روشنایی در اوت
ویلیام فاکنر
صالح حسینی
نیلوفر
دسته بندی: ادبیات-آمریکا
| کد آیتم: |
1521455 |
| بارکد: |
9786226654999 |
| سال انتشار: |
1402 |
| نوبت چاپ: |
2 |
| تعداد صفحات: |
560 |
| نوع جلد: |
شومیز |
| قطع: |
رقعی |
کتاب «روشنايي در اوت» اثر ويليام فاکنر
Light in August
کتاب «روشنايي در اوت» اثر ويليام فاکنر رماني منحصربهفرد و خلاقانه است که براي دوستداران به مطالعه پيشنهاد ميشود. ويليام فاکنر با بهرهگيري از جريان سيال ذهن در داستانهايش، اغلب روايتهايي پيچيده و با ظرافت که شخصيتهاي مختلفي در آن وجود دارند، نوشته است. فاکنر در رمانها و داستانهاي کوتاهش، مخاطبش را اندک اندک با فضاي داستان آشنا کرده تا خواننده در مقام قاضي قرار بگيرد. رمان «روشنايي در اوت» دو واقعهي مهم و تاريخي در آمريکا را به تصوير ميکشد، طوريکه خواننده را به اعماق مشکلات نژادي، ديني و اجتماعي ميبرد. رمان «روشنايي در اوت» تراژدياي تمام عيار در برابر مقاومتي اميدوارانه در مقابله با مرگ را نشان ميدهد.
نيويورک تايمز درباره کتاب مينويسد:
A book which secures Mr. Faulkner’s place in the very front rank of American writers of fiction
کتابي که جايگاه ويليام فاکنر را در رديف اول داستاننويسان آمريکا به تثبيت ميرساند.
همينطور سايت آمازون نوشته است:
Challenging and eye-opening
چالشبرانگيز و روشنگرانه.
بهتراست بدانيد: مترجم نيز در پيشگفتار بيان ميکند: «عنوان رمان، Light in August، را منتقدان و مفسران آثار فاکنر سرشار از پژواک معنا دانستهاند. از جمله ادموند وولپ، معناي عنوان رمان را، با اشاره به شسته شدن دستان لينا گروو زير نور گرم خورشيد و سرشار بودن از تصاوير بيزماني و ايجاب، با تابش گرم زندگي که بر گرد لينا حلقه زده است مرتبط ميداند.»
درباره کتاب «روشنايي در اوت»
ماجراي داستان درباره چند شخصيت است که هر کدام تراژدي خود را در بستر داستان ميسازند. رمان از دختري به نام لينا گرو حرف ميزند که به دنبال پدر بچهاش که هنوز زاده نشده ميگردد، همچنين کشيشي تنها و منزوي با نام گيل هايتاور که روياي پيروزي در منازعه را دارد و در نهايت ما را با آوارهاي اسرارآميز و مستأصل به نام جو کريسمس آشنا ميکند. لينا حامله است و از آلاباما آمده تا معشوقهاش را پيدا کند. او اشتباهي به سمت کارخانه چوببري در شهر جفرسون و نزد بايرون بنچ فرستاده ميشود. بايرون عاشق لينا ميشود. برچ معشوق? لينا هم نامش را به «جو براون» تغيير داده و در همان کارخانه چوببري کار ميکند. جو براون همراه ديگر شخصيت داستان جو کريسمس در کلبهاي کوچک زندگي ميکنند و جو هر شب دختر سپيدمويي را ملاقات ميکند و...
در بخشي از داستان ميخوانيم:
«لينا تا پيش از مرگ پدر و مادرش به دانزميل نرفته بود، گو اينکه سالي شش يا هشت بار شنبهها به شهر ميرفت، با گاري ميرفت؛ پيراهن بازاري بر تن و کف پاهاي پتياش بر کف گاري و کفش پيچيده لاي تکهاي کاغذ هم روي نشيمن کنار او. کفشش را پيش از رسيدن گاري به شهر پا ميکرد. بعد که دختر بزرگي شده بود، از پدرش ميخواست گاري را در حوم? شهر نگه دارد و پدرش گاري را که نگه ميداشت پايين ميآمد و راه ميافتاد، به پدرش دليل سواره نرفتن و پياده رفتن را نميگفت. پدرش خيال ميکرد به خاطر خيابانهاي هموار و پيادهروهاست. اما به اين خاطر بود که لينا با خودش ميگفت آدمهايي که ميبيند و پياده از کنارشان رد ميشود، خيال کنند او هم در شهر زندگي ميکنند. دوازده سالش که شد، پدر و مادرش در يک تابستان مردند.»
درباره نويسنده کتاب «روشنايي در اوت»
ويليام کاتبرت فاکنر نويسنده آمريکايي است. فاکنر يکي از مهمترين نويسندگان آمريکايي بود که توانست برنده جايزه نوبل ادبيات شود. آثار فاکنر اغلب از سال 1919 منتشر ميشدند، اما جايزه نوبل او را به چهرهاي شناخته شده بدل کرد. شهرت فاکنر به دليل سبک تجربي و توجه بسيار به لحن و آهنگ نوشتارش است. همچنين وي براي حکايت و رمان چپاولگران هم جايزهي پوليتزر را دريافت کرده است. قابل توجه است که؛ رمان «خشم و هياهو»، «روشنايي در اوت» و رمان «گوربهگور» او توسط مؤسسه کتابخان? نوين در فهرست صدر رمان برتر انگليسي قرن بيستم قرار دارد. فاکنر در سبکهاي گوناگوني مانند رمان، داستان کوتاه، نمايشنامه، شعر و مقاله نيز صاحب اثر است.
فاکنر سال 1897 در ميسيسيپي به دنيا آمد و سال 1902 خانوادهاش به آکسفورد، مرکز دانشگاهي ميسيسيپي رفتند. او بعدها وارد دانشگاه ميسيسيپي شد ولي مدتي بعد انصراف داد.
آثار بسياري از ويليام فاکنر به فارسي ترجمه شده است که به برخي از آنها اشاره ميکنيم.
آثار ترجمه شده به فارسي از فاکنر عبارتند از: «گوربهگور»، «حومه»، «خشم و هياهو»، «آبشالوم، آبشالوم!»، «برخيز اي موسي»، «حريم»، «رکوئيم براي يک راهبه»، «داستانهاي يوکناپاتاقا»، «يک گل سرخ براي اميلي»، «نخلهاي وحشي»، «حراميان»، «پيرمرد»، «تسخيرناپذير»، «اسبها و آدمها»، «سپتامبر بي باران»، «ميس جيني و زنان ديگر»، «اسبهاي خالدار»، «آن خورشيد عصرگاهي»، «ناخوانده در غبار»، جنگل بزرگ»، «گنجنامه»، سرخپوست ميرود» و...
درباره ترجمه فارسي کتاب «روشنايي در اوت»
رمان «روشنايي در اوت» توسط صالح حسيني به فارسي برگردانده شده است. چاپ و نشر رمان نيز به عهده انتشارات نيلوفر بوده است. ترجمه ديگري از کتاب هم با عنوان «روشنايي در ماه اوت» توسط عبدالحسين شريفيان از نشر چشمه منتشر شده است.
رتبه کتاب «روشنايي در اوت» در گودريدز: 3.9 از 5.