چهارگانه ی اسکندریه 4 جلدی
لارنس دارل
خاطره کردکریمی
برج
دسته بندی: ادبیات-انگلیس
| کد آیتم: |
1994417 |
| بارکد: |
9786229667132 |
| سال انتشار: |
1403 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب چهارگانه اسکندريه اثر لارنس دارل
مطالعهاي درباب عشق مدرن در روايتي داستاني که سرشار از شگفتي است. کتاب چهارگانه اسکندريه مجموعه چهار رمان از لارنس دارل است که وقايع آن در مصر ميگذرد و زمان داستان نيز به سالهاي پيش از جنگ جهاني دوم و دوران جنگ مربوط است.
لارنس دارل يکي از مشهورترين، مهمترين و پرفروشترين رماننويسان انگليسي نيمه دوم قرن بيستم بود. تترالوژي او با عنوان چهارگانه اسکندريه بيترديد شاهکار و تحسينبرانگيزترين اثر او است که در اسکندريه دوران جنگ روايت شده است.
کتاب چهارگانه اسکندريه شامل چهار جلد با اين عناوين است: «ژوستين»، «بالتازار»، «مونتآليو» و «کليا». اين چهار کتاب در ابتدا به صورت جداگانه و در ميان سالهاي 1957 تا 1960 منتشر شدند. «ژوستين» در 1957، «بالتازار» و «مونتآليو» در 1958 و «کليا» در 1960 به چاپ رسيدند.
دارل مجموعه چهارگانه اسکندريه را در جنوب فرانسه به پايان رساند که از 1957 براي هميشه ساکنش شده بود. اين اثر بلافاصله پس از انتشار به عنوان يک اثر برجسته ادبي مورد توجه قرار گرفت و منتقدان به ستايش آن پرداختند.
لارنس دارل اگرچه به عنوان يکي از مهمترين داستاننويسان انگليسي قرن بيستم به شمار ميرود اما شناخت چنداني از او در ايران وجود ندارد. کتاب چهارگانه اسکندريه او به تازگي توسط خاطره کردکريمي به فارسي برگردانده شده و به اين ترتيب با فاصلهاي طولاني شاهکار دارل در دسترس فارسيزبانان قرار گرفته است. زندهياد احمد ميرعلايي سالها پيش اين اثر را به فارسي برگرداند اما ترجمه او هنوز منتشر نشده است.
مروري بر کتاب چهارگانه اسکندريه
گرچه خود لارنس دارل کتاب چهارگانه اسکندريه را واکاوي عشق مدرن ناميده است اما اين اثر در عينحال روايتي است که مکان و شهر در آن نقشي محوري دارد. دارل در سالهاي پرآشوب جنگ دوم جهاني به عنوان رايزن مطبوعاتي سفارت بريتانيا در قاهره و سپس اسکندريه حضور داشت و در آن دوره در شهر اسکندريه با زني يهودي به نام ايون کوهن آشنا شد. حضور در اسکندريه و آشنايياش با اين زن منجر به خلق شخصيت ژوستين و شکلگيري روايت کتاب چهارگانه اسکندريه شد.
دارل در سالهاي 1942 تا 1945 در اين شهر زندگي و کار کرد و به تاثير مکان بر رفتار و منش انسانها و مناسبات ميان آنها معتقد بود. در چهار گانه اسکندريه اين تاثير را به وضوح مشاهده ميکنيم تا جايي که حتي اين ايده مطرح ميشود که انسان امتداد کالبد يا روح مکان است.
اما اين ويژگيها تنها وجوه اهميت اين چهار رمان نيستند چرا که ميتوان گفت چهار گانه اسکندريه چيزي بيش از مضامين مطرح شده در آن است. شيوه روايت و نثري که دارل در کتاب «چهارگانه اسکندريه» به کار گرفته استادانه است.
در سه جلد از کتاب چهارگانه اسکندريه، يعني در «ژوستين»، «بالتازار» و «مونتآليو»، با وقايعي يکسان روبرو هستيم که هربار از زوايه ديد متفاوتي روايت شدهاند. جلد پاياني اثر يعني «کليا» مرور جستهگريختهاي است بر سير حوادث در سه جلد پيشين که شش سال پس از روي دادن آنها شکل گرفته است.
شيوه روايي دارل در چهارگانه اسکندريه مبتني بر اين ايده و رويکرد کلي است که وقتي انسانها و رويدادها از زواياي متفاوت و در دورههاي مختلف در نظر گرفته شوند روايتهاي متفاوتي پيرامون آنها شکل ميگيرد. در چهار رمان اين مجموعه با شخصيتهاي يکساني سروکار داريم که هريک از ديدگاه خود وقايع پيچيده رمان را در زمانهاي مختلف شرح ميدهند. دارل با اين شيوه روايي بر وجوه ناديده واقعيت دست ميگذرد و مفهومي تازه از آن ارايه ميکند.
دارل در رمانهاي چهارگانه اسکندريه به واکاوي مفهوم عشق ميپردازد و در روايت او مفهوم عشق دربرگيرنده طيفي گسترده است: از حسي عميق و خالصانه گرفته تا هوسهايي شرارتبار. در اين روايت مفهوم عشق در ميان روابطي پيچيده واکاوي ميشود و با شرح ماجرا از زواياي مختلف مشخص ميشود که شخصيتهايي که درگير وقايع داستان هستند از بسياري از انگيزهها و علل وقايع بياطلاع هستند. واقعيت نيز از ميان همين روايتهاي مختلف و چندگانه شکل ميگيرد.
درباره لارنس دارل نويسنده کتاب چهارگانه اسکندريه
لارنس جورج دارل، رماننويس، شاعر، مترجم، سفرنامهنويس و درامنويس اهل بريتانيا، در 27 فوريه 1912 در شهر جلندر هندوستان متولد شد. او به دليل شغل و ماموريت کاري پدر انگليسياش که در هندوستان بود در اين کشور به دنيا آمد و تحصيلات ابتدايياش را در آنجا پشت سر گذاشت اما در يازده سالگي به انگلستان رفت و در مدرسه سنادموند کنتربري ادامه تحصيل داد. دارل تحصيلات دانشگاهي موفقي نداشت اما به همان اندازه در نوشتن شعر و داستان استعداد داشت. اولين دفتر شعر او با عنوان «پارههاي نامعمول» حاصل دوره ابتدايي کار او است. دارل بيرون از بريتانيا متولد شد و بخش بيشتر عمرش را هم بيرون از آنجا سپري کرد. او وقتي در جزيره يوناني کورفور زندگي ميکرد اولين رمانش با نام «نينواز عشاق» را منتشر کرد. پس از آن براي مدتي آثاري با نام مستعار منتشر کرد تا اينکه رمان «کتاب سياه» را با نام اصلياش چاپ کرد و اين رماني بود که زير نظر هنري ميلر و آنائيس نين در پاريس منتشر شد. بهطور کلي هنري ميلر از چهرههاي تاثيرگذار بر دارل بود به خصوص در دورهاي که دارل در جنبش سوررئاليسم انگليس حضور داشت. او در سال 1935 انگلستان را ترک کرد و به يونان رفت و اين آغاز دوره تازهاي در کار دارل به شمار ميرود. در اين مرحله او از جنبش سوررئاليسم عبور کرد و دست به تجربههاي تازهاي در آثارش زد. آثار اين دروان از فعاليتهاي او را ميتوان در بين آثار مربوط به سالهاي پاياني مدرنيسم و سالهاي آغازين پستمدرنيسم جاي داد اما پس از جنگ جهاني دوم، هرچه رئاليسم قوت و طرفدار بيشتري پيدا کرد، نثر دارل به نثر باروک شباهتهاي بيشتري پيدا کرد. در کارنامه به جا مانده از دارل، چندين نمايشنامه، يک کتاب نقد، چندين ترجمه، يادداشتهاي سفر، يک تريلر و قصههايي خندهدار درباره هيئتهاي ديپلماتيک ديده ميشود. همچنين نامهنگاريهايش با دوست ديرينش، هنري ميلر، نيز منتشر شده است. «چهارگانه اسکندريه» شاهکار دارل به شمار ميرود. اقامت دارل در سالهاي جنگ در مصر او را به سمت نوشتن اين رمان چهار بخشي کشاند. دارل سرانجام در 1990 در خانهاش در سميير درگذشت.
درباره ترجمه کتاب چهارگانه اسکندريه
کتاب «چهارگانه اسکندريه» با ترجمه خاطره کردکريمي در نشر برج منتشر شده است.
خاطره کردکريمي، متولد 1369 در تهران، مترجم ايراني است. او فارغالتحصيل رشته فيزيک از دانشگاه الزهرا است و به دليل علاقهاش به ادبيات به ترجمه ادبيات داستاني و ادبيات نمايشي ميپردازد. «خاطرات يک آدمکش»، «حرف بزن، خاطره»، «اتاق روشني که روزش ميخوانند» و «چاقوي بزرگ» عناوين برخي از ترجمههاي کردکريمي است. او همچنين آثاري در زمينه ادبيات کودک و نوجوان هم به فارسي برگردانده است.