حلبی آباد

حلبی‌آباد
ماجرای جهانی ناپیدا در حاشیۀ بوئنوس‌ آیرس. سزار آیرا در رمان حلبی‌آباد داستان حاشیۀ شهر و دنیای کارتن‌جمع‌کن‌ها، زباله‌گردها و آوارگان را نوشته است. رمان آمیزه‌ای است از شیوه‌ها و ژانرهای مختلف قصه‌نویسی و زاویۀ دیدها و اسلوبهای روایی گوناگون که از خلال آنها به زوایای پنهان واقعیت و گوشه‌وکنارهای ناپیدای آن نور تابانده می‌شود. در بخشی از این رمان می‌خوانید: «... بیرون ‌‌رفتنش از خانه با به خیابان آمدن کارتن‌جمع‌کن‌ها همزمان افتاده بود و همه‌ی ماجرا ریشه در این همزمانی داشت.
پیشه‌ی کارتن‌جمع‌کنی یا آشغال‌جمع‌کنی در عرض ده پانزده سال گذشته آهسته‌آهسته در جامعه جا باز کرده بود و دیگر نگاه پُرسانِ کسی را نمی‌گرفت. نامرئی شده بودند زیرا محتاطانه و کم‌وبیش پنهانی شبانه (آن هم به مدتی کوتاه) می‌رفتند و می‌آمدند و از همه مهم‌تر، در کُنجی از جامعه فرو رفته بودند که مردم ترجیح می‌دادند نبینندش.
از حلبی‌آبادهای شلوغ پایین‌دستِ فلورس می‌آمدند، غنایم را جمع می‌کردند و برمی‌گشتند. بعضی‌شان تنها می‌آمدند (و این‌ها کسانی بودند که ماکسی هرگز به سراغ‌شان نمی‌رفت) یا در گاری‌شان می‌نشستند که اسبی می‌کشیدش. اما اغلب گاری‌هایی می‌آوردند که خودشان راه می‌بردندشان و خانوادگی به خیابان‌ها می‌آمدند. اگر از آن‌ها پرسیده بود آیا می‌پذیرند که کمک‌شان کند، اگر کوشیده بود جمله‌هایی سرهم کند و منظورش را برساند، هرگز پیش نمی‌آمد که کمک‌شان کند. اتفاقی و به حالتی یکسره عادی به سراغ‌شان رفته بود...»
رمان حلبی‌آباد با ترجمه و مقدمۀ ونداد جلیلی و همچنین با مؤخره‌ای از او دربارة ویژگی‌های سبکیِ این رمان، در نشر چشمه منتشر شده است.
دربارة نویسنده: سزار آیرا (- 1949)، داستان‌نویس، مترجم، مقاله‌نویس و ناداستان‌نویسِ آرژانتینی.
رتبۀ گودریدز: 71/3 از 5.