دوشیزگان
نویسنده: الکس مایکلیدیس
مترجم: مریم حسین نژاد
ناشر: سنگ
دسته بندی: ادبیات انگلیس
675,000 ریال
رمان «دوشیزگان» نوشتۀ الکس مایکلیدیس
یک تریلرِ جنایی – روانشناختی از نویسندهای تازهنفس. رمان «دوشیزگان»، با عنوان اصلی The Maidens، دومین و تازهترین رمان الکس مایکلیدیس است. الکس مایکلیدیس که با رمان قبلیاش به نام «بیمار خاموش»، که در سال 2019 منتشر شد، توانست بهعنوان یک نویسنده موفقِ ژانرِ تریلرِ روانشناختی توجه مخاطبان بسیاری را به خود جلب کند و تحسین منتقدان را نیز برانگیزد و در فهرست پرفروشهای «نیویورک تایمز» و «ساندی تایمز» قرار گیرد، در رمان «دوشیزگان» بار دیگر سراغ ژانر تریلرِ روانشناختی رفته و داستانی جنایی با عناصری روانشناختی را ساخته و پرداخته است. «دوشیزگان» اما یک تریلرِ جناییِ صِرف نیست. مایکلیدیس در این رمان اسطوره و عناصری اساطیری را نیز وارد کرده و ماجرای جنایی و دلهرهآور خود را به اساطیر پیوند زده است.
متن اصلی رمان «دوشیزگان» نخستین بار در سال 2021 منتشر شده است. نشریۀ «پابلیشرز ویکلی» در وصف این دومین رمان مایکلیدیس مینویسد: «داستان افسونکنندهی دیگری از رتبهی یک پرفروشهای نیویورک تایمز که تعلیق و دلهرهی روانشناختی را با اسطورههای یونانی، قتل و عقدههای روانی در هم میآمیزد و جایگاه مایکلیدیس را به عنوان یکی از چهرههای اصلی این ژانر تثبیت میکند.»
مروری بر رمان «دوشیزگان»
رمان «دوشیزگان» از همان سطر آغازینِ سرآغازِ رمان به ما میگوید که با ماجرایی جنایی مواجهیم. قتلی اتفاق افتاده است و ماریانا، شخصیت اصلی رمان، یقین دارد که قاتل کیست و میکوشد با مرور وقایع گذشته و باریک شدن در جزئیات این وقایع یقین خود را مستدل کند و مچ قاتل را بگیرد. ماریانا زنی از پدری یونانی و مادری انگلیسی است. او مادرش را در نوزادی از دست داده و پدر و خواهر بزرگترش هم با او رابطۀ خوبی نداشتهاند. ماریانا، که خود گرفتار بحرانهای روانی ناشی از فقدان مادر و زندگی خانوادگی نابسامان بوده است، بعدها رواندرمانگر گروهی میشود. او اکنون مدتی است که مرد زندگیاش را هم از دست داده است؛ مردی به نام سباستین که ماریانا سخت عاشق او بوده و نمیتواند بهآسانی با مرگ و فقدان او کنار بیاید. او مدام به سباستین فکر میکند. رمان پس از ارائۀ پسزمینهای از دغدغهها و گرفتاریهای زندگی شخصی و شغلی ماریانا و گذشتۀ خانوادگی او وارد ماجرایی جنایی میشود. ماجرا مربوط به قتل دختری به نام تارا است. تارا دوست صمیمی زویی بوده و زویی دختری است که ماریانا و سباستین حضانت او را به عهده گرفته بودهاند. حالا زویی صمیمیترین دوستش را از دست داده و ماریانا، در غیاب سباستین، باید به تنهایی به کمک فرزندخواندهاش بشتابد و از او محافظت کند. رمان، ضمن طرح ماجرایی جنایی و معمایی، وجوه دیگری از گذشتۀ ماریانا را مینمایاند و داستان آشناییاش با سباستین و قضیۀ مرگ سباستین را نیز روایت میکند.
مایکلیدیس در رمان «دوشیزگان» فضایی پر از دلهره و اضطراب را با عناصری روانشناختی میآمیزد. رمان «دوشیزگان» آمیزهای از معما و رمز و راز و هول و وحشتِ جنایت و خشونت و دلهرهها و اضطرابهای درونی و روانشناختی و پریشانی برآمده از فقدان و تنهایی است.
در بخشی از این رمان میخوانید: «به طبقهی بالا رفت و شروع به بستن ساک کوچکی کرد، انگار میخواست یکیدو شب در کمبریج بماند.
به خودش اجازه نداد افکارش درگیرش کنند، اما کار سختی بود، بیاندازه مضطرب بود. یک جایی آن بیرون مردی وجود داشت، احتمالاً مرد بود، که به شکل بسیار خشونتباری به کسی حمله کرده بود، به شکل خطرناکی بیمار بود و دختر جوانی را به شکل وحشتناکی به قتل رسانده بود... دختر جوانی که شاید فقط چند کیلومتر دورتر از جایی زندگی میکرد که زویی دوستداشتنیاش خوابیده بود.
این احتمال که قربانی میتوانست زویی باشد، فکری بود که ماریانا سعی داشت از سرش بیرون کند، اما اصلاً نمیتوانست. حالش از نوعی ترس بد شده بود که قبلاً فقط یک بار آن را در عمرش تجربه کرده بود، روزی که سباستین مرده بود. حس عجز، قدرت نداشتن و ناتوانی وحشتناک برای محافظت از کسی که دوستش داری.
به دست راستش نگاه کرد. نمیتوانست مانع لرزشش شود. آن را مشت کرد و محکم فشار داد. این کار را نخواهد کرد. از هم نخواهد پاشید. حالا نه. خونسرد و متمرکز خواهد شد.
زویی به او نیاز دارد. این مهم است.
اگر سباستین اینجا بود، میدانست چه کار کند. او دست دست نمیکرد و برای بستن ساکش در طول شب وقت نمیگذراند، به محض اینکه تلفنش را با زویی قطع میکرد، سوییچش را برمیداشت و به سمت در میدوید. این کاری بود که سباستین انجام میداد. چرا او این کار را نکند؟
با خودش گفت، چون تو بزدلی.
حقیقت داشت. کاش فقط کمی قدرت سباستین را داشت. کمی از شهامتش را. صدای سباستین را شنید که میگفت: "زود باش عشق من. دستت را به من بده تا دوتایی با این حرامزاده روبهرو شویم."
ماریانا به رختخواب رفت و دراز کشید، به فکر فرو رفت و خوابش برد. در طول این یک سال، این نخستین بار بود که پیش از خواب، به شوهر سابقش فکر نمیکرد.
برعکس، به مرد دیگری فکر میکرد: شکلی سایهوار با چاقویی در دست که به طور وحشتناکی در بدن دخترکی بیچاره فرو میکرد. افکار ماریانا پیش او بود که پلکهایش سنگین و بسته شد. به آن مرد فکر میکرد. به اینکه حالا چه کار میکند، کجاست...
و به چه فکر میکند.»
درباره الکس مایکلیدیس، نویسنده رمان «دوشیزگان»
الکس مایکلیدیس (Alex Michaelides)، متولد 1977، داستاننویس و فیلمنامهنویس بریتانیایی - قبرسی است. او تحصیلکرده ادبیات انگلیسی در دانشگاه کمبریج است. رمان اول مایکلیدیس، «بیمار خاموش»، که به فارسی هم ترجمه شده، بهعنوان بهترین داستان معمایی و تریلر سال 2019 جایزه «گودریدز چویس» را برایش به ارمغان آورد.
درباره ترجمۀ فارسی رمان «دوشیزگان»
رمان «دوشیزگان» با ترجمۀ مریم حسیننژاد در نشر سنگ منتشر شده است. مریم حسیننژاد متولد 1354 است. از دیگر ترجمههای او میتوان به «بیمار خاموش»، «کتاب اشباح ژاپنی»، «چاقوی شکاری»، «اورهان پاموک و هنر داستاننویسی»، «ایشیگورو و هنر داستاننویسی» و «انسان در جستوجوی معنا» اشاره کرد.
رتبۀ رمان «دوشیزگان» در گودریدز: 3.66 از 5.
دسته بندی: | علوم انسانی |
موضوع اصلی: | ادبیات |
موضوع فرعی: | ادبیات انگلیس |
زبان: | فارسی |
قطع: | رقعی |
نوع جلد: | شومیز |
تعداد صفحه: | 352 |
نظرات اهل ادبیات را بخوانید با چشم باز انتخاب کنید
بررسی سلامت فیزیکی کتاب ها پیش از ارسال با درج مهر کنترل کیفی
ارسال کتاب در بسته بندی ویژه هدایا؛ به نام شما یا به صورت ناشناس
سفارش از شما، تحویل به موقع از ما
پیشنهاد بنوبوک