خون بر برف

خون بر برف
اولاف، آدمکشی در استخدام سردسته یکی از باندهای قاچاق مواد مخدر در نروژ، از جانب رییس‌اش، هافمن، مأمورِ کشتنِ کُرینا، زنِ هافمن، شده است. هافمن فهمیده است که همسرش به او خیانت می‌کند و به همین دلیل اولاف را مأمور کشتن او کرده است. اولاف برای زیرِ نظر گرفتن کرینا و چیدنِ نقشه قتل در هتلی مقابل خانه هافمن اتاق می‌گیرد. سیر وقایع اما جور دیگری رقم می‌خورد. یو نسبو در رمان «خون بر برف» از خلال رمانی جنایی و حادثه‌ای به جهان زیرزمینی اُسلو، پایتخت نروژ، نقب زده است و دنیای سیاه خلافکاران را ترسیم کرده و نیز به موضوعاتی چون عشق و خشونت علیه زنان پرداخته است. در بخشی از این رمان می‌خوانید: «روزنامه ایونینگ پست نوشته بود اگر سرما به همین ترتیب تا سال نو ادامه پیدا کند، سال 1977 سردترین سال پس از جنگ خواهد بود و امسال را فراموش نخواهیم کرد، چون شروع عصر یخبندانی خواهد بود که مدت‌ها دانشمندان پیش‌بینی‌اش را می‌کردند. اما من چه می‌دانستم؟ تنها چیزی که می‌دانستم این بود که مردی که روبه‌رویم است، به زودی خواهد مرد. آن‌طور که بدنش می‌لرزید، شک نداشتم. یکی از آدم‌های فیشرمن بود. مسئله شخصی در کار نبود. قبل از اینکه بیفتد و خونش پای دیوار بپاشد، به خودش هم گفتم. اگر قرار باشد روزی کسی به من شلیک کند، ترجیح می‌دهم مسئله شخصی در کار باشد...»
رمان «خون بر برف» با ترجمه نیما م. اشرفی در نشر چترنگ منتشر شده است.
درباره نویسنده: یو نسبو (- 1960)، داستان‌نویس و موسیقیدان نروژی.
رتبه گودریدز: 3/54 از 5.