ربکا
نویسنده: دافنه دوموریه
مترجم: صدف محسنی
ناشر: کتاب پارسه
دسته بندی: ادبیات فرانسه
517,500 ریال
رمان «ربکا»، اثر دافنه دو موریه
رمانی جذاب و پرکشش، بهویژه برای علاقهمندان به رمانهای عاشقانه ـ معمایی. «ربکا» (Rebecca)، اثر دافنه دو موریه، رمانی گوتیک است که در آن قصهای عاشقانه با حالوهوایی رازآلود و معمایی به هم آمیخته و حاصل آن رمانی شده است پر از تعلیق. دافنه دو موریه در رمان «ربکا» قصه و حوادث و شخصیتها و فضای داستان را چنان ساخته و پرداخته است که خواننده تا پایان رمان با کنجکاوی و میل به دانستن اینکه بعد چه خواهد شد قصه را دنبال میکند تا گره از راز داستان بگشاید.
متن اصلی رمان «ربکا» نخستین بار در سال 1938 به زبان انگلیسی منتشر شد و مورد توجه قرار گرفت و به یکی از محبوبترین و مشهورترین آثار دافنه دو موریه بدل شد. دو موریه رمان در نگارش رمان «ربکا» متأثر از رمان کلاسیک مشهور «جِین اِیر»، اثر شارلوت برونته، بوده است. اما گویا انگیزههایی شخصی نیز در نگارش این رمان نقش داشته، چنانکه پسر دافنه دو موریه گفته است که مادرش این رمان را به خاطر حسادت به نامزد اول شوهرش نوشته بوده است. پسر دو موریه همچنین گفته است که مادرش به هر دو شخصیت زن رمان شباهت داشته، اما بیشتر به شخصیت ربکا شبیه بوده است. البته به گفتۀ او مادرش به هیچ وجه مثل ربکا بدطینت نبوده است.
آلفرد هیچکاک در سال 1940 فیلمی بر اساس رمان «ربکا» ساخت که لارنس اولیویه از بازیگران اصلی آن بود. اقتباس سینمایی هیچکاک از این رمان یکی از اقتباسهای موفق و مطرح سینمایی و از بهترین فیلمهای آلفرد هیچکاک است. این فیلم در سال 1941 در یازده بخش نامزد دریافت جایزه اسکار شد و در دو بخش بهترین فیلم و بهترین فیلمبرداری سیاه و سفید این جایزه را دریافت کرد. زیاد پیش میآید که نویسندگان از فیلمهایی که از روی آثارشان ساخته میشود راضی نباشند، اما به گفتۀ پسر دافنه دو موریه مادرش فیلم «ربکا»ی هیچکاک و بازی اولیویه در این فیلم را بسیار دوست داشته است.
پیش از اقتباس سینمایی هیچکاک از رمان «ربکا»، اُرسن ولز نمایشنامهای رادیویی بر اساس این رمان اجرا کرده بود.
در سال 2020 نیز فیلمی بر اساس رمان «ربکا» ساخته شده است.
مروری بر رمان ربکا
داستان رمان «ربکا» درباره زنی مرموز به نام ربکا است که اگرچه خود در رمان حضور ندارد و در زمان روایت داستان در حادثهای کشته شده است، اما شخصیت مرکزی داستان است و رمان «ربکا» حول محور او و ماجرای او میگردد و شبح این زن بر کل رمان سایه انداخته است.
راوی رمان «ربکا» زنی است به نام خانم دووینتر. او که خدمتکار یک زن اشرافی بوده است، از طریق همین زن با مردی ثروتمند به نام آقای دووینتر آشنا میشود و با او ازدواج میکند. مرد پیش از این زن همسری دیگر داشته است. همسر اول آقای دووینتر همان ربکا بوده که حین قایقسواری و بر اثر سانحه کشته شده است. خانم دووینتر کمکم نسبت به ربکا کنجکاو میشود و سعی میکند دریابد که او چگونه زنی بوده است. او به ربکایی که دیگر وجود ندارد علاقهمند میشود و بهمرور درمییابد که در مرگ ربکا رازی نهفته است. از اینجاست که پای معمایی رازآلود و جنایی به میان میآید و آن روی ماجرا که پنهان مانده بوده است رخ مینماید. دافنه دو موریه در رمان «ربکا» با روایتگری ماهرانه تعلیقی جذاب را پدید میآورد و باعث میشود خواننده قصه را تا به آخر و با کنجکاوی دنبال کند تا سرانجام گره از معما و رمز و راز رمان گشوده شود. رمان از همان ابتدا حالوهوایی مرموز و دلهرهآور دارد و خبر از معما و رمز و رازی میدهد که در ادامۀ داستان قرار است با آن مواجه شویم.
رمان «ربکا» اینگونه آغاز میشود:
«دیشب خواب دیدم به ماندرلی برگشتهام. نزدیک درِ نردهای باغ که رو به خیابان بود و عبور از آن غیرممکن مینمود، ایستاده بودم و از پشت درِ بزرگ که با قفل و زنجیر بسته شده بود نگهبان را صدا میکردم، اما جوابی نمیشنیدم. با دقت از میان نردههای در نگاه کردم، اتاق نگهبان خالی بود.
دودی از دودکش بلند نمیشد و پنجرههای باز و کوچک مشبک نشان میداد که خانه متروکه است. بعد مثل همۀ کسانی که خواب میبینند، ناگهان با نیرویی فوقطبیعی، همچون شبح، از لای در عبور کردم. راه ورودی با پیچوخمهای همیشگیاش در برابرم بود، اما هرچه جلوتر میرفتم، متوجه میشدم که تغییری در آن رخ داده است؛ باریک و خراب. آن مسیری که میشناختیم نبود. گیج شده بودم و چیزی نمیفهمیدم، تا اینکه وقتی سرم را خم کردم تا با شاخهای که خیلی پایین آمده بود برخورد نکند، متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. طبیعت به حال خود برگشته و کمکم به روش مخفیانه و فریبندهاش، با انگشتان بلند و سرسختاش، راه را در میان گرفته بود. جنگل سرانجام پیروز شده بود. درختان تیره و مهارناپذیر تا حاشیۀ جاده کشیده شده بودند. درختان آلش هم که با تنههای سفید و برهنهشان با فاصلهای بسیار کم از هم روییده بودند و شاخههایشان درهم فرورفته بود، گویی به طرزی عجیب یکدیگر را در آغوش گرفته بودند و بالای سرم سقفی گنبدی همچون طاق کلیسا میساختند. بهجز اینها درختان دیگری هم بودند که نمیتوانستم تشخیصشان بدهم؛ کاجهای پاکوتاه و نارونها و بوتههایی بیش از اندازه بزرگ که از زمین روییده بودند. اما من هیچکدام را بهدرستی به یاد نمیآوردم.»
درباره دافنه دو موریه، نویسنده رمان ربکا
دافنه دو موریه (Daphne du Maurier)، متولد 1907 و درگذشته به سال 1989، داستاننویس و نمایشنامهنویس انگلیسی بود. دو موریه در خانوادهای هنرمند پرورش یافته بود. مادر و پدرش هر دو هنرپیشه بودند و پدربزرگش نقاش و نویسنده بود. او در انگلستان تحصیل کرد و بعد از آن به فرانسه رفت. داستاننویسی را در پاریس و با نوشتن قصههای کوتاه آغاز کرد. او را بیش از هر چیز با رمان «ربکا» میشناسند. «مهمانسرای جامائیکا» از دیگر رمانهای دافنه دو موریه است. بر اساس این رمان نیز آلفرد هیچکاک فیلمی به همین نام ساخته است. این فیلم یک سال پیش از فیلم «ربکا»، یعنی در سال 1939، ساخته شده است. هیچکاک همچنین فیلم معروف «پرندگان» را بر اساس داستانی به همین نام از دافنه دو موریه ساخته است.
درباره ترجمۀ فارسی رمان ربکا
از رمان «ربکا» ترجمههای فارسی مختلفی موجود است. متن خلاصهشده این رمان با ترجمۀ صدف محسنی برای گروه سنی نوجوان در بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
از دیگر ترجمههای فارسی رمان «ربکا» میتوان به ترجمۀ خجسته کیهان (منتشرشده در نشر افق) و ترجمۀ آذرمیدخت معبودی (منتشرشده در انتشارات جامی) اشاره کرد.
رتبۀ رمان «ربکا» در گودریدز: 4.23 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات فرانسه |
زبان: | فارسی |
قطع: | جیبی |
نوع جلد: | گالینگور |
تعداد صفحه: | 520 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک