میکند که همچون شخصیت اصلی رمان «محاکمه» فرانتس کافکا، بازیچۀ دست نهادی مرموز و مقتدر میشود.
صنعالله ابراهیم در کتاب «کمیته»، با نگاهی نقادانه و طنزی سیاه، در مناسبات سیاسی و اجتماعی جامعۀ مصر، در دوران زمامداری انور سادات در این کشور، باریک میشود.
داستان کتاب «کمیته» چنانکه در مقدمۀ احسان موسوی خلخالی بر ترجمۀ فارسی این رمان اشاره شده، بیارتباط با رویدادهای سیاسی کشور مصر در دوران انور سادات و تأثیر این رویدادها بر جامعه و اقتصاد مصر در آن دوران نیست و صنعالله ابراهیم در این رمان، بهشیوهای کنایی و طنزآمیز، تصویری از آن دوران به دست میدهد.
با اینهمه کتاب «کمیته» را بدون در نظر داشتن پسزمینۀ سیاسی مشخص آن و مستقل از این پسزمینه نیز میتوان درک کرد چرا که این رمان، علاوه بر نقد دولت و جامعۀ مصر، تصویری از کشمکش انسان با قدرت و گرفتاری آدمی در شبکههای نامرئی اقتداری مرموز ارائه میدهد.
اختناق، خودکامگی، بوروکراسی، سیستم نظارت پلیسی و احساس ناامنی در چنین سیستمی، امپریالیسم و فساد اقتصادی از موضوعاتی هستند که در کتاب «کمیته» با نگاهی نقادانه به آنها پرداخته شده است.
متن اصلی کتاب «کمیته» اولین بار در سال 1981 منتشر شده است. از این رمان بهعنوان سومین بخش از سهگانهای یاد شده است که دو رمان دیگر آن عبارتند از «آن رایحه» و «ستارۀ ماه اوت» که اولی در سال 1966 و دومی در سال 1974 منتشر شده است.
گفتنی است که توماس آزوئلوس، هنرمند طنزپرداز فرانسوی و روزنامهنگار نشریۀ «لوموند»، با الهام از کتاب «کمیته» کتابی مصور خلق کرده است. آزوئلوس در سفری به مصر، بهطور تصادفی، با ترجمۀ فرانسوی کتاب «کمیته» برخورد کرد و خواندن این کتاب، جرقۀ خلق کمیکبوکی را براساس آن زد. البته آزوئلوس در کمیکبوکی که براساس کتاب «کمیته» خلق کرده، داستان کتاب را تغییر داده اما ایدۀ اصلی کتاب او الهامگرفته از رمان صنعالله ابراهیم است.
مروری بر کتاب «کمیته»
صنعالله ابراهیم در کتاب «کمیته» ماجرای مردی را روایت میکند که میخواهد کاری انجام دهد اما در میان چرخدندههای یک نهاد مخوف و درعینحال مضحک، که تجسمی از گروتسک است، لِهولورده میشود. این نهاد، که «کمیته» نام دارد و دارای سازوکاری مبهم است و اعضای آن هم آدمهایی غریب هستند، تجسم قدرتی خودکامه است که بر همۀ رفتارهای ریز و درشت افراد تحت سلطهاش نظارت و کنترل دارد.
راوی کتاب «کمیته» مردی است که برای انجام آنچه در سر دارد باید ابتدا با کمیته دیدار کند. او یک سال خودش را برای این دیدار آماده کرده و سعی کرده است خود را به انواع معلوماتی مجهز کند که حدس میزند در دیدار با کمیته به آنها احتیاج پیدا خواهد کرد. البته هیچکس درست نمیداند که کمیته دقیقاً از کسانی که احضار میکند چه سؤالاتی میپرسد و از آنها چه انتظاری دارد و چگونه میتوان تأیید کمیته را به دست آورد. دو نفری هم که با کمیته دیدار داشتهاند و راوی آنها را میشناسد، دربرابر پرسوجوهای راوی جواب درستی به او ندادهاند. یکیشان خودش را زده به آن راه و چنین دیداری را از بیخ انکار کرده و دیگری هم پاسخهایی کلی و مبهم داده است.
راوی، دستپاچه و سردرگم، به دیدار کمیته میرود و به پرسشهای آنها جواب میدهد. کمیته هم به او میگوید برود و منتظر بماند تا به او خبر بدهند.
بعد از مدتی تلگرافی از کمیته به دست راوی میرسد. کمیته از راوی خواسته است که دربارۀ درخشانترین چهرۀ معاصر عرب تحقیق کند. راوی اما باید اول دربارۀ اینکه درخشانترین چهرۀ معاصر عرب کیست تصمیم بگیرد. او باید بفهمد چه کسی درخورِ داشتن چنین لقبی است. تحقیقات خود را در این باره آغاز میکند و سرانجام به این نتیجه میرسد که درخشانترین چهرۀ معاصر عرب مردی است که در رمان «دکتر» نامیده میشود. دکتر، شخصیتی است که در پشت پردۀ بسیاری از زدوبندهای سیاسی و اقتصادی حضور دارد؛ یک شخصیت مافیایی بانفوذ و قدرقدرت که نمود فساد مالی و سیاسی است. اما تحقیق دربارۀ دکتر و ارائۀ چنین تحقیقی به کمیته، سرآغاز افتادن راوی به مخمصهای تازه و هولناک است که راوی در ادامۀ داستان گرفتار آن میشود.
کتاب «کمیته» یک کمدی سیاه آبزورد دربارۀ قدرت و خودکامگی، امپریالیسم، فساد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و جامعهای است که همهچیز آن، در راه تأمین منافع گروهی خاص، نابود شده است و انسانها در آن بهسوی نومیدی و تباهی و انفعال و روزمرگی کشیده شدهاند و تن دادهاند به آنچه به آنها تحمیل شده است.
دستبستگی انسان دربرابر قدرتی خودکامه و تمامیتخواه و مرموز و سرکوبگر، از مضامین اصلی کتاب «کمیته» است.
در بخشی از کتاب «کمیته» میخوانید: «یخچال پر بود از بطریهایی که در آب شنا میکردند. در صورت فروشنده نوعی سرخوشی میدیدی وقتی دستش را در یک چشمبههمزدن فرو میکرد توی آب و یک بطری درمیآورد و میبرد بهطرف یکی از دستهایی که دراز شده بود و پیش از آنکه بطری به آن دست برسد با دربازکنی که در دست دیگرش بود درِ آن را بازمیکرد، و فوری میرفت سراغ بعدی.
دیدم دستش را با یک بطری آورده سمت من، فوری قبل از آنکه بازش کند پرسیدم: "خنک است؟"
چپچپ نگاهم کرد و گفت: "تگری."
دستم را کشیدم به بطری و دیدم گرم است، گفتم: "نه، خنک میخواهم."
از دستم عصبانی شد و بطری را داد به یکی از همانها که ایستاده بودند. دستم را بردم میان بطریها و دیدم همهشان گرماند و هیچ اثری از یخ در آن آب نیست. فروشنده حواسش به تشنگانی بود که عرقشان را پاک میکردند و گرما طاقتشان را بریده بود و با بطریهای گرم امدادشان میکرد.
ایستادم و نگاه کردم که چطور آن مایع اسرارآمیز را سرمیکشند. چطور دستشان را به بطری میکشند، انگار میخواهند مطمئن شوند که میتوانند گرم را از سرد بشناسند. بعد در حالت تسلیم محض همهی بطری را تا ته بالا میدهند و پولش را، که به بهانهی یخ موهوم چندبرابر قیمت واقعی است، به فروشنده میپردازند. فروشنده هم ایستاده و یخزده نگاهشان میکند و به هیچشان نمیگیرد.
نگاهم را انداختم به فروشنده که با شور و نشاط و کمی بدجنسی کار میکرد. با خودم فکر کردم که زود به هدفش خواهد رسید و طولی نخواهد کشید که مغازهی خالیاش پر از انواع سیگارها و شکلاتهای خارجی و دیگر محصولات وارداتی، از انواع نوارهای کاست و دستگاهها و بستهبندیهای بزرگ و کوچک، شود.
چنان غرق فکر بودم که وقتی به خود آمدم دیدم یک بطریِ گرم درباز دستم است. ناخودآگاه گذاشتمش لب دهانم.».
دربارۀ صنعالله ابراهیم، نویسندۀ کتاب «کمیته»
صنعالله ابراهیم، متولد 1937، داستاننویس مصری است. از صنعالله ابراهیم، در کنار نویسندگانی چون نجیب محفوظ، ادوار الخراط، جمال الغیطانی و یوسف ادریس، بهعنوان یکی از پیشگامان رماننویسی عربی و مصری یاد شده است. او از اولین نویسندگان جهان عرب است که در آثارش تکنیکهای رمان نوِ فرانسوی را بهکار برده است. او را همچنین، بهلحاظ سبک داستاننویسی، با فرانتس کافکا و گابریل گارسیا مارکز مقایسه کردهاند.
آثار صنعالله ابراهیم درهمتنیده با زندگی شخصی او و نیز تاریخ سیاسی مصر هستند. او یکی از نویسندگان معترض جهان عرب است و مدتی هم، بین سالهای 1959 تا 1964، در دورۀ زمامداری جمال عبدالناصر در مصر، بهدلیل افکار چپگرایانه و فعالیت در احزاب کمونیستی، زندانی بوده است.
در سال 2003 «مجمع قاهره برای خلاقیت رماننویسان» جایزۀ رمان عربی را به صنعالله ابراهیم اهدا کرد اما او، در اعتراض به سیاستهای مصر، این جایزه را نپذیرفت و این ماجرا جنجالی به راه انداخت که باعث شد مجمع تصمیم بگیرد از آن پس برندۀ این جایزه را با اعلامیهای کتبی ملزم به گرفتن آن کند.
صنعالله ابراهیم در سال 2004 جایزۀ آزادی اندیشۀ ابن رشد را دریافت کرد.
از آثار صنعالله ابراهیم میتوان به کتابهای «آن رایحه»، «بیروت بیروت»، «شرف»، «پنهانکاری» و «برلین 69» اشاره کرد.
دربارۀ ترجمۀ فارسی کتاب «کمیته»
کتاب «کمیته» با ترجمه و مقدمۀ احسان موسوی خلخالی و بههمراه مقالهای از محمود امین العالم، منتقد ادبی مشهور مصری، که در واقع ترجمۀ فارسی چکیدۀ فصل سوم کتابی از او دربارۀ سهگانۀ صنعالله ابراهیم است، در نشر برج منتشر شده است.
احسان موسوی خلخالی، متولد 1360، مترجم ادبیات داستانی معاصر و مدرن جهان عرب و نیز مترجم آثاری دیگر از زبان عربی به فارسی است. از ترجمههای او میتوان به کتابهای «چنین گفت ابن عربی»، «وقایع غریبِ غیب شدنِ سعید ابونحسِ خوشبدبین»، «آن رایحه»، «رویکرد عقلانی در تفسیر قرآن»، «واقعۀ عاشورا: تحلیلی ساختارگرایانه از "درام کربلا" بهگزارش طبری»، «متن، قدرت، حقیقت»، «کابوسهای بیروت» و «مردانی در آفتاب» اشاره کرد.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات عرب |
زبان: | فارسی |
قطع: | جیبی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 168 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک